گفتوگو با زنی که خلیج را به خیابان آورد!
در روزهای عجیبی که از سر میگذرانیم شاید کتاب و شعر آخرین راههای نجات برای رسیدن به شور و شعور از پس جبر زور و زمانه باشد. چرا که شعر و دانایی واپسین راه رهاییست برای ما، پس چرا نگذاریم شعر دست ما را بگیرد و به قلمرو زیبای خود ببرد؟
«سیده محبوبه بصری»، شاعر جوان بوشهری و برگزیده اول جایزه شعر خبرنگاران در سال 1397 است. او درباره کتاب شعر جدیدش به ایسنا میگوید: «و خلیج عازم خیابان شد» چکیدهای از سالها زیست شاعرانهی من است که تولدش را انتظار کشیدم و وجودش برایم شیرین و عزیز است.»
این شاعر جوان میافزاید: «بعد از تمام سالهایی که شعر را زندگی کردم اولین مجموعه شعرم به عنوان برگزیدهی بخش ویژه جایزه کتاب سال شعر خبرنگاران و توسط نشر آرادمان به چاپ رسید و خلیج من عازم خیابان شد.»
بصری شعر را عزیز و محترم میداند و از کتاب جدیدش با عنوان «خلیج خیابانی من» یاد میکند و ادامه میدهد: «مجموعه شعر من با عنوان "خلیج عازم خیابان شد" شامل پنجاه صفحه و 26 شعر موزون است که مضمون این اشعار اغلب اجتماعی، یا تلفیقی از عاشقانه و اجتماعی است. این مجموعه در واقع گلچینی از اشعار قدیمی و جدید من است که در طی 10 سال اخیر سروده شدهاند.»
از کودکی، شعر به من دست دوستی داد
او شروع شعر گفتنش را دقیق به یاد نمیآورد، اما میداند که از وقتی خود را شناخته شعر میگفته؛ از زمانی که کلمات را کشف میکرده است. سیده محبوبه بصری درباره پیوند عمیقش با شعر و شاعری میگوید: «از کودکی، قبل از شروع دوران دبستان، شعر به من دست دوستی داد. اولین بار در سن 9 سالگی مقام اول جشنوارهی شعر استانی را کسب کردم و تقریبا از 15 سالگی شعر را به طور جدیتری آغاز کردم.»
شاعر بوشهری درباره سبکهای شعری که کار کرده عنوان میکند: «من یک شاعر کلاسیکسرا هستم که اغلب غزل و چهارپاره کار کردهام. چند مثنوی هم سرودهام و گاهگاهی هم سپید مینویسم، اما به طور جدی شعر موزون کار میکنم.»
دانشجوی ادبیات فارسی بوده و بعد از اخذ مدرک فوق دیپلم، در روند تحصیلش کمی وقفه افتاده است ولی هماکنون در حال ادامهی تحصیل در رشته ادبیات است. رمان میخواند، نمایشنامه و داستانهای کوتاه با مضامین اجتماعی و احساسی را نیز مطالعه میکند و شعر میخواند... و شاید همین شعر گفتن است که او را هر بار از نو تعریف میکند!
شاعر کسیست که از واژهها جهانی بسازد
نظرش درباره شعر را میپرسم، اینکه شاعر چه کسی است و چرا شعرهای زیادی که شاید مولفههای لازم را ندارند اما بازنشر هم میشوند، پاسخ میدهد: «از نظر من شعر نقابیست که شاعر به صورت میزند تا از فردیت خود درآید و جهان را از زاویهی چشمهای مختلف ببیند و فارغ از منیت خود، تصویرآفرینی کند و فضایی را خلق کند که در گفتار و نگاه عادی عام نمیگنجد. در واقع شعر تلفیقی از اندیشه، احساس، موسیقی، تصویر، و خیال است که با هارمونی مناسب به کلام شاعر، شعریت میبخشد. و شاعر کسیست که از واژهها جهانی بسازد، ورای جهان کوچک محسور در کالبدش.»
بصری اضافه میکند: «شاعر، خالق تصاویر و اندیشههاست که توام با ریتم و عناصر مناسب، و مولفههای لازم، از واژهها کلام شاعرانهای استخراج کند.»
او درباره کتاب جدیدش میگوید: «کتاب من چکیده، و در واقع گلچینی از زندگی شعری من است. دربارهاش زیاد توضیح نمیدهم چون از نظر بنده شعر موجود مستقلیست که از پس معرفی خود بر میآید.»
در شعر امروز مطلقا باید از کهنگی پرهیز کرد
این شاعر در پاسخ به اینکه چرا این اسم را برای کتابش انتخاب کرده است، توضیح میدهد: «اسم کتابم یک مصراع از یک غزلم هست که برای همیشه ناتمام ماند. "زن" در شعرهای من جایگاه ویژهای دارد و در اغلب شعرهایم زنانگی بیداد میکند. و "خلیج" عنوان کتابم نیز "زن" است. و خلیج عازم خیابان شد.»
سیده محبوبه بصری در خصوص کارکرد واژههای بومی در شعر عنوان میکند: «راجع به کارکرد واژههای بومی در شعر نظر خاصی ندارم. میتواند شعر را زیباتر کند، اگر با دانایی و آگاهی لازم انجام شود.»
وی با اشاره به زبان و واژه های نو در شعرش و درجه تاثیرگذاری این سبک میگوید: «به عقیدهی من زبان و واژهها و تصاویر و فضاها قطعا باید نو باشند و در شعر امروز مطلقا باید از کهنگی پرهیز کرد.»
انتهای پیام