شنبه 3 آذر 1403

آیا مردم از خودشان هم عبور می‌کنند؟!

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
آیا مردم از خودشان هم عبور می‌کنند؟!

مردم از اصول گرایان و اصلاح طلبان عبور کرده اند؟ شایدکه اینطور باشد. اما آنچه باید معتقدان به این گزاره پاسخ بدهند - و معمولا آن را مسکوت می گذارند - یا به قدر کافی شرح نمی دهند - این است که مردم با عبور از «اصول گرایان» و «اصلاح طلبان» به کجا و به دنبال کدام «ماجرا» می روند؟!

1- شاید مردم از «اصول گرایان» و «اصلاح طلبان» عبور کرده باشند اما این به معنی آن نیست که از «اصول گرایی» و «اصلاح طلبی» عبور کرده اند چرا که اساسا همین اعتراضات و نقدهای شدت گرفته به مسوولان در سالهای اخیر از همان اصلاح طلبی مبتنی بر اصول شان بر می آید، اصولی که 40 سال قبل روشنفکر سکولار، روشنفکر مذهبی، مذهبی غیر سیاسی، بازاری، معلم، دانشجو، کارمند و... را بر آن داشت که بر حکومتی که ناتوان از جلب نظر حتی یکی از این اقشار بود بشورند و طرحی نو دراندازند.

2- شاید مردم از «اصول گرایان» و «اصلاح طلبان» سیاسی ناامید شده اند وعلیرغم تفکیک چهره های خدمت گذار و صادق این دو جریان، نسبت به کارآمدی مجموعه آن ها در قالب های کنونی سیاست ورزی، ناامید شده اند، اما این به معنای آن نیست که زایش جریان های سیاسی جدیدتر یا حتی ظهور چهره های سیاسی تازه و جوان، با طرحی نو در سیاست ورزی، خارج از راه روشن اصلاح طلبی اصول گرایانه‌ای باشد که خواستی همیشگی و مستمر در میان مردم این دیار از مشروطه تا کنون بوده است.

3- آری ممکن است مردم از «اصول گرایان» و «اصلاح طلبان» عبور کرده اند اما آن کسان که می گوید مردم دنده عقب گرفته اند و با اندیشه ای ارتجاعی پشت به همه آرزوها و آرمان های خود در 40 سال پیش کرده ا ند و خواهان برگشت از راه طی شده هستند، یا ایران را نمی شناسد یا ایرانی را. صد البته که رخدادهای اجتماعی پیچیده اند و آدمی زاد نیز دارای اختیار و اراده است و امکان عقبگرد در هر انقلابی چنانکه در همه انقلاب های بزرگ دنیا تجربه شده، وجود دارد و این کاملا به هنر حکمرانان و البته هوشمندی اتباعشان بر می گردد که تا چه حد این امکان را فراهم یا منتفی کنند. اما در هر صورت مردم خواهان یک دگرگونی عمیق و بنیادی در اداره کشور هستند که به هیچ وجه با آنچه 40 سال قبل بر آن شوریدند تناسبی ندارد. آن‌ها حتی اگر فریفته در پی سراب این بهشت گذشته بروند هم به امید رسیدن به همین آرمان‌هاست و کمتر کسی از ایرانیان را خواهید یافت که فقط به امید رفاه و برخورداری هر چه بیشتر قید اصول راهنمای همیشگی اش در زندگی را بزند.

نسلی که انقلاب کرد هنوز زنده است و از فساد و ناکارامدی رژیم گذشته، تجربه به اصطلاح زیسته دارد. همان نسل به فرزندانش گفته است که یک هزارم تمام لطیفه‌ها و جوک هایی که شما برای مسوولان جمهوری اسلامی از صدر تا ذیل هر روز و هر ساعت در فضای مجازی یا فضای حقیقی برای یکدیگر باز گو می کنید در آن زمان عقوبتی سخت و درناک داشت و دستبوسی حاکمان رسمی نبود که بتوان آن را زیر پا گذاشت.

گفته است که تمام آنچه که امروز از آب و رنگ ایران و بهره مندی اش در زمان «شاهنشاه» می گویند محدود به دهه 50 و به اقلیتی از جامعه بود که آن هم به لطف افزایش قیمت نفت برای جامعه ای با جمعیت نصف جمعیت فعلی رخ داد و اکثریت مردم به خصوص روستاییان در کمبود امکانات زیرساختی و فقدان رفاه می سوختند.

گفته است که «تمدن بزرگ» شاهنشاه بر روی دوش اکثریت محروم جامعه بنا شده بود. اکثریتی که نصیبی از مشارکت در اموری که به خودشان مربوط می شد نداشتند.

گفته است که شاهنشاه موقع رفتن از این سرزمین، آن هم برای دومین بار نه فقط مشتی خاک بلکه به شهادت نزدیکانش که یکی از آنها حتی از اقوام شهبانو نیز بود میلیون ها دلار را به همراه جواهرات سلطنتی با خود برد. گفته است که.... تاریخ را نمی توان از اذهان زدود و نسل 40 سال پیش نیز از این گفتنی‌ها کم ندارد.

4- اصول گرا و اصلاح طلب نام‌هایی هستند که مانند بسیاری از نام‌های دیگر که حتی مقدس تر و پرآوازه تر بوده اند گاه مصادیقی می یابند که این مصادیق مستعد پوشاندن حقیقت نهفته در درونشان است اما انسان جویای معنی همیشه شجاعت گذر کردن از این پوسته ها را دارد و هیچگاه در مصادیق توقف نمی کند بلکه به حقایق این معانی باور دارد. شاید مردم از «اصول گرایان» و «اصلاح طلبان» عبور کرده اند. اما از خودشان و خواسته هایشان عبور نکرده اند!