آیا پیامبر کسی را با زور و شمشیر مجبور به پذیرش دین کرد؟
معاون پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی گفت: القای دین اسلام به مردم از طریق اصل دعوت و با استفاده از شیوههای حکمت، موعظه و جدال نیکو بود نه به روشهای اقتصادی، نظامی و سیاسی. پیامبر (ص) کسی را تطمیع نکرد تا اسلام آورد. با زور و شمشیر کسی را به پذیرش دین جدید وادار نکرد. تمام نبرهای ایشان ماهیت دفاعی داشت.
به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، حجت الاسلام والمسلمین نجف لک زایی یکی از ابعاد زندگی پیامبر اکرم (ص) که کمتر مورد توجه قرار گرفته است، را شیوه آن حضرت در تبدیل جامعه جاهلی به جامعه اسلامی دانست و اظهار داشت: پاسخ به این پرسش که پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و سلم چگونه توانست در فرصتی اندک و با امکاناتی ناچیز، آن چنان تغییراتی در سطح فرد و جامعه به وجود آورد که پس از مدتی، جامعهای کاملاً متفاوت با آن چه پیش از آن بوده است، پدید آورد، هرچه باشد، پاسخ به مشکلات عصر و جامعه ماست.
شفقنا نوشت: وی تصریح کرد: اگر مهمترین دغدغه انسان امروز، «توسعه» در ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است و منظور از توسعه نیز حرکت از وضع نامطلوب موجود به سمت وضع مطلوب است، کسی که از همه بهتر، سریعتر و دقیقتر به انجام چنین امری موفق شده است، پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) است.
حضرت محمد (ص) از شیوه فرهنگی برای تبدیل جامعه جاهلی به جامعه اسلامی استفاده کرد
وی بیان کرد: حضرت محمد (ص) در جریان تغییر، تبدیل و گذار از جامعه جاهلی به جامعه اسلامی از شیوه فرهنگی بهره گرفته است؛ به بیان دیگر، پس از آن که فکر، اندیشه و باور انسان تغییر کرد، رفتار و کردار او نیز تغییر خواهد کرد، لذا تغییر در محتوای باطنی انسانها عاملی سرنوشت ساز بشمار میآید. حتی وقتی پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم تشکیل حکومت داد، باز هم به فکر و فرهنگ، اولویت و اولیت می داد.
وی گفت: توسعه و تحولی که حضرت ختمی مرتبت در جامعه جاهلی ایجاد کرد، تحولی بود از انسان هایی که خوراک و پوشاک و لباس تمام دغدغه آنها بود و آرزوی رسیدن به هیچ مقصود دیگری را ندارند به انسانهایی که ایدهآل و آرمانشان «الله» است. دقت در ویژگیهای جامعه جاهلی و جامعه اسلامی مدینه النبی، ادعای مذکور را روشنتر خواهد ساخت.
وی ادامه داد: نخستین بار واژه جاهلیت، در قرآن به دوران قبل از بعثت اطلاق شده است، بدون این که محدوده مکانی آن مشخص گردد. در آیات متعددی از قرآن کریم، به برخی از عقاید، احکام و اخلاق رذیله جاهلی اشاره شده است، مانند بت پرستی، زنده شدن و مردن را به طبیعت نسبت دادن، جن پرستی بعضی از اعراب، خدا را دارای فرزند دختر دانستن و پرستش فرشتگان به عنوان دختران خدا تا این که مشمول شفاعت آنها قرار گیرند.
وی افزود: از ویژگیهای دیگر اعراب جاهلی، مواردی است که در قرآن از آنها نهی شده است؛ مانند: قربانی کردن بر بتها، یاد کردن از پدران در مراسم حج به قصد مفاخره، جدال و فسوق و عصیان در حج، ظلم به دختران و منع کردن آنها از ارث، زنده به گور کردن دختران، مختار بودن مردان در ازدواج و طلاق نامحدود زنان.
معنای جامعه جاهلی در قرآن کریم
معاون پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی با بیان اینکه واژه جاهلیت در قرآن صرفاً به معنی «جهل» و درمقابل «علم» به کار نرفته است، گفت: میتوان جاهلیت را مترادف با عقب ماندگی شدید دانست؛ اگر جامعه در ابعاد مادی و معنوی عقب مانده و به عبارت دیگر، نابسامانی جدی داشته باشد، به تعبیر قرآن «جامعه جاهلی» است.
