آسیبشناسی علل گرایش برخی جوانان به سبکهای نامرسوم تشکیل زندگی
یک جامعه شناس با تحلیل علل شکاف ایجاد شده بین سنت و مدرنیته و نسل قدیم و جدید در مقوله ازدواج و برخی علل تاخیر در ازدواج و ناپایدار بودن ازدواج ها، توصیه کرد که امر خانواده و مناسبات زن و مرد در ایران به عنوان یک راهبرد اساسی برای توسعه پایدار در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مطرح شده و به اندازه اهمیت خود در بخشهای مختلف حاکمیتی بحث و تصمیم گیری و سیاست گذاری شود.
دکتر محمدعلی محمدی قره قانی عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی همزمان با هفته ازدواج در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه شکاف بین سنت و مدرنیته همیشه بوده و امر جدیدی نیست، گفت: احتمالا از همان روزهای آغازین ظهور مدرنیته یا نوگرایی، اولین تاثیرات خود را بر اساسیترین و بنیادیترین نهاد سنت یعنی خانواده گذاشت و مطمئن هم بود که به جای درستی حمله کرده است.
وی ادامه داد: خانواده در نظامهای سنتی آنچنان نقش کلیدی و حیاتی دارد که به آن صفت مقدس هم اطلاق کردهاند. بنابراین عجیب به نظر نمی رسد که بر اثر ماهیت تحول و تکامل درونی نظامهای اجتماعی، خانواده اولین سنگری باشد که به تعبیری باید فتح و یا به تعبیر خوشبینانهتری دچار تحول شود.
تغییرات از سنت به مدرنیته در جوامع شرقی از نوع تقلیدی و بدون تفکر لازم رخ داده
وی با بیان اینکه سبکهای جدید تشکیل زندگی و یا شیوهای نامرسوم مرتبط با آن حاصل یک تکامل تاریخی و تمدنی از سنت به مدرنیته و از غرب به شرق بوده، گفت: منتها گاهی این جریان و فرآیند، شتابان و بسیار توفنده بوده و گاهی هم بر اساس مکانیسم طبیعی تحولات اجتماعی رخ داده، ولی بر خلاف انتظار این تغییرات شتابان بیشتر در شرق دیده می شود؛ چرا؟ چون تغییرات از سنت به مدرنیته در جوامع شرقی مبتنی بر جوهره تمدنی و فهم ضرورتهای زندگی نبوده بلکه از نوع تقلیدی و بدون تفکر اتفاق افتاده که همین مساله، علل اصلی تندرویها در تقلید و غرب زدگی را تبیین میکند.
وی با تاکید بر اینکه بحث سنت و مدرنیته و اثرات آن بر خانواده و مناسبات زن و مرد ابعاد بسیار متنوع و پیچیدهتری دارد، عنوان کرد: بخشی از این اتفاقات در همان غرب بین نسلها و بین والدین و فرزندان می افتد که خود نشانهای از استمرار دائمی جدال سنت و مدرنیته است، اما این کشاکش و گرایش به سبکهای زندگی مدرن در بین جوانان جوامع شرقی بسیار شتابان و گاهی واجد بیملاحظه گیهای فراوانی بوده است.
بعد اقتصاد، پررنگترین علت گرایش جوانان به سبکهای نامرسوم تشکیل زندگی
وی با اشاره به برخی سبکهای نامرسوم آغاز زندگی من جمله ازدواج سفید، گفت: این نوع ازدواجها فقط یکی از ابعاد این قضیه و یک صورت از تقلید مد و سبک زندگی جوان شرقی از مدرنیته و تحولات آن است، در حالیکه ابعاد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی - سیاسی نیز در این عرصه یا فرآیند مهم است. به عنوان مثال، بعد اقتصاد در ازدواج سفید هم در غرب و هم در شرق عامل تعیین کنندهای است. آنچنان که جوانان در دوره مدرن از طرف والدین در ابتدای زندگی تنها گذاشته شده و مسئولیت تامین معیشت را خود برعهده میگیرند.
