یک‌شنبه 4 آذر 1403

گفت‌وگوی اقناعی در شرایط فعلی کارساز نیست / دانشگاه‌ها چوب ضعف مضمون"آزادی آکادمیک" را می‌خورند

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
گفت‌وگوی اقناعی در شرایط فعلی کارساز نیست / دانشگاه‌ها چوب ضعف مضمون"آزادی آکادمیک" را می‌خورند

عضو هیئت‌علمی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی تصریح کرد: مدیریت بر اساس همان الگوهای کلاسیک پیشین با مسائل مواجه می‌شود؛ بر اجرای نظام‌نامه‌های پیشین اصرار دارد و حتی مقررات و نظام‌نامه‌های جدیدی را تعریف می‌کند تا همچون گذشته همه را به رعایت نظم آهنین خود موظف سازد.

دکتر رضا ماحوزی در گفت‌وگو با ایسنا، درباره اعتراضات دانشجویی و چرایی پذیرفته نشدن کنش‌های دانشجویی از سوی مدیریت دانشگاه‌ها گفت: در ارتباط با این موضوع باید به شکاف‌های متعدد اجتماعی که در کشور وجود دارد، اشاره کرد. جامعه، اشکال متعددی از شکاف را تجربه می‌کند که بخشی از این شکاف‌ها در دانشگاه‌ها سرریز کرده است. شکاف جنسیتی، شکاف بین الگوهای یادگیری و حتی شکاف اقتصادی در دانشگاه دیده می‌شود و مسئولان نسخه‌های درمانی را بدون درنظر گرفتن این شکاف‌ها و شرایط موجود می‌پیچند. به همین دلیل، راه‌حل‌هایی که از سوی مسئولان ارائه می‌شود به نتیجه نمی‌رسد و جامعه مخاطبی که باید راه‌حل‌های ارائه شده را اجرا کنند، اغتشاشگر، برهم‌زننده نظم یا با عناوین متعدد دیگر از جانب مدیریت دانشگاه خوانده می‌شوند. این عناوین که به کنشگران دانشگاهی نسبت داده می‌شود، علاوه‌بر دانشجویان و استادان، به زودی بدنه اداری دانشگاه‌ها را هم درگیر خواهد کرد.

وی با بیان اینکه نسل جدید تمرین‌های ویژه‌ای در فضای مجازی به ویژه در سه سال اخیر داشته است، تصریح کرد: این نسل، الگوهای ارتباطی خود را فراتر از صِرف گروه‌های فیزیکیِ قابل لمس ایجاد کرده است. این گروه‌های ارتباطی ممکن است بین‌شهری، ملی و حتی بین‌المللی باشند که در این گروه‌های ارتباطی جدید، هویت‌های اجتماعی، آکادمیک و شغلی جدید، طراحی و ساخته می‌شوند؛ چنانچه بسیاری از کنشگران دانشگاهی اعم از دانشجویان، استادان و کارکنان، شبکه‌های اقتصادی متعددی را در فضای اینترنت و سایبر تجربه می‌کنند.

عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بیان اینکه با هویت‌های جدیدی سروکار داریم که این هویت‌ها نوع دیگری از ارتباط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را طلب می‌کنند، توضیح داد: مدیریت دانشگاه‌ها نه تنها نسبت به این هویت‌ها بعضاً ناآگاه است بلکه در مواردی، سعی در محدود کردن این مؤلفه‌ها و کنش کنشگران آن دارد. مدیریت دانشگاه که در گفتمان رسمی خود، فضای سایبری را یک فضای مخاطره‌آمیز می‌داند، این سنخ از کنشگری دانشگاهی را هم برنمی‌تابد. این موضع بخشی از مسئله را تشکیل می‌دهد.

