آثاری که 300 میلیون تومان جایزه گرفتند اما در راسته انقلاب شناخته نیستند
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، نیمه دوم سال پرترافیک ترین دوره در طول سال برای جشنوارههای ادبی است. در دی و بهمنماه سه جشنواره پانزدهمین دوره از جایزه ادبی جلال، هفدهمین دوره از شعر فجر و چهلمین دوره از کتاب سال برگزار شد. زمانی که درخصوص میزان مخاطبان میان حوزه کتاب و ادبیات با سینما فجر بحث میشود این نقطه نظر به وجود میآید که مخاطبان این دو حوزه با هم تفاوت دارند، این نکته قابل قبول است اما عامل اصلی عقبماندگی در جذب مخاطب در این حوزه نیست.
کار رسانهای در حوزه کتاب همانند شخاص کتابخوانی درکشور است
همانطور که هنوز شاخص دقیقی از میزان کتابخوانی درکشور وجود ندارد هیچ روش قابل توجهی هم در بعد رسانهای کردن این جوایز که به نوبه خودشان گرانترین جوایز در این حوزه هستند، نرسیدهایم.
در این گزارش به جنبه محتوایی این جشنوارهها ورود نخواهیم کرد چرا که در گزارشهای قبلی به این موضوع پرداختهایم و میتوانید به اخبار مرتبط در انتهای این گزارش مراجعه کنید.
هر سه جشنواره ادبی کشور در بعد جذب مخاطب کاری نکردند
هر سه جشنوارهای که نام بردیم از آغاز شروع فراخوانها تا پایان اختتامیه در فضای شهری و رسانهای فعالیتهای چشمگیری نکردند. به عنوان مثال رضا اسماعیلی دبیر هفدهمین جشنواره شعر بینالمللی فجر درخصوص فعالیتهای رسانهای در این دوره اظهار داشت: «در طول یک ماه گذشته در رابطه با جایگاه جشنواره شعر فجر و کیفیت برگزاری آن با بسیاری از شاعران پیشکسوت و جوان مصاحبه شده و یادداشتهای قابل تأملی چاپ و منتشر شده، که باعث توجه افکار عمومی به جشنواره شعر فجر و استقبال گسترده از این رخداد ادبی شده است. به عنوان دبیر علمیجشنواره سخت بر این باورم که جشنواره شعر فجر نباید چراغ خاموش برگزار شود.»
چهلمین دوره از جایزه کتاب سال
آیا با 80 یادداشت میشود کار رسانهای کرد
وی در نشست خبری هم گفت که بالغ بر 80 یادداشت و مصاحبه برای تقویت بعد رسانهای این دوره منتشر شده است و از همین رویه هم برای بُعد رسانهای جایزه کتاب سال استفاده شد. زمانی هم که جشنوارههای ادبی را با جشنواره فیلم فجر مقایسه میکنیم عدهای میگویند که مخاطب این 2 حوزه با هم تفاوت دارد. بله تفاوت دارند اما اگر در فضای شهری و مترو چرخی بزنیم خواهیم فهمید که اهالی سینما برای دیده شدن از بُعد تصویری و اکرانهای شهری به خوبی استفاده میکنند.
از کار رسانهای برای جریانسازی غافلیم
اما در حوزه ادبی و شعر فقط به بحث اخبار مکتوب و عکس بسنده میکنیم و از تبلیغ برای جریانسازی در میان عموم مردم غافیلم و یا بهتر بگوییم دغدغهای برای ایجاد جریان ادبی در کشور وجود ندارد.
اهالی سینما برای جذب مخاطب تلاش میکنند
به طور مثال اگر از جلوی سینماهایی که منتخب جشنواره فیلم فجر هستند عبور کنیم حداقل بعد تبلیغی وجود دارد که میتواند چشمهای مخاطب را به خود جذب کند. اما در راسته انقلاب با وجود بسیاری از کتابفروشی ها ما از دیدن یک پوستر تبلیغاتی به اندازه آ3 محرومیم که بدانیم در خانه کتاب محفل شعری است تا علاقهمندان شرکت کنند. در بقیه جشنوارهها و جوایز نیز به همین شکل است و به غیر از شرکتکنندگان و دغدغهمندان از جزئیات آن حتی به طور کلی نیز با خبر نیستند.
حتی کتابفروشیها هم از برگزیدگان جایزه جلال خبری ندارند
جالب است بدانیم اگر به کتابفروشیهای بزرگ راسته انقلاب سری بزنیم و بگوییم که کتابهای برگزیده جایزه جلال و شعر فجر با 300 میلیون جایزه را معرفی کنید تا با آنها آشنا شویم، قریب به اتفاق بسیاری از این موضوع به دور هستند و شناختی از این موضوع ندارند. این نکته نشان از این میدهد که جشنواره و جایزه را فقط برای اینکه برگزار شود، برگزار میکنیم.
مهجوریت ادبیات بخاطر ذات ادبیات نیست، بخاطر این است که دغدغهای نیست
در پایان نیز اگر بخواهیم برای جشنوارهها و جوایز ادبی جریانسازی با استفاده از ابعاد رسانهای در ابعاد مختلف داشته باشیم کار چندان سختی نیست و فقط نگاهی جریانساز نیاز است و نکته بعدی که باید توجه کرد، جامعیت و همهگیری این جشنوارهها است که سالیانه برگزار میشود.
پایان پیام /