آیا روانشناسی زرد برای مردم کیسه دوخته است؟

این روزها کمتر ممکن است در جمعی حاضر باشید و صحبت از روانشناسی و تکنیکهای آن به میان نیاید. گاهی اوقات نکات آموزنده در چنین محافلی رد و بدل میشود و بیشتر اوقات حرفای پوچ و بی محتوا.
به گزارش مشرق، بخش عظیمی از جملات انگیزشی و زیبایی که این روزها در پوشش تراپی و درمان می بینیم و میشنویم در حوزه روانشناسی زرد قرار دارند و چیزی جز وعدههای پوچ و بیاساس نیستند. این روزها کمتر ممکن است در جمعی حاضر باشید و صحبت از روانشناسی و تکنیکهای آن به میان نیاید. گاهی اوقات نکات آموزنده و بسیار مفیدی هم در چنین محافلی ردوبدل میشود که گره از کار ما در زندگی میگشاید؛ اما متأسفانه بیشتر صحبتهایی که در این دورهمیها مطرح میشوند چیزی جز روانشناسی زرد و حرفهای زیبای پوچ و بیمحتوا نیستند.
شاید هم به همایشها وبینارها و سیمنارهایی دعوت شدهاید یا در فضای مجازی برخورد کردهاید که تأکید دارند شما با قدرت بیانتهایی که دارید قادر به انجام هر کاری در زندگی خود هستید. جملات محکم و کوبندهای که به شما میگویند فقط کافی است حرکت کنید تا به هر آنچه که میخواهید برسید و خوشبختی را در آغوش بگیرید. این حرفها و جملات انگیزشی همان روانشناسی زرد مخربی هستند که برای جیب مردم کیسه دوختهاند.
در یک تعریف کلی، روانشناسی زرد (Popular psychology) را میتوان هر مطلب غیرعلمی و عامهپسندی دانست که از سوی افرادی غیر از روانشناسان متخصص به عامه مردم ارائه میشود. روانشناسی زرد به صحبت درمورد روان انسان میپردازد و مفاهیمی را بهعنوان مطالب علمی بیان میکند که درواقع هیچ پایه و اساس علمی مشخصی برای آنها وجود ندارد. در روانشناسی زرد همه چیز ممکن است و شما بهعنوان یک انسان منبع قدرتی بیانتها هستید و برای رسیدن به خواستههای خود فقط کافی است اراده کنید.
دکتر مهدی رضا سرافراز عضو هیات علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی و مدیر مرکز مشاوره و سبک زندگی دانشگاه شیراز با تشریح آسیبهای روانشناسی زرد در جامعه به تعریف زیر شاخههای علم روانشناسی پرداخت و اظهار داشت: روانشناسی شاخهها و زیر رشتههای مختلفی دارد، بسیاری از گرایشهای حوزه علوم تربیتی و روانشناسی در ذهن مردم با هم گره خورده است، بعضی از زیر شاخههای روانشناسی تربیتی باید به استفاده از علم روانشناسی در آموزش بپردازد، روانشناسی عمومی هم رشتهای است که علم را تولید میکند اما در جامعه میبینیم که افرادی در همه این زیر شاخههای غیر بالینی هم روان درمانی میکنند، در حالیکه روان درمانی صرفا تخصص روانشناس بالینی است، بنابراین همیشه آدمهای حتی متخصص هم سرجایشان نیستند و این خلط مبحث در علوم روانشناسی بسیار آسیب زا است.
این استاد دانشگاه توضیح داد: متاسفانه این خلط مبحث حتی بیش از آن آسیب زده است و موضوع به چیزی به عنوان روانشناسی زرد رسیده است و افرادی فقط چند کتاب عامیانه مطالعه کردهاند یا حتی نکردهاند و بدون مبنای علمی و صرفا بر اساس تجربیات شخصی خود برای انبوهی از جامعه نسخه میپیچند؛ با گسترش فضای مجازی همه جامعه درگیر با این نوع آسیب است؛ هر چند معادل روانشناسی زرد در سایر حوزهها از جمله حوزههای علوم پزشکی هم وارد شده است و افرادی غیر متخصص در امور بهداشت و درمان دخالت میکنند و نسخه میدهند اما روانشناسی زرد خیلی شایع و زیاد است و همه خود را روانشناس میدانند.
دکتر سرافراز با بیان اینکه چرا این حوزه چنین است، ادامه داد: این بستگی به تعداد مخاطبان حوزه روانشناسی دارد، در واقع روانشناسی به همه وجوه زندگی ارتباط پیدا میکند، همه حوزه های زندگی ما با روانشناسی درگیر است، پس چون همه ما مخاطب حرفهای روانشناسانه هستیم از آن طرف افرادی که به دنبال سودجویی و سوء استفاده هستند ممکن است به این حوزه نفوذ کنند، بازاری برای شنیده شدن داشته باشند، وقتی آدمها دغدغه روانشناسانه دارند افرادی میآیند و به این دغدغه پاسخ غیر علمی میدهند.
مدیر مرکز مشاوره و سبک زندگی دانشگاه شیراز همچنین با اظهار تاسف از اینکه مردم بیشتر جذب روانشناسی زرد میشوند، گفت: چون روانشناسی زرد میداند که چگونه به مردم حرف عامه پسند بگوید، حتی اگر این حرفها واقعی نباشد، بسیاری از ما ترجیح میدهیم که یک دروغ شیرین را بپذیریم ولی یک واقعیت تلخ را هرگز نمیپذیریم، روانشناسی علمی صرفا به دنبال این نیست که مخاطب خوشش بیاید اما روانشناسی زرد این قیدها و محدودیتها را ندارد.
وی خاطرنشان کرد: یکی از دلایل اینکه روانشناسی زرد تا حدودی پرمخاطب و موفق بوده این است که چیزی به مردم تحویل میدهد که آنها میپسندند، چالشها را نمیکاود و ریشهیابی نمیکند، به شکلی سطحی و گذرا از یک چالش بزرگ میگذرد، یکی دو سال پیش انجمن روانشناسان ایران فهرست بلند بالایی از روانشناسان زرد را منتشر کرد که بسیار شهرت داشتند و بسیاری از آنان همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند و حتی به شهرتشان افزوده شد، ما باید تلاش کنیم که مخاطب آگاه شود، مردم باید شک کنند که موفقیت در چند روز به دست نمیآید، تستهایی ارائه میدهند و در نیم ساعت سرنوشت یک خانواده یا زوج را تعیین میکنند و به دو نفر داوطلب ازدواج میگویند که به درد هم میخورند یا نمیخورند، این فرمها و تستها حتی اگر معتبرترین تستهای روانشناسی هم باشد باید بومی سازی شود و باید در مشاوره ازدواج حساسیتهای زوجین در نظر گرفته شود. خوشبختی پدیده پیچیدهای است و با یک تست و دو تست و نیم ساعت کار مشاوره نمیتوان درباره آن تصمیم گیری کرد.
منبع: ایرنا