دکتر ماحوزی در ارتباط با مسائل دیگری که منجر به پذیرفته‌نشدن اعتراضات دانشگاهی می‌شود، گفت: مطالبات انباشته شده‌ای وجود دارد که در یک دهه اخیر به انحاء مختلف در هم ضرب شده‌اند. "مطالبات مدنی"، "مطالبات اقتصادی"، "مطالبات آموزشی و مهارتی" و "مطالبات ارتباطی" که ابعاد مختلفی دارند، در یکدیگر ضرب شده‌اند و نسل جدیدی از معترضان را به وجود آورده‌اند. این نسل به هیچ عنوان با شاخص‌هایی که پیش از این با عناوینی مثل دهه شصتی، دهه هفتادی و دهه هشتادی می‌شناختیم، قابل توضیح نیست. این نسل، نسلی معترض است که وجوه اعتراضی آن محدود به یک صنف در تقسیم‌بندی‌های کلاسیک نیست. این نسل، هویت پیچیده‌ای دارد که مطالبات آن متعدد است. هویت اعتراضی این نسل، هم به وضعیت اقتصادی در صحنه محلی، ملی و بین‌المللی توجه دارد و هم به مسائل و محدودیت‌هایی که در نتیجه پاندمی کرونا به وجود آمده است و راه‌هایی که در همین اثنا باز شده است.

این استاد دانشگاه افزود: محدودیت‌هایی که در دوران کرونا ایجاد شد، بسیاری از زوایای پنهان را برای این نسل آشکار کرد و نشان داد که دولت‌ملت‌های جدید اساساً چه نقشی در توسعه اقتصاد سیاسی و هویت‌های فرهنگی و اجتماعی همبسته آن‌ها دارند. همچنین موقعیت ایران در منطقه نیز، که به دنبال ایجاد یک نظم سیاسی جدید در منطقه است و مقاومت‌هایی در مقابل این تلاش می‌شود، خیلی از موضوعات را پیش‌روی آن‌ها آورده است؛ صحنه‌هایی از مناسبات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی برای اینکه نظم مورد نظر حاکمیت از مشروعیت برخودار شود و واکنش‌های جامعه جهانی نسبت به این تلاش‌ها.

مدیریت دانشگاه‌ها نسبت به ساخت جدید هویتی دانشگاهیان ناآگاهند

وی تصریح کرد: روی دیگر هویت نسل معترض فعلی، فردگرایی منتشر شده‌ای است که البته حکومت‌ها به این فردگرایی توجهی ندارند. این فردگرایی در مقابل رویه دهه‌های اخیر حاکمیت قرار دارد که همواره از مردم نوعی اجتماع واحد و متحد را تقاضا کرده و هنوز هم می‌کند. در هویت اخیر، افراد به خود اجازه می‌دهند که ابراز عقیده و مخالفت کنند؛ همراهی نکنند و حتی در برخی از مواقع چه به صورت فیزیکی و چه به صورت کنشگری در فضای مجازی آشکارا مخالفت کنند. به گفته وی، تمام مواردی که به آن‌ها اشاره شد، ارکان هویت اعتراضی معترضان و در اینجا کنشگران جدید دانشگاهی را شکل داده است.

دکتر ماحوزی با بیان اینکه مدیریت دانشگاه نسبت به ساخت جدید هویتی دانشجویان، استادان و کارکنانِ معترض ناآگاه است، تصریح کرد: دانشگاه همچنان اصرار دارد دانشجویان و استادان و کارکنان را در چارچوب کلاسیک پیشین فهم کند و به کمک مقررات موجود آن‌ها را کنترل کند. این تلاش، از اساس مبتنی بر مرزبندی میان دانشگاه و بیرون دانشگاه است. این درحالی است که هویت‌های جدید دانشگاهی اساساً حتی به هویت شهر دانشگاهی و یک سرزمین مشخص هم محدود نیست. نیروی متمرکز جوان دانشگاهی می‌تواند حسب کنشگری در فضای سیال فردمحور ملی و بین‌المللی و در دو ساحت سایبری و فیزیکی، صورت‌بندی‌های دقیق و آکادمیکی از مطالبات محلی و بین‌المللی داشته باشد. از همین‌رو است که وی در چارچوب مقررات دانشگاه موجود نمی‌گنجد و در مقابل مدیریت دانشگاه صف‌آرایی می‌کند. اینجا است که نوع جدیدی از اختلاف نظر بین بدنه مدیریت دانشگاه که به حاکمیت وصل است و بدنه قدرتمند مخالفان که سعی می‌کنند مقابل حاکمیت بایستد، رقم می‌خورد.

