آیا خداوند آوازخوانی زنان را حرام اعلام کرده است؟ + صوت
تفسیر اجمالی آیه 6 سوره لقمان و همچنین تفسیر امام باقر (ع) از این آیه را در این گزارش بخوانید.
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق، تعالیم و حکمتهایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند. از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم میپرداختند. ما نیز با هدف آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر مفسران قرآن کریم میپردازیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ومن الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم ویتخذها هزوا أولئک لهم عذاب مهین
و برخی از مردمان (فاسد فتنه انگیز مانند نضر حارث) کسی است که گفتار و سخنان لغو و باطل را (مانند قصههای دروغ و افسانههای شهوتانگیز مفسد اخلاق و سرود مطرب) به هر وسیله تهیه میکند تا (خلق را) به جهالت از راه خدا (و آموختن علوم و معارف قرآن) گمراه سازد و آیات قرآن را به تمسخر و استهزا گیرد، این مردمان (فاسد کافر) به عذاب، با خواری و ذلت گرفتار شوند.
فایل صوتی تلاوت آیه 6 سوره لقمان
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی *س_تفسیر آیه 6 سوره لقمان_س*کلمهی «لهو»، به معنای چیزی است که انسان را از هدف مهم بازدارد. «لهو الحدیث»، به سخن بیهودهای گویند که انسان را از حق باز دارد، نظیر حکایات خرافی و داستانهایی که انسان را به فساد و گناه میکشاند. این انحراف گاهی به خاطر محتوای سخن است و گاهی به خاطر اسباب و ملازمات آن از قبیل آهنگ و امور همراه آن.
ابوبصیر گوید: از امام باقر (ع) دربارهی درآمد زنان آوازهخوان پرسیدم. فرمود: «درآمد آن کس که مردان بر او وارد میشوند، حرام است؛ ولی آن کس که به عروسیها دعوت میشود، اشکالی ندارد؛ و این کلام خدای عزوجل است که فرمود: و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله».
شخصی به نام نضربن حارث که از حجاز به ایران سفر میکرد، افسانههای ایرانی - مانند افسانهی رستم و اسفندیار و سرگذشت پادشاهان - را آموخته و برای مردم عرب بازگو میکرد و میگفت: اگر محمد برای شما داستان عاد و ثمود میگوید، من نیز قصهها و اخبار عجم را بازگو میکنم. این آیه نازل شد و کار او را شیوهای انحرافی دانست.
بیشتر بخوانید
برخی مفسران در شأن نزول این آیه گفته اند: افرادی کنیزهای خواننده را میخریدند تا برایشان بخوانند و از این طریق مردم را از شنیدن قرآن توسط پیامبر باز میداشتند، که آیهی فوق، در مذمت چنین افرادی نازل شد.
این آیه به یکی از مهمترین عوامل گمراه کننده که سخن باطل است اشاره نموده است. در آیات دیگر قرآن، به برخی دیگر از عوامل گمراهی مردم اشاره شده که عبارتند از:
الف: طاغوت، که گاهی با تحقیر «فاستخف قومه» و گاهی با تهدید مردم را منحرف میکند. «لأجعلنک من المسجونین»
ب: شیطان، که با وسوسه هایش انسان را گمراه میکند. «یرید الشیطان أن یضلهم»
ج: عالم و هنرمند منحرف که با استفاده از دانش و هنرش دیگران را منحرف میسازد. «و أضلهم السامری»
د: صاحبان قدرت و ثروت، که با استفاده از قدرت و ثروت، مردم را از حق بازمی دارند. «انا أطعنا سادتنا و کبراءنا فأضلونا السبیلا»
ه: گویندگان و خوانندگانی که مردم را سرگرم کرده و آنان را از حق و حقیقت باز میدارند. «یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله»
دوری از سخن و مجلس باطل
از دیدگاه اسلام، آهنگهایی که متناسب با مجالس فسق و فجور و گناه باشد و قوای شهوانی را تحریک نماید، حرام است، ولی اگر آهنگی مفاسد فوق را نداشت، مشهور فقها میگویند: شنیدن آن مجاز است.
امام باقر علیه السلام فرمود: غنا، از جمله گناهانی است که خداوند برای آن وعدهی آتش داده است، سپس این آیه را تلاوت فرمود: «و من الناس من یشتری لهو الحدیث» بنابراین غنا، از گناهان کبیره است، زیرا گناه کبیره به گناهی گفته میشود که در قرآن به آن وعدهی عذاب داده شده است.
در سورهی حج میخوانیم: «و اجتنبوا قول الزور»؛ از سخن باطل دوری کنید. امام صادق علیه السلام فرمود: «مراد از «قول زور» آوازه خوانی و غناست».
