سه‌شنبه 6 آذر 1403

آینده‌اندیشی آب، خاک و هوا

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع

محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی نوشت: بحران آب حداقل در 5 استان مردم را به کنش اجتماعی کشانده است. تجمع کشاورزان اصفهانی در کف زاینده‌رود و طرح معقول و مشروع مطالبات خود در یک حرکت هوشمندانه مدنی آینده‌پژوهان را به فکر این انداخته است که بحران آب نه در مقطع کنونی بلکه تا 40، 50 سال آینده چاره‌اندیشی کنند. مردم ایران وارث یک تمدن 7 هزار ساله در این سرزمین هستند. پدران و مادران ما این تمدن را در سرزمینی که در آن گاهی 83 درصد خشکسالی بوده، 20 میلیارد متر مکعب آب را در زیرزمین با 65 پارچه قنات که طول این قنات‌ها برحسب گزارش مورخان تا دو برابر فاصله زمین تا ماه بوده مدیریت می‌کردند. قنات‌ها محصول خودیاری، همیاری و دیگریاری مردم بود و معمولا حکمرانان در سازه‌های شگفتی‌ساز قنات‌ها دخالتی نداشتند و این کار بزرگ توأم با «قنوت» و «قناعت» توسط مردم صورت می‌گرفته است. امروز چگونه است با زدن هزاران سد روی رودخانه‌ها و کندن ده‌ها هزار چاه عمیق و نیمه عمیق نتوانستیم به مشکل و معضل آب غلبه کنیم. سیستان انبار غله ایران بود گاهی 12 هزار نفر در لایروبی قنات‌ها با هم کار می‌کردند و بدون این‌که حکمرانان در مدیریت آن نقش داشته باشند مردم خود آن‌هم زمانی که سخنی از آن ان‌اجی‌اوها نبود مفهوم فرهنگ همکاری و همیاری و مشارکت را درک می‌کردند. آن‌ها هوشمندانه ستیزه روی تصاحب آب را به رقابت و رقابت را به رفاقت تبدیل می‌کردند و محصول این رویکرد افزایش برکت در زندگی خود و توسعه همه‌جانبه در زندگی برای برپایی یک تمدن الهی بود. اما امروز ما در سیستان نصیبی جز طوفان شن و گرد و غبار نداریم. ما در حالی‌که در فصل خشکسالی به‌سر می‌بریم5 برابر استاندارد جهانی آب مصرف می‌کنیم. آب شرب را در شستشو و همان را در تجارت و صنعت هم مصرف می‌کنیم. با آنکه می‌دانیم کشوری خشک هستیم 70 درصد در کشاورزی پرت آب داریم و هنوز از سیستم غرق‌آبی دست نکشیدیم. همین بساط را ما درحوزه خاک و هوا داریم. میلیاردها تن همه روزه از خاک این کشور به خارج تحت عناوین حداقل 10 معدن فعال صادر می‌شود. نه حساب آن را در ردیف درآمدی «انفال» داریم نه حساب و کتاب آن‌را در ویرانی محیط زیست اندازه‌گیری کردیم. هوا را هم به خدا سپردیم اگر باد نیاید و باران نبارد باید هفته‌ها در اتاق گازهای سمی کلان‌شهرها روزگار بگذرانیم ده‌ها قانون و مقرره درباره حفظ هوای پاک را نادیده می‌گیریم. هیچ تئوری علمی برای بیرون‌رفت از بحران گرد و غبار و آلودگی شهرها از باب آینده پژوهی و آینده‌اندیشی نداریم. باید احزاب و گروه‌ها، هیئت‌های علمی دانشگاه‌ها و مدرسان حوزه‌ها برای صیانت از آب، خاک و هوا به میدان بیایند و دولت را در حل این بحران‌ها یاری کنند. نهادهای حاکمیتی در سه قوه وظایف کلیدی دارند باید همه آنها به میدان بیایند. حتی فیلسوفان و جامعه‌شناسان، روانشناسان، مهندسین آب، خاک و هوا و... هر کدام گوشه‌ای از کار را به عهده گیرند. آقای رئیسی هنوز کارنامه 100 روزه خود را جمع‌بندی نکرده اما در این مدت ثابت کرده است برای حل بحران‌های یادشده روی حرکت‌های مردم‌پایه و نهادهای مردمی حساب باز کرده است و حاضر است به سهم حکمرانی در حل این معضلات عمل کند.