آمارهای طلاق عاطفی در جامعه سرسام آور است
زهرا کاظمی گفت: طلاق عاطفی بهمعنای آن است که زوجین پس از ده ساعت دوری، هنگامی که یکدیگر را میبینند، حرفی برای گفتن ندارند و در واقع با هم غریبه هستند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ کارشناس خانواده در گفتگو با خبرنگار "تیتریک" گفت: خانواده کوچکترین و مهمترین واحد اجتماعی است که نقش مهمی در رشد و شکوفایی استعدادها، تکوین شخصیت، رشد جسمانی، شناختی، عاطفی و اخلاقی اعضای آن دارد.
زهرا کاظمی ادامه داد: امروزه، مشکلات خانوادهها رشد چشمگیری داشته است که افزایش تعداد زوج های مشکل دار، به هم خوردن تعادل خانواده ها، مختل شدن روابط زوجین و آمار بالای طلاق شاهد این ادعا است که در این واحد اجتماعی زنان بیش از سایر اعضا در معرض آسیب هستند.
وی افزود: هیچ جامعه ای بدون داشتن خانواده سالم نمی تواند ادعای سلامت کند و هیچ یک از آسیب های اجتماعی بی تاثیر از خانواده نیست. بنابراین خانواده مهمترین نهاد جامعه است و ورود هر عامل تنش زایی بر کارکردهای آن تاثیر می گذارد.
این مدرس با بیان اینکه در خانواده یکی از مهمترین عامل های تنش زا طلاق عاطفی است، گفت: در طلاق عاطفی اگرچه ممکن است زن و شوهر با هم مانند یک گروه اجتماعی زندگی می کنند اما جاذبه و اعتماد آنها نسبت به یکدیگر از بین می رود و زن و شوهر به دلیل احساس غمگینی و ناامیدی دیگری را آزاد می گذارد.
کاظمی افزود: طلاق عاطفی نوعی ناهنجاری در نظام خانواده است که اگرچه به جدایی نمی انجامد اما زندگی آنها فاقد عشق، مصاحبت و دوستی است. همسران به جای حمایت از یکدیگر در جهت آزار، ناکامی و تنزل عزت نفس یکدیگر عمل می کنند و هریک دنبال یافتن دلیل برای اثبات عیب و کوتاهی دیگری است.
وی ادامه داد: طلاق عاطفی به علت نبود تعاملات مثبت با همسر، عدم تامین نیاز های عاطفی، نارضایتی جنسی، عدم جذابیت ظاهری، خیانت، مسایل مالی، بیماری های مزمن، بدرفتاری فیزیکی و غیره به وجود می آید و منجر به علایم اضطراب، افسردگی، احساس گناه، ناامیدی، کناره گیری از فعالیت های اجتماعی، نگرش بدبینانه و پایدار درباره خود همسر و آینده می شود.
این کارشناس با بیان اینکه بین تنوع طلبی زوجین و طلاق عاطفی رابطه مثبت وجود دارد، گفت: تنوع طلبی یعنی اینکه فرد در ابعاد مختلف زندگی خود اعم از خانوادگی، تحصیلی، اجتماعی، شغلی، هنری و غیره ثبات خاصی نداشته باشد و تمایل زیادی برای تغییر مداوم آنها داشته باشد.
کاظمی با بیان اینکه یکی دیگر از عوامل مرتبط با طلاق عاطفی، کمال گرایی منفی است، ادامه داد: کمالی گرایی یک سبک نوروتیک و کجکوعه ای از معیارهای بسیار بالا برای عملکرد است که با خود ارزیابی های منفی، انتقادات و سرزنش به همراه می آورد و مخرب زندگی زوجین است.
این مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه یکی دیگر از عوامل مرتبط با طلاق عاطفی دلبستگی ناایمن است، گفت: دلبستگی به معنای ارتباط و پیوند روانی پایدار بین دو انسان است با اینکه دلبستگی ایمن بیانگر دیدگاه مثبت و سازگاری با خود و دیگران است، اما دلبستگی ناایمن بیانگر دیدگاه منفی و ناسازگاری با خود و دیگران است. دلبستگی ناایمن با راهبردهای تکانشی در روابط بین فردی، خطر تحریف های شناختی، عدم تعادل روانشناختی و ادراک منفی نسبت به خود، دیگران، دنیا و آینده همراه است.
وی تاکید کرد: رابطه تنوع طلبی، کمال گرایی منفی و دلبستگی ناایمن با طلاق عاطفی انجام شده و از سوی دیگر میزان طلاق عاطفی در زنان شاغل در مقایسه با زنان خانه دار بسیار بیشتر است و طلاق عاطفی پیامدهای روانشناختی منفی زیادی بر روی همسران و فرزندان دارد بنابراین برای برنامه ریزی جهت جلوگیری از وقوع طلاق عاطفی ابتدا باید بر اساس آن برنامه های کاربردی طراحی کرد.
کاظمی ادامه داد: برگزاری دوره های آموزشی برای ارتقا روابط بین زوجین، استفاده از مساور خانواده توسط زوجین، تلاش و خواستن زوجین برای ارتقای روابط و... می تواند گام های موثری برای بهبود طلاق عاطفی در خانواده ها باشد زیرا طلاق عاطفی به شدت گریبان فرزندان را می گیرد و این فرزندان چون عشق و محبت را در خانواده خود حس نمی کنند آسیب هایی در جامعه می بینند.
وی خاطر نشان کرد: طلاق عاطفی در فرزندان باعث می شود این فرزندان در آینده نیز برای تشکیل خانواده دچار مشکل شوند زیرا روابط زوجین در شخصیت فرزندان در آینده به شدت تاثیر می گذارد.
این مدرس دانشگاه در خاتمه گفت: آمارهای طلاق عاطفی در جامعه سرسام آور است، لذا امیدوارم مسئولین با برنامه ریزی و با برگزاری دوره های آموزشی بتوانند از افزایش این روند جلوگیری کنند زیرا آموزش سبک زندگی صحیح در بروز آسیب های خانواده به شدت موثر است.
انتهای پیام /