مدیریت دانشگاه‌ها، میدان جدید دانشگاه‌ها را به رسمیت بشناسند

وی در پاسخ به این پرسش که"برخی از مسئولان دانشگاه‌ها به ضرورت گفتگو اشاره می‌کنند و بر این باور هستند که تنها راه‌حل برای برون‌رفت از شرایط کنونی دانشگاه‌ها، گفتگو است. فارغ از اینکه گفت‌وگو دارای شرایط و ضوابطی است و باید تمام این شرایط در نظر گرفته شود؛ اما به نظر نمی‌رسد که بتواند در شرایط کنونی اثرگذار باشد" توضیح داد: دو نوع گفت‌وگو داریم که از لحاظ واژگانی مشترک لفظی‌اند و نه مشترک معنوی. آنچه فعلاً تحت عنوان گفت‌وگو در ادبیات رسمی ما دنبال می‌شود، نوعی اقناع‌سازی است. گفت‌وگویی که برای کاهش التهاب فعلی نیاز داریم، به هیچ عنوان اقناع‌سازی نیست بلکه گفت‌وگو برای پیدا کردن راه‌حل است.

دکتر ماحوزی با بیان اینکه در اولین نوع گفت‌وگو، یکی از طرفین خود را دارای حق، شامل حق قانون‌گذاری و حق اجرا و حق نظارت می‌داند، تصریح کرد: در این نوع، یکی از طرفین نه تنها خود را محق می‌داند بلکه در خواست انقیاد، تبعیت و اجرای قوانین وضع شده را هم دارد. اما اگر این الگو، حتی وجهی از حقانیت را هم در خود داشته باشد، حداقل در شرایط اجتماعی فعلی نمی‌تواند از جایگاه اجتماعی مطلوبی برخوردار باشد. در چنین شرایطی باید از نوع دوم گفت‌وگو سخن به میان آورد.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه نوع دوم گفت‌وگو مبنی بر یافتن راه‌حل و فهمیدن اختلاف نظر است، تصریح کرد: هر دو طرف باید خواسته‌های خود را بیان کنند؛ بیان خواسته‌ها در میدان دانشگاه به معنای دنبال کردن خواسته‌های معترضان در صِرف عرصه فیزیکی توسط مدیریت دانشگاه نیست، زیرا چنانکه گفته شد، هویت و مطالبات دانشگاهیان محدود به این عرصه نیست و لذا مدیریت دانشگاه اگر خواهان گفتگو با کنشگران دانشگاهی است باید مطالبات آن‌ها را در کلیت هویت آن‌ها که در فضای فیزیکی و مجازی منتشر است، دنبال کند. به همین دلیل، فضای مجازی (سایبری) باید به رسمیت شناخته شود و کنشگری در آن با یک نگاه علمی و به صورت دقیق شناسایی شود. مدیریت دانشگاه باید میدان جدیدی که در فضای دانشگاه ابراز هویت می‌کند را به رسمیت بشناسد تا بتواند حرف خودش را بزند. متأسفانه مدیریت دانشگاه این میدان را نمی‌بیند و چه بسا نمی‌تواند آن را ببیند. مدیریت دانشگاه با استفاده از الگوهای کلاسیک پیشین و دستورهای بیرونی، میدان شکل‌گرفته در دانشگاه‌ها را نادیده می‌گیرد. به رسمیت شناختن و مشروعیت بخشیدن به این میدان، تنها راهی است که برای کم کردن التهاب‌ها پیش روی مدیریت دانشگاه است.