وی تاکید کرد: دوره جاهلی نیز دورهای است که مجموعهای از نابسامانیهای مادی و معنوی آن را احاطه کرده است و در کل، جامعه دارای آهنگ و جهت الهی نیست؛ از نظر مادی، مردم از وضع اقتصادی خوبی برخوردار نیستند و از نظر معنوی، از دین قابل دفاع عقلانی و منطقی و پیراسته از خرافات بی بهرهاند. قتل و غارت (الحق لمن غلب)، شرب خمر و قمار (از تمامی انواع آن) در میان آنها رواج دارد و طبق آیات قرآن، شرط رستگاری پرهیز از این مسائل است. از نظر اعتقادی، شرک و بت پرستی در میان تعداد زیادی از اعراب رواج داشت، گرچه علاوه بر یهود و نصارا که دین الهی داشتند، حنیفیها نیز در میان اعراب، افراد موحدی بودند.
اولین تغییر در مسیر تبدیل جامعه جاهلی به جامعه اسلامی، تغییر حضرت محمد (ص) بود
وی درباره اقدامات پیامبر اسلام در تبدیل جامعه جاهلی به جامعه اسلامی گفت: اولین اتفاق در این زمینه، تغییر در شخص محمد (ص) و تبدیل شدن او از یک انسان معمولی به یک انسان مسئول و متعهد بود. این تغییر توسط «وحی» صورت گرفت و از آن با عنوان «بعثت» یاد میشود. پس از این حادثه، پیامبر (ص) به «ابلاغ وحی»، «انذار» و «دعوت» مردم به سوی خدا مأمور میشود و در این راستا تغییر در محتوای باطنی و اندیشه و فکر مردم را محور کار و فعالیت خویش قرار میدهد. با دستور: «قُم فَأنذِر» به میان مردم میرود و ندا میدهد: «قُولوا لا الهَ الا الله ُ تُفلِحوا.»
وی «دعوت» را دستور قرآنی دانست و ادامه داد: سه سال دعوت مخفیانه و پس از آن دعوت علنی همگی بر محور «اصل دعوت» انجام گرفت. «اصل دعوت» هیچ گاه از دستور کار پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم خارج نشد، حتی وقتی در مدینه بود و به موفقیتهای زیادی در عرصه داخلی رسید، دعوت سران سایر قبایل، کشورها و امپراتوریها را به سوی خدا و اسلام آغاز کرد.
وی عنوان کرد: به طور کلی اقدامات پیامبر (ص) در این خصوص، به دو بخش قابل تقسیم است: اقداماتی که به «تغییر در افکار» معطوف بود و اقداماتی که در جهت «تغییر در رفتار» انجام میگرفت. البته لازمه تغییر در رفتار تغییر در افکار است، منتها ما دو نوع فکر و به تعبیر حکما دو نوع حکمت داریم: حکمت نظری و حکمت عملی. حکمت نظری یعنی علم به آن چه هست، مثل علم به وجود خدا، و حکمت عملی یعنی علم به بایدها و نبایدها. انجام و ترک این باید و نبایدها و به تبع آن ساختن ساختارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و دینی در اختیار ما انسانها است.
پیامبر (ص) انقلاب اعتقادی در مردم به وجود آورد
وی با بیان اینکه پیامبر اکرم (ص) انقلاب اعتقادی به وجود آورد، گفت: معرفی خداوند به مردم با تمام خصوصیات و صفات، نفی شرک و بسط تفکر خداپرستی و توحید و به عبارت دیگر، تغییر جهان بینی مردم؛ توصیف فرشتگان و ملائکه؛ توصیف وجود انسان و جایگاه عقل و نفس و روح در او؛ توصیف نبوت و رهبری و چگونگی روح؛ توصیف مرگ، حیات اخروی و معاد؛ توصیف امتهای خوب و بد گذشته و دعوت به تفکر در سرگذشت آنها مهمترین اقدامات رسول خدا در بعد نظری است.
