آسیب های اجتماعی؛ تحفه نامیمون روابط تیره والدین و فرزندان / ارتباط فیزیکی و روانی پدر با اعضای خانواده انحرافات را کاهش می دهد
در بررسی زندگی بسیاری از نوجوانان و جوانانی که دچار آسیب های اجتماعی از جمله اعتیاد، بزه کاری، سرقت و... شده اند، نقطه تاریکی از روابط میان والدین و فرزندان وجود دارد، ارتباط مستقیم رابطه فیزیکی و روانی والدین به ویژه پدر با خانواده با تعدیل و کاهش انحرافات و آسیبهای اجتماعی خانواده و دیگر اعضا از جمله نوجوانان رابطه تنگاتنگی دارد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از عصرهامون؛ از سال 1386 روز 25 ذی الحجه به عنوان روز خانواده و تکریم بازنشستگان در تقویم رسمی کشور درج شد.
دلیل انتخاب این روز، شأن نزول آیه "هل اتی" در سوره انسان است که به خانواده و استحکام پایههای مربوط می شود. سوره هل اتی در روز 25 ذی الحجه در شان اهل بیت پیامبر (ص) نازل شد که پس از سه روز روزه و انفاق افطار خود، از طرف خداوند اطعام شدند. خانواده به عنوان نخستین و مهم ترین نهاد برای تربیت نسان به شمار می رود و می تواند نقش زیادی در موفقیت یا عدم موفقیت، سعادت یا شقاوت فرد داشته باشد. هنگامی که والدین علاوه بر داشتن نقش پدر و مادر، به عنوان دوست و همراه در کنار فرزندان خود باشند، فرزندان می توانند در بحران ها و مسائل مختلف دوره زندگی خود به آن ها رجوع و مشورت داشته باشند و با تکیه از والدین بی گدار به آب نمی زنند و وارد چالش های آسیب زا نمی شوند. در بررسی زندگی بسیاری از نوجوانان و جوانانی که دچار آسیب های اجتماعی از جمله اعتیاد، بزه کاری، سرقت و... شده اند، نقطه تاریکی از روابط میان والدین و فرزندان وجود دارد. هنگامی که فرزند جز سلام و خداحافظی هیچ حرفی برای گفتن با پدر خود ندارد یا صحبت با مادرش به دعوا ختم می شود نشان دهنده روابط آشفته میان او و والدین است. نگاه تبعیض آمیز میان فرزندان در تشویق و تنبیه، آزار کلامی و خشونت های جسمی می تواند آن ها را هرچه بیشتر از خانه و خانواده دور کند و به سمت دوستی های بیرون از خانه که در برخی از موارد ناباب هستند بکشاند. مقایسه فرزندان با هم سن و سالان آن ها که موفقیت های زیادی دارند، طعنه زدن و تحقیر آن ها از مواردی است که برای دختران و پسران آزاردهنده است و اگر این موضواعتا به ویژه در سنین نوجوانی کنترل نشود می تواند زمینه ساز بحران های زیادی باشد. پسری که رابطه بسیار بدی با پدر خود داشت، بعد از آن که مدتی مجبور به دوری از مادر و زندگی در کنار پدر می شود، به دلیل آسیب های روانی که از گذشته داشته دست به خودکشی می زند. این موارد برای دختران جوان هم پی می آید، دختری که دائم از مادر خود سرکوفت می شوند و به دلیل درس نخواندن و ویژگی های اختلاقی اش با دختران هم سن و سالش مقایسه می شود 12 سالگی روابط نامتعارف و دوستی های بیرون از خانه را آغاز می کند و زندگی اش از مسیر اصلی منحرف می شود.