ورود نیروی بیرونی با ساختار جامعه ایرانی ارتباط دارد

وی ادامه داد: راهکارهایی همچون نسخه دردناک سرکوب یا وضع قوانین و مقرراتی که موجب ترس افراد شود، می‌تواند کار را برای مدتی جلو ببرد و حتی شرایط را برای مدتی آرام کند اما در درازمدت، میدان شکل‌گرفته در دانشگاه‌ها مسیر خودش را خواهد رفت و این شکاف به شکاف‌های پیشین اضافه خواهد شد.

دکتر ماحوزی درباره ورود نیروهای امنیتی، نظامی و انتظامی به دانشگاه‌ها و به چالش کشیده‌شدن اعتراضات دانشگاهی تصریح کرد: این موضوع با ساختار اجتماعی جامعه ایران ارتباط دارد. جامعه ایران، به لحاظ تاریخی جامعه‌ای عمودی و تمامیت‌خواه بوده و در این تاریخ، به استثنای سالیان اخیر آن‌هم در میان بخشی از جامعه معترضان هر رویدادی که در آن اتفاق افتاده است، به نحوی توسط قدرتهای موثر کنترل شده است. موضوع ورود نیروهای بیرونی به میدان دانشگاه هم اجازه خود را در همین بستر به دست می‌آورد و لذا محدود به دهه‌های اخیر نیست؛ از زمان تأسیس دانشگاه در ایران تا امروز، این موضوع به انحاء مختلف انجام و تکرار شده است.

این استاد دانشگاه گقت: برای فهم این موضوع می‌توان موضوع ورود نیروهای بیرونی به دانشگاه را در جریان مقایسه کشور ما با کشورهایی که شبیه جامعه ما هستند و کشورهایی که شبیه ما نیستند، توضیح داد. عدم ورود نیروهای امنیتی به دانشگاه‌ها در کشورهایی که ساختاری باز و گشوده دارند، قابل فهم است. دانشگاه در کشورهایی که حیات سیاسی و اجتماعی گشوده‌ای دارند، از تعرض و مداخله نیروهای نظامی برکنار است. درمقابل، در کشوری که جامعه ساختاری بسته دارد و تمامیت‌خواهی را برمی‌تابد، دانشگاه شاهد سرکوب کنشگران دانشگاهی‌اش به بهانه‌های مختلف است تا در نهایت به خواسته‌های موردنظر نظام سیاسی گردن نهند. لذا نمی‌توان این موضوع را بدون ساخت اجتماعی موجود توضیح داد. سخن اصلی در اینجا آن است که چگونه می‌توان در حرکتی دیالکتیکی، به دانشگاه مستقل و جامعه آزاد دست یافت.