وی به بعد عملی اقدامات پیامبر هم اشاره کرد و گفت: ارائه افعال و گفتارهایی برای تعظیم و تمجید خداوند و عبادت او نظیر نماز، ارائه مدلهای رفتاری و گفتاری برای گرامیداشت همنوعان و ایجاد روابط انسانی پایدار، ارائه مدل عملی در تنظیم رابطه مردم و حکومت که در مدینه النبی محقق شد. طبق این مدل، تشکیلات و سازمان کومت براساس بیعت و مشارکت همگانی و تاییدات الهی شکل گرفته و در خدمت امت بود. از استبداد و خود رأیی خبری نبود و مشاورت در امور جای آن را گرفته بود. آیاتی چون «و شاورهم فی الامر»، «و امرهم شوری بینهم» زمینه ساز مشارکت همگانی بود. تأمین سعادت مردم، تأمین رفاه، امنیت و استقلال از اهداف دولت اسلامی بود. از تبعیضهای اقتصادی و سیاسی خبری نبود و همه کسانی که در زمره پیروان آن حضرت قرار گرفته بودند با هم همکاری صمیمانه داشته و نسبت به هم خیرخواه بودند. البته پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم و مسلمانان و جامعه نوپای اسلامی، چه در مکه و چه در مدینه، دشمنانی نیز داشتند که مشرکان، یهودیان و سپس منافقان از مهمترین آنان به شمار میرفتند.
لک زایی درباره علل موفقیت پیامبر در تغییر جامعه جاهلی به جامعه اسلامی با وجود دشمنی کفار و مشرکان و پیمان شکنی یهودیان گفت: نقش اصلی در این تغییر و تحولات، مربوط به تغییری است که در محتوای فکری و باطنی انسانها اتفاق افتاده است. انقلاب فکری و محتوایی سبب میشود تا تمامی ارزشها، شناختها، دانشها، باورها، ایستارها، نگرشها، گرایشها و حتی احساسات و در مجموع فرهنگ یک جامعه تغییر کند و به دنبال آن، زمینه اقدامات دیگری مانند مشارکت افراد در اقدامات نظامی و اقتصادی به منظور پیشرفت آرزوها و خواستهای دینی، فراهم گردد.
وی یادآور شد: در دوره سیزده ساله مکه، تمامی اقدامات متوجه مسائل فرهنگی و معنوی است؛ به تعبیر دیگر، در این دوره محور فعالیتها «فردسازی» است، چنان که در دوره مدینه محور فعالیتها «جامعه سازی» است. البته در همین دوره مسائل نظامی نظیر جنگ بدر، احد و احزاب و سایر برخوردهای نظامی پیش آمد، اما هیچ یک از این نبردها به منظور تحمیل دین بر دیگران صورت نگرفت، بلکه جنبه دفاعی داشت.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی عنوان کرد: پیامبر اسلام (ص) موفق شد با استفاده از شیوهها و ابزارهای فرهنگی، نبوت و رهبری الهی را به جای شیخ قبیله، دین اسلام و ارزشهای اسلامی را به جای ارزشهای جاهلی، توحید را به جای شرک، مسئولیت پذیری را به جای مسئولیت گریزی، عقیده به معاد را به جای عقیده به آینده پوچ و عبث، کار و تولید و مالکیت و غنا و وسیله بودن ثروت برای کسب خیر را به جای دزدی و غصب و تنبلی و غارت و فقر و هدف بودن ثروت، فضایل اخلاقی را به جای رذایل اخلاقی، کمک به نیازمندان و آزاد کردن بردگان را به جای به بیگاری کشاندن انسانهای مستضعف و برده کردن آنها، حکومت جهانی را به جای حکومت قبیلهای، منافع اسلامی و انسانی را به جای منافع قبیلهای، اعتماد را به جای بی اعتمادی، مسابقه در خیرات را به جای مسابقه در شرور، ایثار و عدل و انصاف را به جای غارت و ظلم، و تلاش برای دستیابی به آینده بهتر را به جای رکود و تلاش برای حفظ وضع موجود، قرار داد.
وی گفت: پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم درراه رسیدن به این اهداف و آرمانها فقط از ابزار مشروع استفاده نمود، چرا که غدر و خیانت، تجاوز و اعمال زور در سیره پیامبران علیهم السلام هیچ جایگاهی ندارد، از این رو در آیاتی از قرآن بر عدالت و پرهیز از تجاوز و از حد گذشتن تأکید شده است.
انحرافات پس از رحلت پیامبر خللی در بنیان تعالیم رسول خدا ایجاد نکرد
وی درباره بازگشت جامعه اسلامی به جامعه جاهلی بعد از رحلت رسول اکرم بیان داشت: هرچند پس از رحلت پیامبر (ص) در این حرکت انحراف ایجاد شد، اما این انحراف آن قدر نبود که بتواند در کاخ رفیعی که پیامبر (ص) بنیان گذارده بود خللی اساسی وارد کند. پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم فرهنگ و تمدنی تأسیس کرد که تا امروز به حرکت خودش ادامه میدهد. این فرهنگ گرچه در برخی از برههها با رکود و زوال و انحطاط مواجه بوده است، اما به دلیل وجود قرآن که منبع لایزال وحی الهی است همیشه استعداد حیات و بالندگی آن محفوظ است.