این در حالیست که در خانوادههای سنتی و قدیم پدران متکفل امور فرزندان تا حد به رشادت رسیدن آنها بوده وحتی وظیفه ازدواج و تشکیل خانواده آنان را بر عهده میگرفتند، اما در وضعیت جدید به ندرت چنین حمایتی از فرزندان صورت می گیرد، همین یک امر می تواند توضیح دهد که چگونه یک جوان در عصر آشفته اقتصاد و اشتغال باید هزینههای گزاف یک زندگی و رابطه مقدس را بپردازد، بنابراین، وقتی انسانی وانهاده به خود است ایدهها و راهحلهای مناسب خود را بر میگزیند.
بزرگترها در مقوله ازدواج مرجعیت خود را از دست دادهاند
این جامعهشناس ادامه داد: زمانیکه جامعه و والدین و بزرگترها قادر به پاسخگویی مناسب به ابعاد مادی و عینی فرزندان و جوانان نبوده و خود به خود از پرسشهای ذهنی و ارزشی باز میمانند، در واقع مرجعیت خود را برای جوانان از دست می دهند. به نظر می رسد این مسئله یا معضل در شرق و جوامع سنتی به دلیل مشکلات پیچیده تر اقتصادی حادتر و شدیدتر نمایان میشود، به همین دلیل است که گاهی عوارض و آسیبهای ناشی از تحولات اجتماعی در جوامع شرقی بیش از مشابه آن در غرب است.
علل تاخیر در ازدواج و ناپایدار بودن ازدواج ها
محمدی همچنین در رابطه با علل تاخیر در ازدواج، ناپایدار بودن ازدواج ها و افزایش نرخ طلاق، اظهار کرد: یکی از تحلیلها مساله اقتصاد و چالش بین معیشت و معنویت است. در همین چارچوب و قالب چشماندازهای تحلیلی دیگری نیز ذیل توسعه و نوسازی وجود دارد، یکی از مهمترین چشم اندازها، بحران رمانتیسیسم و عشق افلاطونی و اتوپیایی مبتنی بر منشا آسمان و الهیات است.
به اعتقاد وی، در عصر مدرن بر اساس مبانی و ساختار نظری و عملی آن، عقلانیت یکی از بنیادهای اساسی بوده که با مقوله عشق در تضاد و کشاکش دائم است، چراکه اصولا عشق با عقلانیت نسبت خوبی برقرار نمی کند و عقلانیت هم زندگی بر پایه احساس و عواطف را بر نمیتابد و چون عقلانیت مادر معیشت جدید و اقتصاد کلان است، بنابراین غالبا عشق در بحران معیشت دست از معشوق بر میدارد و عرصه را برای مدرنیته و روابط عقلانی جنسی مبتنی بر کارکرد و رفع نیاز خالی میکند.
" ازدواج سفید" و یا " اشکال غیرمقدس و یا ناهنجار روابط زناشوئی " در عصر جدید یکی از محصولات و فرآوردههای این چالش و کشاکش است؛ در چنین وضعیتی یا ازدواجهای مقدس شکل نمیگیرند و یا پایدار نمیمانند که همین مساله از دلایل کاهش آمار ازدواج و افزایش نرخ طلاق است.
جوانان راهکارهای جدیدی را برای خروج از بحران برمیگزینند
وی با بیان اینکه در شرایط امروز جوانان کمتر از تجربیات بزرگترها در مقوله ازدواج استفاده میکنند، گفت: تجربه بزرگترها با تجربه نسل جدید که از وضعیت اقتصادی و رفاهی موجود رنج میبرد، نمیتواند مشابه و قابل پیروی باشد. در دنیایی زندگی میکنیم که هم والدین و هم مدیران جامعه نسبت به تامین معیشت و رفاه جوانان تمایل و امکانات کمتری دارند و این طبیعی است که جوانان و نسل جدید راهحلهای جدیدی برای خروج از بحران طراحی کنند.
راهکارهایی برای حل بحران ازدواج و تشکیل زندگی پایدار
این عضو هیات علمی دانشگاه با اشاره به راهکارهایی برای کمک به جوانان و خروج از بحران، اظهار کرد: میتوان در مشارکتی با جوانان و والدین و مدیران، طرحها و برنامههای پایداری مبتنی بر خواست و نیاز طرفین اجرا کرد، اما مشکل اینجاست که نه تنها این مشارکت حداقل سه ضلعی (جوانان، خانواده و مسوولین) در کشور ما تاکنون کامل شکل نگرفته بلکه این اضلاع به عنوان قاعدههای هرمی آهنین به گونهای بروی هم چیده شده که قاعده بالایی حکمرانان جامعه و بعدی والدین و بزرگترها و قاعده زیرین جوانانی هستند که باید فرمانبردار اوامر و پاسدار ارزشها و هنجارها باشند، در حالیکه این شکل از تفاهم کارآیی ندارد.