دانشگاه باید مکانی آزاد باشد

وی در پاسخ به این پرسش که "پیامدهای تکرار ورود نیروهای امنیتی و نظامی به دانشگاه‌ها برای جامعه ما چیست؟" بیان داشت؛ به زودی با دو کوچ جدی روبرو خواهیم شد؛ نوع اول کوچ و مهاجرت گسترده‌تر دانشجویان و استادان به خارج از کشور و یا بازگشت افراد متخصصی است که در این سال‌ها به کشور آمده و جذب شده‌اند که این در نهایت به تهی‌تر شدن دانشگاه‌ها و جامعه از نیروهای متخصص منجر می‌شود و حاکمیت و جامعه چوب آن را می‌خورد. و کوچ دوم، کوچ از عرصه فیزیکی به فضای سایبر است. کنشگریِ مطالبه‌گرانه به اقتضای اجبار و یا حتی به اقتضای سرشت خود، از ظرفیت‌های فضای مجازی برای پیشبرد برنامه‌های خود بیش از پیش استفاده خواهد کرد و راه‌های جدیدی را در عرصه سایبر پیدا خواهد کرد؛ راه‌هایی که نیروی بیرونی نمی‌تواند در آن فضا، همچون گذشته باتونش را بر سر دانشجویان بکوبد. بدین نحو، هویت‌ها به فضای سایبر منتقل خواهند شد و کنشگری شکل متفاوتی به خود می‌گیرد که دیگر قابل کنترل نیست. بازهم در این شرایط، حاکمیت ضرر می‌کند.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: افراد دانشگاهی و غیر دانشگاهی همواره به حاکمیت گفته‌اند که دانشگاه مکانی است که باید آزادی داشته باشد؛ دانشگاه مکانی است که آزادی باید در آن تعریف و تدوین شود؛ مکانی است که حکومت، نهادهای قدرت و حتی جامعه باید بیش از قبل، گوش خود را به دهان دانشگاه نزدیک کنند و حرف‌هایش را بشنوند. وقتی حاکمیت نمی‌تواند چنین شرایطی را تحمل کند باید در انتظار تبعات این نشنیدن‌ها هم باشد. به زودی، هر دو کوچ بزرگ را تجربه می‌کنیم و به نادرست، شرایط را برای تضعیف دانشگاه‌های فاقد استقلال و فاقد قدرت تکلم و فاقد فاهمه نقاد و شجاع و جستجوگر فراهم می‌کنیم.

دکتر ماحوزی در پاسخ به این پرسش "تصاویر و کلیپ‌های متعددی در فضای مجازی منتشر می‌شود که برخورد شدید با دانشجویان در بطن دانشگاه یا محیط خوابگاه را به تصویر می‌کشد. این برخورد خشونت‌آمیز چه تبعاتی می‌تواند همراه داشته‌باشد؟" اظهار کرد: حوادثی که اتفاق افتاده و می‌افتد، به صورت تصاعدی، بر سرعت حرکت اعتراضی و عدم پذیرش خواسته‌های معترضان توسط مدیریت دانشگاه‌ها، و به تبع آن، پیچیده‌تر شدن هویت معترضان اثر می‌گذارد و کار را از آنچه هست سخت‌تر و پیچیده‌تر می‌کند.

مسائل حقوقی میدان دانشگاه توسط دانشگاه‌ها مدیریت شود

وی با بیان اینکه مسائل حقوقی میدان دانشگاه باید توسط اداره حقوقی و انضباطی دانشگاه مدیریت شود، اظهار کرد: وقتی دانشگاه اراده و توانی برای حل مسائل داخلی ود ندارد یا اساساً بگونه‌ای مدیریت می‌شود که چنین اراده و توانی نداشته باشد، با ورود نیروهای بیرونی چه در قالب لباس شخصی یا لباس فرم رسمی، شرایط پیچیده‌تر می‌شود. هنگامی که نیروی بیرونی به دانشگاه ورود می‌کند و به خود اجازه می‌دهد افراد را گوشمالی دهد و آن‌ها را به انقیاد خود درآورد و از الگوهای کلاسیک مدیریت دانشگاهی و بیرون‌دانشگاهی برای انقیاد نسل جدید هویتی استفاده می‌کند، عمل و رفتار او همچون نفتی بر آتش عمل می‌کند و با این کار، آتش خشم هویت‌های جدید را خواه درون دانشگاه و خواه بیرون آن و خواه در کشور و خواه بیرون کشور شعله‌ورتر می‌کند. کسی که اسلحه‌اش را رو به سوی دانشگاه نشانه می‌گیرد و گمان می‌برد با این کار می‌تواند اعتراض درون دانشگاه را خاموش کند، متوجه نیست که هرم و گرمای شعله را بیشتر می‌کند.