از امام صادق و امام رضا علیهم السلام نیز نقل شده که یکی از مصادیق «لهو الحدیث» در سورهی لقمان، غنا میباشد. در روایات میخوانیم؛ غنا، روح نفاق را پرورش میدهد و فقر و بدبختی میآورد و همچنین در روایت دیگری فرمودند: زنان آوازه خوان و کسی که به آنها مزد میدهد و کسی که آن پول را مصرف میکند، مورد لعنت قرار گرفته اند، همان گونه که آموزش زنان خواننده حرام است.
آثار مخرب غنا
1. ترویج فساد اخلاق و دور شدن از روح تقوا و روی آوردن به شهوات و گناهان، تا آنجا که یکی از سران بنی امیه (با آن همه آلودگی) اعتراف میکند: غنا، حیا را کم و شهوت را زیاد میکند، شخصیت را درهم میشکند و همان کاری را میکند که شراب میکند. برخی انسانها از راه نوشیدن شراب و یا مصرف مواد مخدر خود را وارد دنیای بی خیالی وبی تفاوتی کنند، برخی هم از طریق شنیدن سخنان باطل و شهوت انگیز یک آوازه خوان، غیرت خود را نادیده میگیرند و در دنیای بی تفاوتی به سر میبرند.
2. غفلت از خدا، غفلت از وظیفه، غفلت از محرومان، غفلت از آینده، غفلت از امکانات و استعدادها، غفلت از دشمنان، غفلت از نفس و شیطان. انسان امروز با آن همه پیشرفت در علم و تکنولوژی، در آتشی که از غفلت او سرچشمه میگیرد، میسوزد. آری، غفلت از خدا، انسان را تا مرز حیوانیت، بلکه پائینتر از آن پیش میبرد. «أولئک کالأنعام بل هم أضل أولئک هم الغافلون»
امروزه استعمارگران برای سرگرم کردن و تخدیر نسل جوان، از همهی امکانات از جمله ترویج آهنگهای مبتذل، از طریق انواع وسائل و امواج، برای اهداف استعماری خود سود میجویند.
3. آثار زیانبار آهنگهای تحریک آمیز و مبتذل بر اعصاب، بر کسی پوشیده نیست. در کتاب تأثیر موسیقی بر روان و اعصاب، نکات مهمی از پایان زندگی و فرجام بد نوازندگان آلات موسیقی و گرفتاری آنها به انواع بیماریهای روانی و سکتههای ناگهانی و بیماریهای قلبی و عروقی و تحریکات نامطلوب ذکر شده که برای اهل نظر قابل توجه و تأمل است
قرآن با صراحت در سورهی اسراء میفرماید: «ان السمع و البصر و الفؤاد کل أولئک کان عنه مسؤلا» گوش و چشم و دل همگی مورد سؤال قرار میگیرند. آری انسان باید نگهبان چشم و گوش و دل خود باشد و اجازه ندهد هر ندایی وارد آن شود. در حدیث میخوانیم: دل، حرم خداست، نگذارید غیر خدا وارد آن شود.
اسلام، برای برطرف کردن خستگی و ایجاد نشاط، راههای مناسب و سالمی را به ما ارائه کرده است؛ ما را به سیر و سفر، ورزش و شنا، کارهای متنوع و مفید، دید و بازدید، گفتگوهای علمی و انتقال تجربه، رابطه با فرهیختگان و مهمتر از همه ارتباط با آفریدگار هستی و یاد او که تنها آرام بخش دل هاست، سفارش کرده است. چرا خود را سرگرم لذتهایی کنیم که پایانش، ذلت و آتش باشد.
حضرت علی (ع) میفرمایند: «لا خیر فی لذه من بعدها النار»، در لذتهایی که پایانش دوزخ است خیری نیست. «من تلذذ لمعاصی الله اورثه الله ذلا»؛ هر کس با گناه و از طریق آن لذت جویی کند، خداوند او را خوار و ذلیل مینماید.
*س_پیامهای آیه 6 سوره لقمان_س*1- سرمایه گذاری برای مبارزه و تهاجم فرهنگی علیه حق، سابقهای طولانی دارد. «و من الناس من یشتری لهو الحدیث»
2- هر آنچه در مقابل حکمت قرار گیرد، لهو و مانع رسیدن به کمال است. «الکتاب الحکیم - لهو الحدیث» (تعجب از افرادی است که حکمت رایگان پیامبر معصوم را رها کرده و بدنبال خرید لهو از افراد لاابالی میباشند.)
3- ابزار مخالفان راه خدا، منطق و حکمت نیست، سخنان لهو و بی پایه است. «من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله»
4- خرید وسایل لهو و اموری که انسان را از کمال باز میدارد، نشانهی جهالت و نادانی است. «یشتری لهو الحدیث... بغیر علم»
5- تناسب کیفر با عمل، نشانهی عدالت است. آنها که حق را با تمسخر اهانت میکنند، عذابشان اهانت آور و ذلت بار است. «یتخذها هزوا... لهم عذاب مهین»
انتهای پیام /