وی تاکید کرد: عظمت کاری که پیامبر (ص) کرده و میزان تغییر و تحولاتی که به وجود آورده است، وقتی روشنتر میشود که از بعد سیاسی، عصر پیامبر (ص) را با چند سال بعد مقایسه کنیم؛ زمانی که جامعه در برخی جهات به ارزشهای جاهلی برگشت.
القای دین به مردم با شیوه های موعظه و جدال نیکو بود
وی خاطرنشان کرد: پیامبر اسلام (ص) با ایجاد تغییر در باورهای اعراب، تمدن جدیدی را پایه گذاری کرد و از طریق آوردن یک دین جدید به نام اسلام و به کمک «وحی» آن آرمانها را تغییر داد. القای این دین به مردم از طریق اصل دعوت و با استفاده از شیوههای حکمت، موعظه و جدال نیکو بود نه به روشهای اقتصادی، نظامی و سیاسی. پیامبر (ص) کسی را تطمیع نکرد تا اسلام آورد. بازور و شمشیر کسی را به پذیرش دین جدید وادار نکرد. وعده جانشینی یا اعطای پست و مقام به کسی نداد تا یار و یاور او گردد، بلکه صریحاً چنین تقاضاهایی را رد و نفی کرد و اعلام داشت: «لا اکراه فی الدین». بر همین اساس است که در دین اسلام اگر عملی از روی اکراه انجام شود هیچ اثری بر آن مترتب نمیشود. دین امری اختیاری است و در صورتی که اختیاری پذیرفته شود ارزشمند است.
وی افزود: تغییر در محتوای باطنی اعراب سبب شد تا آنها متوجه «الله» یعنی «ایدهآل مطلق» گردند و در این هنگام بود که با ابراز نارضایتی از وضعیت موجود، در کنار پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم، برای رسیدن به وضع مطلوب تلاش نمودند؛ تلاشی عمومی و همگانی که به قدرتمند شدن مسلمانان منجر شد و به دنبال آن، به دعوت اهل یثرب به آن جا رفتند و نظام اسلامی (مدینه) را تشکیل دادند و با ابزارهای مشروع از این نظام در مقابل دشمنان دفاع کردند و به این ترتیب تمدن عظیم اسلامی پایه ریزی شد.
احیای فرهنگ اسلامی و ساختن تمدن جدید اسلامی منوط به تلاش های فکری و فرهنگی است
لک زایی درباره نسبت جوامع کنونی با جامعه ایده آل پیامبر (ص) گفت: در حال حاضر هم احیای فرهنگ اسلامی و ساختن تمدن جدید اسلامی که با عصر و زمان جدید نیز متناسب باشد، در گرو اقدامات و تلاشهای فکری و فرهنگی است و همین تولید فکر، اندیشه و دانایی است که زمینه ساز تولیدات مادی خواهد شد.
وی افزود: توسعه حقیقی آن است که انسانها توسعه پیدا کرده باشند. اگر انسانها به توسعه و تعالی برسند، خود به وظایفشان عمل خواهند کرد و نیازی به بسیاری از نهادهای اجتماعی نیست. در یک جامعه تعالی یافته اسلامی، کمبود نیروی انتظامی (و نه نظامی) علامت توسعه و تعالی است، چون انسانها به خاطر کنترل درونی (تقوا) خود تخلف نمیکنند. اما در یک جامعه توسعه یافته، از نظر مادی، افزایش نیروهای انتظامی علامت توسعه است، چون انسانها وقتی به کنترلهای درونی مجهز نیستند، طبیعی است که باید از بیرون کنترل شوند. به هر حال، از نظر فرهنگ اسلامی، توسعه و تعالی اموری نسبیاند و پیشرفت بیشتر در گرو تلاش بیشتر است.
وی گفت: کشورهایی که اصطلاحاً امروزه به آنها «توسعه یافته» گفته میشود با آن جامعه ایده آل پیامبر اکرم خیلی فاصله دارند و به نظر میرسد آموزش علم و دین، کلید توسعه و تعالی است.