این جامعه شناس با اشاره به برخی راهکارهای موقتی که برای حل این مساله در جامعه مطرح شده، اظهار کرد: به عنوان نمونه بحث ازدواج موقت چون در قالب چنین اضلاع و زوایای مشارکتی و مفاهمهای نبوده، نتوانست رشد و نمو کند، حتی به انحراف هم کشیده شده، به گونه ای که این روزها قبح ازدواج موقت یا صیغه در جامعه ما چندان کمتر از ازدواج سفید و یا همخانگی نیست.
امروزه در شبکههای اجتماعی و مجازی از نام ازدواج موقت به عنوان روابط ناپایدار و بی بنیاد و بی زمان و مکان و بی قاعده و قانون روابط جنسی زن و مرد استفاده می شود. در یک جستجوی مجازی تعداد سایتهای فعال در قالب ازدواج موقت یا صیغه به صدها و تعداد اعضای این سایتها در کشور به میلیونها نفر میرسد که اتفاقا اگرچه گاه به عنوان اقدامی ارزشی مطرح میشود ولی تفاوت چندانی با ازدواج سفید و یا سایر اشکال روابط آزاد جنسی در نظر جامعه ندارد.
وی ادامه داد: یا در یک جستجوی تلگرامی کانالی با نام ازدواج سفید حدود 54 هزار عضو در شش کلان شهر کشور دارد و در یک اثر تحقیقی با عنوان مطالعه تمایلات به روابط جنسی نامتعارف نیز 7.5 درصد از دانشجویان ادعا کردند که تجربه ازدواج سفید را داشتهاند که اگر این دادهها را در سایر کانالهای تلگرامی، صفحههای اینستاگرامی و به طور کلی اپلیکیشنهای فضای مجازی پیگیری کنیم به یک مفهوم برمیخوریم که میتوان آن را " شورش جنسی جوانان در عصر جدید" نام نهاد.
این جامعهشناس با اشاره به نقش مسوولین در مداخله به نفع ارزشها و هنجارهای مطلوب جامعه در این رابطه، تصریح کرد: مداخله دولت فقط در قالب مثلث مشارکتی ذکر شده میتواند موثر باشد. یعنی به مشارکت طلبیدن واقعی جوانان و خانوادهها از موضع دستوری و ارشادی و تنها برای پاسداشت هنجارهای پیشینیان و پدران مداخله مطلوب محال بوده و بی اعتمادی را دامن خواهد زد.
وی با بیان اینکه هم اکنون کشور ما درگیر مسئله طلاق و رکود ازدواج است، خاطرنشان کرد: از 94 هزار طلاق سال 1385 به 175 هزار طلاق در سال 1396 رسیدهایم و تعداد ازدواج در همین سال نسبت به سال 1395 حدود هشت درصد کاهش داشته که یک رکورد تاریخی در مناسبات خانواده ایرانی محسوب می شود.
نقش آموزش مهارتهای ارتباط موثر در ازدواجهای پایدار
محمدی همچنین در رابطه با اهمیت و نقش مهارتهای ارتباط موثر در ازدواج موفق و ضرورتهای آن، اظهار کرد: بحث آموزشهای مهارتی و سایر آموزشها در حوزه امور خانواده و مناسبات زن و مرد یک بحث سطح دوم است که بدون حل تعارضات در سطح اول و بی پاسخ گذاشتن بسیاری از مطالبات جوانان که همان متولیان تشکیل و پاسداری از نهاد مقدس خانواده در آینده هستند، موثر نخواهد بود، بنابراین، توصیه میشود که امر خانواده و مناسبات زن و مرد در ایران به عنوان یک راهبرد اساسی برای توسعه پایدار در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مطرح شده و به اندازه اهمیت خود در بخشهای مختلف حاکمیتی بحث و تصمیم گیری و سیاست گذاری شود. صرف آموزش مهارت، بدون توجه به آرمانها و نیازهای نسل آینده و جوانان گشایشی ایجاد نمیکند.
انتهای پیام
ایسنا - گلاره کاویان