آماده این تغییرات بزرگ نبودیم، برنامه ای هم نداریم!

«پرسش مهم در این میان این است که تا چه حد برای این تغییرات بزرگ آمادگی داشته ایم؟ آیا پس از گذشت دو دهه از ورود ایران به عصر اینترنت سخن گفتن از اینکه سرعت تحولات مانع از چاره اندیشی قبلی شده است قابل قبول است؟ آیا می توانیم مدعی باشیم در این عرصه به اندازه کافی تصمیمات درست و موثری اتخاذ کرده ایم؟»
جهان کنونی از بسیاری از جهات با جهانی که 20 سال پیش آن را می شناختیم متفاوت است. تغییرات در جهان امروز سرعت قابل توجهی به خود گرفته اند و این مساله را می توان در مورد پدیده های گوناگون به عینه دید. به عنوان مثال، ظرف تقریبا 20 سال گذشته، شاهد ظهور سه نسل جدید با نام های زِد، آلفا و بتا بوده ایم. با این همه، یکی از عینیترین جلوه های ظهور تغییر در جهان فعلی، روند فزاینده دیجیتالیشدن جهان و غرق شدن بیش از پیش دنیا در مظاهر مدرنیته غربی است.
در این میان، بسیاری به این مساله اشاره دارند که کشورها و ملت های مختلف باید با روندهای جدید خود را هماهنگ کنند با این حال، عده ای نیز هشدار می دهندکه مقتضیات جهان جدید اگرچه ویژگی های مثبتی دارد، با این حال می توانند با تبعات منفی و مخربی نیز همراه باشند که باید از آن ها حذر کرد و برای مقابله با آن ها برنامه ریزی های روشن داشت. یکی از این حوزه های راهبردی، عرصه فرهنگی و تاثیرات فزاینده روند دیجیتالیشدنِ جهانی بر کودکان و نوجوانان است. یکی از بزرگترین چالشها برای کودکان و نوجوانان ایرانی در دنیای دیجیتال، تهاجم فرهنگی است که از طریق فضای مجازی و رسانههای دیجیتال امکان مطرحشدن می یابد.
شبکههای اجتماعی و اینترنت، بهویژه برای نسل جوان، به یکی از منابع اصلی اطلاعات و سرگرمی تبدیل شده است. این روند باعث میشود که کودکان و نوجوانان بیشتر تحت تأثیر فرهنگهای خارجی قرار گیرند. به ویژه فرهنگهای غربی، که بهطور گسترده از طریق اینترنت، فیلمها، سریالها، بازیها و دیگر محتواهای دیجیتال به ایران وارد میشوند، میتواند هویت و فرهنگی ایرانی را تحت تأثیر قرار دهند.
برای بسیاری از کودکان و نوجوانان، انتخابهای فرهنگی، رفتاری و حتی سبک زندگی از طریق فضای دیجیتال به دست میآید. این نوع مصرف فرهنگ خارجی میتواند در طول زمان به تضعیف هویت ملی و فرهنگی منجر شود. نوجوانان ممکن است به طور ناخودآگاه ارزشها، اعتقادات و حتی رفتارهای خود را با آنچه که در فضای دیجیتال مشاهده میکنند تطبیق دهند.
کودکان و نوجوانانی که در دنیای دیجیتال بزرگ میشوند، به راحتی ممکن است در فهم مرزهای هویت فرهنگی خود دچار سردرگمی شوند. آنها ممکن است به دلیل دسترسی آسان به اطلاعات از فرهنگهای مختلف، نتوانند تمایز روشنی بین ارزشها و باورهای ایرانی و فرهنگهای بیگانه قائل شوند.
برای این نسل، ترکیب شدن اطلاعات و محتوای مختلف، نه تنها موجب از بین رفتن تعادل هویتی میشود، بلکه سبب ایجاد بحران هویت در دوران نوجوانی میگردد. در این دوران حساس که شخصیت فرد در حال شکلگیری است، کودک یا نوجوان ممکن است به راحتی دچار سردرگمی شود و نتواند بین هویت ملی و فرهنگی خود و دیگر هویتها تفاوت قائل شود.
در عین حال، دیجیتالی شدن فضای زندگی و دسترسی بیوقفه به دنیای مجازی، موجب کاهش ارتباطات حضوری و خانوادگی در بسیاری از موارد شده است. کودکان و نوجوانان در دنیای امروز، بیشتر وقت خود را در شبکههای اجتماعی و فضای آنلاین میگذرانند که در این فرآیند، ارتباطات عمیق خانوادگی و حتی فرهنگی از بین میرود.
این کاهش ارتباطات، بهویژه در فرهنگهای سنتی و اجتماعی مانند ایران که خانواده نقش مهمی در انتقال ارزشها و سنتها دارد، میتواند تأثیرات منفی بر روی نسلهای جدید بگذارد. فقدان الگوهای فرهنگی معتبر در محیط خانواده، میتواند به کاهش علاقه به آداب و رسوم، زبان، ادبیات و هنرهای ایرانی منجر شود.
فضای دیجیتال، جدای از نکات مثبت خود، میتواند محیطی پُر از محتواهای نامناسب برای کودکان و نوجوانان باشد. در فضای مجازی، نوجوانان میتوانند به راحتی به محتوای خشونتآمیز، مستهجن یا ضد فرهنگی دسترسی پیدا کنند که به طور غیرمستقیم بر رفتار و شخصیت آنها تأثیر میگذارد.
همچنین، این فضا میتواند بستر مناسبی برای ایجاد گروههای افراطی یا القای افکار منفی باشد که از نظر فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی برای جامعه آسیبزا است. کودکان و نوجوانان که در سنین حساسِ هویتیابی قرار دارند، ممکن است به راحتی تحت تأثیر این گونه محتواها قرار بگیرند.
دیگر چالش بزرگ این است که کودکان و نوجوانان به تدریج سرگرمیهای سنتی مانند بازیهای گروهی، مطالعه کتاب، رفت و آمد به اماکن فرهنگی، و فعالیتهای فیزیکی را با استفاده بیش از حد از اینترنت و بازیهای آنلاین جایگزین میکنند. این تغییر در شیوههای سرگرمی میتواند به کاهش تجربههای فرهنگی غنی، عدم آشنایی با تاریخ و هنر ایران و کاهش رشد اجتماعی و فرهنگی منجر شود.
از دست رفتن این فعالیتها به معنای از دست دادن فرصتی مهم برای ارتباط با هویت فرهنگی و تاریخ کشور است. کودکان و نوجوانانی که بیشتر وقت خود را در دنیای دیجیتال میگذرانند، ممکن است از آداب و رسوم ایران بیخبر بمانند و به راحتی از پیوند با میراث فرهنگی خود جدا شوند. این ها همه را گفتیم تا بگوییم پرسش مهم در این میان این است که تا چه حد برای این تغییرات بزرگ آمادگی داشته ایم؟ آیا پس از گذشت دو دهه از ورود ایران به عصر اینترنت سخن گفتن از اینکه سرعت تحولات مانع از چاره اندیشی قبلی شده است قابل قبول است؟ یآامی توانیم مدعی باشیم در این عرصه به اندازه کافی تصمیمات درست و موثری اتخاذ کرده ایم؟