آسیب اجتماعی می تواند موارد محدودتری را هم شامل شود، اجبار والدین به درس خواندن در رشته ای که فرزند تمایلی به آن ندارد، عدم حمایت های مالی برای راه اندازی کسب و کار، به رخ کشیدن اشتباهات فرزندان در مراحل مختلف زندگی هم آن ها را دلسرد می کند و اعتماد خود را به والدین از دست می دهند و حتی اگر به ورطه های شدید آسیب اجتماعی کشیده نشوند در زندگی موفق نخواهند بود. تاثیر رابطه فیزیکی و روانی والدین در کاهش آسیبهای اجتماعی خانواده مریم بجدی، روانشناس عمومی در این زمینه به خبرنگار ما بیان کرد: خانواده در ساختار نظام اجتماعی تاثیر شگرفی دارد، به طوری که می توان این نهاد را شالوده و سنگ بنای هر جامعه ای دانست، خانواده محور تربیت نسل بعدی و محلی برای آرامش و سکنی یافتن افراد فعلی جامعه است. وی عنوان کرد: زمانی که والدین برخلاف مسئولیت خود عمل و در تربیت کودک سهل انگاری کنند، کودک پرورش یافته در این نوع خانواده به سهولت در معرض بزهکاری قرار می گیرد. روانشناس عمومی بیان کرد: بر این اساس برای تصحیح بسیاری از روش ها و همچنین الگوریزی درست ارزشی در جامعه باید خانواده مبنا و محور قرار گیرد. بجدی تصریح کرد: در سال های اخیر برخی خانواده ها دچار آسیب ها شده اند، افزایش طلاق، گسترش بی بند و باری، بد پوششی، افزایش فاصله میان والدین و فرزندان و... همه از جمله چالش های پیش روی خانواده هاست. وی خاطرنشان کرد: ارتباط مستقیم رابطه فیزیکی و روانی والدین به ویژه پدر با خانواده با تعدیل و کاهش انحرافات و آسیبهای اجتماعی خانواده و دیگر اعضا از جمله نوجوانان رابطه تنگاتنگی دارد. روانشناس عمومی ادامه داد: یعنی حتی اگر رابطه فیزیکی پدر با فرزندان بیشتر باشد احتمال اینکه چنین فرزندانی دچار آسیب شوند و یا به انحراف کشیده شوند بسیار کم است و افرادی که غالبا دچار آسیب و انحراف می شوند در خانواده ارتباط کمتر روحی و روانی با والدین به ویژه با پدران داشتهاند. چالش جدی اشتغال والدین و دورکردن فرزندان از محیط خانواده بجدی گفت: اعطای آزادی های بی حد و حصر برخی خانواده ها به فرزندان، دور کردن آن ها از محیط خانواده به خاطر اشتغال والدین و رها کردن کودکان و خردسالان در مهد کودک ها و مراکز آموزشی از جمله مشکلاتی است که کارکرد خانواده ها را با چالش جدی مواجه کرده است. وی اظهار کرد: این قبیل معضلات، فرزندان را نیز با مشکلات روحی روانی، سست شدن پیوندهای عاطفی و ارتباطات کلامی و سرانجام کم رنگ کردن نقش والدین در تربیت فرزندان، بحران های روحی و عاطفی آنان و فاصله میان نسل ها روبه رو کرده است. روانشناس عمومی افزود: بسیاری از خانواده هایی که فرزندان آنها دچار ناهنجاری های رفتاری می شوند سعی دارند ریشه این ناهنجاری را در درون اجتماع جستجو کنند و در این خصوص توجهی به نقش خود و خانواده در بروز ناهنجاری ها نمی کنند. بجدی تصریح کرد: اما این مساله به هیچ عنوان صحیح نیست و خانواده مستحکم و قاعده مند می تواند فرزندانی مستحکم پرورش دهد، اگر خانواده دارای ارکان قدرتمند نباشد و پایه های آن سست باشد یا اینکه فرد دارای خانواده ای از هم گسیخته باشد، فرزند می تواند پس از رسیدن به سن بلوغ در معرض آسیب هایی ملموس قرار گیرد. کمبودهای عاطفی؛ سرمنشا اصلی بسیاری از انحرافات فرزندان وی ادامه داد: خانواده در عرصه پیشگیری از بحران های اجتماعی و درمان این بحران ها اصلیترین نقش را دارد، یک خانواده اصیل و محکم هیچ گاه اجازه سوق یافتن فرزندان به سوی بحران های اجتماعی را نمی دهد، بسیاری از افرادی که به راه خطا رفته اند، سرمنشا اصلی انحراف خود را کمبودهای عاطفی خانواده ای عنوان می کنند. روانشناس عمومی اظهار کرد: شاید در دوران کودکی تمام هم و غم خانواده تلاش برای سلامت جسمانی کودک باشد اما بدون تردید در نوجوانی و جوانی تامین سلامت روانی افراد نیز به خانوادهها بستگی دارد، بدون شک اگر در خانواده فضایی صمیمی حکمفرما باشد و فرزندان بتوانند صادقانه مشکلات خود را در آن مطرح کنند و با هدایت والدین برطرف سازند بسیاری از مشکلات اجتماعی ما بر طرف خواهد شد. بجدی افزود: پدر و مادر ایده آل والدینی هستند که شیوههای تربیتی و قانونی را برای بچههای خود در نظر بگیرند و او را پرورش دهند، در این شیوههای تربیتی نباید افراط و تفریط باشد، گاهی آن قدر به بچهها سخت میگیرید که بعد به دلیل قوانین سخت دلتان میسوزد و مدتی او را رها میکنید تا هر آنچه میخواهد بکند، این اشتباهترین اقدام در زمینه تربیت بچهها است. وی تصریح کرد: افراط و تفریط، بچهها را جسور و گستاخ میکند و آنها در این صورت، شما را لایق والد بودن نمیدانند، نکته مهم دیگر این است که در مورد سبک تربیتی باید با همسرتان مشورت کنید و در اجرای آن ثبات قدم داشته باشید، اینکه پدر و مادر هر کدام ساز مخالف بزنند، بدترین شیوه تربیتی است، شما حتی اگر با هم مشکلی دارید در حضور بچهها و برای اجرای تصمیمهای خانواده باید حکم واحدی داشته باشید. انتهای پیام /