آیا «گیلدخت» رقیبِ سریالهای تاریخی نمایشخانگی میشود؟
در حالی که این روزها سریالهای نمایش خانگی با داستانهای تاریخی به بازار آمدهاند و استقبالکننده بسیار هم دارد، «گیلدخت» در چند قسمت توانسته، توجه مخاطبان را به خودش جلب کند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مدتی است سریالهایی که از شبکه نمایشخانگی پخش میشوند داستانشان در بستر تاریخ میگذرد و استقبالکنندههای به نسبت زیادی هم دارد؛ از «خاتون» تا «جیران» و حتی «شبکه مخفیزنان»! به طور کل در همه جهان نسبت به تماشای فیلمهای تاریخی و تأثیرات آن نگاههای مثبتی وجود دارد.
آنچه در سینمای ایران و به خصوص در فضای شبکه نمایش خانگی و پلتفرمهای اینترنتی نیز میگذرد، با تجربیات جهانی همخوانی کاملی دارد. در ایران، ساخت مجموعههای تاریخی چه در تلویزیون و چه در شبکه نمایش خانگی با استقبال خوبی روبهرو بوده است. همچنان که بسیاری از منتقدین و کارشناسان با تماشایِ چندین باره «مختارنامه» و برخی از کارهای تاریخی دیگر این نکته را مطرح میکنند صداوسیما باید به فکرِ ساخت آثار ماندگار و تاریخی باشد که طرفداران بسیاری دارد.
همچنان که مخاطبان روزهایِ جمعه منتظرِ «جیران» حسن فتحیاند چند قسمتی هم هست که پنجشنبه و جمعهها مخاطبِ «گیلدخت» تلویزیون شدند. ژانری که مدتی است جایش در رسانه ملی خالی بوده و با روایتِ مجید اسماعیلی و بازی سعید چنگیزیان، رامتین خداپناهی و محمود پاکنیت نوید روزهای خوبی را برای این سریال تلویزیونی میدهد. البته هنوز راه بسیار است که بتوانیم قضاوت کنیم که آیا «گیلدخت» میتواند رقیبِ «جیران» و یا سریالهای تاریخی نمایشخانگی باشد!
نمایی از سریال «گیلدخت»
مردم مجموعههای تاریخی را با علاقه و اشتیاق بیشتری دنبال میکنند. البته شیوه پرداختن به داستانها و چگونگی تصویرسازی در زمان تاریخ مورد نظر، تأثیر تعیین کنندهای در استقبال مردم از این مجموعهها دارد. خط اصلی داستان براساس این 4 قسمت پخش شده، همان قصه تکراری عشق پسری فقیر به دختری ثروتمند و قدرتمند است. فیلمساز برای روایت داستان عاشقانهاش دوره تاریخی قاجار را انتخاب کرده، همان سوژهای که پیش از این بارها در سریالهای نمایشخانگی و در دهههای قبل، کارگردانانِ قدیمی همچون سعید نیکپور و علی حاتمی به آن پرداختهاند.
یکی از اتفاقاتِ جالب در این سریال، شکستنِ رکورد خانهای تلویزیون توسط محمود پاکنیت است. بازیگری که او را تقیخان «گیلدخت» مینامیم. این سریال یک درام تاریخی عاشقانه است که ماجرای آن در دوران سلطنت قاجار و در دم و دستگاه یکی از خانهای شمال کشور میگذرد.
«گیلدخت» از دو جهت دستش پر است: اول حضور بازیگران توانا مثل محمود پاکنیت، سعید راد و شقایق فراهانی و دوم، جلوههای بصری زیبا و چشمنواز جنگلی که با صحنهپردازی نسبتا قابل قبول و رنگارنگ لباسها و صحنههای داخلی همراه شده است.
شخصیت اصلی سریال دختری به اسم گلنار (با بازی میترا رفیع) است؛ دختر تقیخان (پاکنیت) که پنج سال است به همراه خانوادهاش از تهران به املاکشان در شمال مهاجرت کردهاند.