وی ادامه داد: تصمیم‌گیران باید به تأثیر منفی ورود نیروهای بیرونی به داخل دانشگاه توجه داشته باشند. به طور مثال، مدت چندانی از آنچه که در دانشگاه شریف اتفاق افتاد، نمی‌گذرد. اما دیدید که همان برخورد ناشایست چگونه چند دانشگاه دیگر را تحریک کرد و اینک کار به جایی رسیده که اعتراضات تند و گاهی پرحاشیه، به دانشگاه‌های وزارت علوم محدود نمانده و به دانشگاه‌های علوم پزشکی هم تسری یافته است. اینک سه وزارتخانه "آموزش و پروش"، "علوم، تحقیقات و فناوری" و "بهداشت، درمان و آموزش پزشکی" و حتی دانشگاه آزاد هم درگیر شده‌اند. در این همه‌گیری اعتراض دانشگاهی، حتی دانشجویان خارج از کشور نیز همراه شده‌اند و این کار را سخت‌تر کرده است.

دانشگاه‌ها چوب ضعف مضمون"آزادی آکادمیک" را می‌خورند

دکتر ماحوزی با بیان اینکه دانشگاه‌ها در توسعه معنای واژه "آزادی" نقش دارند، تصریح کرد: نقش جنبش‌های دانشگاهی در جهت دادن به معنای واژه آزادی در سده اخیر زیاد بوده است تا جایی که اساساً دانشگاه توانسته ذیل این واژه، یک واژه خاص خود یعنی واژه "آزادی آکادمیک" را تعریف کند. این واژه خاص دانشگاهیان است و اهمیتی بسیار زیاد دارد زیرا بر هویت مستقل دانشگاه متفاوت و متمایز از هویت‌های دیگر، شامل هویت سیاسی و دینی و اقتصادی و اجتماعی و نظامی تأکید دارد و از آن در عرصه پژوهش، آموزش و کنشگری سود می‌جوید. این واژه باید در قاموس دانشگاه‌های ایران هم به صورت جدی تعریف و دنبال شود. بر اساس مضمون همین واژه است که می‌توان دیگرسپاری‌های وزارت علوم را مورد نقد جدی قرار داد و در برابر هرگونه تعرضی به دانشگاه و محیط دانشگاهی ایستادگی کرد. چرا که تنها ذیل این مضمون و با اجرای آن است که می‌توان از دانشگاه‌ها، آزادی و رفاه جامعه و کشور را انتظار داشت و از اعتلای فرهنگی سخن گفت.

وی خاطرنشان کرد: دانشگاه‌های ایران، چوب ضعف مضمون "آزادی آکادمیک" و عقب‌نشینی‌های متعدد خود و وزارت علوم را می‌خورند. دانشگاه‌ها گویی در تلاش برای ساختن هویتی ویژه خود علیل شده‌اند و یا اگر هم تلاشی کرده‌اند وزارت علوم نتوانسته این تلاش‌ها را تثبیت کند و آن‌ها را از وضعیت تبعی و وابستگی و کوتاه‌مدتی نجات دهد. اگر هویتی برای این نهاد ساخته شده بود و مدیران دانشگاه مدیریت خود را مدیون اجرای مفاهیم و نظریات خاص این هویت می‌دانستند و نه اجرای فرامین بیرونی، آنگاه وضع ما چنین نمی‌بود. اگر آنگونه می‌بود، دانشگاه می‌توانست به پشتوانه مقررات، قوانین و نظریه درون نهادی خود، در مقابل هرگونه تعرضی، چه خشن و چه نرم، مقاومت کند. اگر این وضعیت را می‌داشتیم، شاهد این همه درد، جور و تعرض نبودیم. لازم است دانشگاهیان در درازمدت و کوتاه‌مدت درباره منطق خاص فعالیت خود، متمایز از منطق کشنگری سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و دینی و نظامی حرف بزنند و در عین ارتباط با تمامی این عرصه‌ها، راه خود را از آن‌ها جدا کنند. اگر چنین نشود، دانشگاه باز هم توسط نهاد سیاست، جامعه و غیره مورد تعرض قرار خواهد گرفت. لذا تا زمانی که این منطق خاص کنشگری تعریف و بر اجرای آن اصرار نشود، باید منتظر تعرض‌های متعدد بعدی باشیم.