یکی از تفنگداران خان به اسم اسماعیل (رضا اکبرپور) که جوانی خوشسیما و اهل قلم هم هست، دلباخته گلنار شده و برای او نامههایی عاشقانه نوشته است. گلنار هم که متقابلا دل به محبت اسماعیل داده، برای دیدار و گفتگو با او لباس ندیمههای مطبخ را میپوشد و به میدان ده میرود.
اما در حین گفتوگو، رئیس تفنگچیهای خان آنها را میبیند و به خان گزارش میدهد. خان دستور میدهد اسماعیل را دستگیر و شکنجه کنند تا عشق گلنار را از یاد ببرد. ظاهرا خان بنا به مصالحی مجبور است که دخترش را به ازدواج یکی از اعضای خاندان قاجار دربیاورد.
محمود پاکنیت را میتوان با خانهایی که ایفایش کرده، رکوردار این کاراکترها در تلویزیون خواند. او پنجشنبهها و جمعهها با «گیلدخت» و نقشِ تقیخان به تلویزیون آمده است. این مجموعه تلویزیونی به موضوع تاریخی در دوره ناصری و قاجاریه میپردازد. تصویربرداری این سریال در تهران و شمال بوده و قدری از این کار مانده است.
در «گیلدخت» بازیگرانی همچون حبیب دهقاننسب، جعفر دهقان، رامتین خداپناهی و پریوش نظریه و سعید چنگیزیان به ایفای نقش میپردازند. پاکنیت درباره حضورش در این مجموعه تلویزیونی میگوید: نقش خانی را بازی میکنم که کاراکتر مثبتی است و جزو کسانی بوده که در دربار خزانهدار است و در قصه گرفتاریها و مشقتهایی دارد که به نظر متفاوت است.
پاکنیت در میانِگفتوگوی کوتاهش، "گلیدخت" را داستانی میان عشق و تاریخ نامید. حال باید دید وجه عاشقانه سریال پررنگ است یا وجه تاریخی آن؟ از طرفی هم این سؤال وجود دارد که آیا «گیلدخت» به زندگی مظفرالدین شاه ورود میکند؟
تولیدات تازه صداوسیما؛ از طنازی سعید آقاخانی و سریال "اژدهای هفتسر" تا عاشورای حجازیفرشاید با نگاهی به کارنامه این بازیگر پیشکسوت بتوان نام او را خانِ تلویزیون گذاشت. زیرا هنوز هم با سریالهایی که بازی میکند او را به نام فتحالله خان، شریفالدوله و خانِ سریال "گیلدخت" بشناسیم. البته که او نقشهای زیادی هم در فضای درام و اجتماعی ایفا کرده که شاید دمدستترین آن، کاراکتر حسین آقا در سریال "پریا" باشد.
او همچنین به عنوان حاکم سنندج در سریال «سنجرخان» حضور دارد که زمانِ پخش آن قطعی نشده است. همچنین سریالِ «تب و تاب» به کارگردانی داریوش مختاری را بازی کرده که قصههای به روزی دارد. زندگی و خانواده را نشان میدهد و توجه به سبک زندگی و خانواده ایرانی دارد.
«گیلدخت» از دو جهت پتانسیل لازم برای استقبال و کسب رضایت مخاطبان تلویزیونی را دارد: اول حضور بازیگران توانا و دوم انتخاب خطه سرسبز گیلان به عنوان جغرافیای داستان است که به واسطه آن، جلوههای بصری زیبا و چشمنوازی به تصویر کشیده شده است. از این جهت هم یک نوستالژیِ برای مخاطبی رقم میزند که بارها مخاطبِ سریالی به نام «پس از باران» بوده است.
استقبال از «گیلدخت» و احتمالاً رقابتش با برخی از کارهای تاریخی نمایشخانگی، تداعیکننده این نکته است که اگر تلویزیون سریالِ با کیفیت و روایتِ درست روی آنتن ببرد، میتواند مخاطبِ از دست رفته به تلویزیون برگرداند. از طرفی در بازارِ رقابتی هم از سهمِ بسزایی برخوردار شود.