احزاب اصلاحطلب منفعل خود را بازنشسته کنند
روزنامهنگار اصلاحطلب با اشاره به آشفتگی انتخاباتی در میان جبهه اصلاحات و عدم نامزدی برخی افراد سرشناس مانند محمدرضا عارف و محمد صدر، از افراد تصمیمگیر در این طیف خواست خود را بازنشسته اعلام کنند.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: مازیار خسروی همکار سابق روزنامه شرق که اکنون سردبیر روزنامه اینترنتی فراز است، در پایان ثبتنام نامزدهای انتخابات نوشت: «شب گذشته در شرایطی به اصلاحطلبان توصیه کردم با تمام توان برای متقاعد کردن محمدرضا عارف به نامنویسی در انتخابات بکوشند که همه خبرها و نشانهها خلاف آن مینمود. پیشبینی میکردم توصیهام در میان این جناح سیاسی، پژواک درخوری نخواهد یافت و بخش اعظم واکنشها و نظرات در شبکههای اجتماعی نیز، منفی و انتقادی باشد. هر دو پیشبینی درست از آب درآمد.
همه دیدگاههای مردمی البته که محترم و ارزشمندند؛ چه آنان که شرکت در انتخابات را از اساس منتفی و بلاموضوع میدانند چه دیگرانی که منتقد کارنامه عارف در مقام ریاست فراکسیون امید هستند، یا باور دارند او توانایی جلب آرا و موجآفرینی در جامعه را ندارند.
مخاطب و روی سخن اصلی این نوشته اما به روشنی، کنشگران و احزاب اصلاحطلب بودند؛ جریانی که لابد خود را یک نیروی سیاسی زنده و پویا میداند و انتظار میرود در بزنگاههای سرنوشتساز، مسئولانه و واقعبینانه سیاستورزی و عمل کند. اکنون مهلت ثبتنام به پایان رسیده و چه بخواهیم چه نخواهیم، از میان نزدیک به 80 نامزدی که ثبتنام کردهاند، یک نفر برای 4 سال آینده عهدهدار سمت ریاست جمهوری خواهد شد.
من پیشبینی میکنم هیچکدام از نامزدهای شناخته شده و شاخص منسوب به اصلاحطلبان از جمله جهانگیری، آخوندی، پزشکیان، از فیلتر شورای نگهبان عبور نکنند. تأیید صلاحیت علی لاریجانی را نیز نشانه یک «تغییر الگوواره» بزرگ در ساختار سیاسی و دور از ذهن میدانم.
در این بافتار، و البته با حضور یکی دو نامزد شاخشکسته منسوب به جریان اصلاحطلب و چند اصولگرای پوششی، انتخاباتِ پیش روی ریاست جمهوری عملاً به دوئل قالیباف جلیلی تبدیل خواهد شد. این شرایطی است که اصلاحطلبان میتوانستند با واقعبینی سیاسی و پرهیز از خودبینی شخصی، از رخ دادن آن جلوگیری کنند.
اگر اصلاحطلبان با آگاهی از چنین دورنمایی، موجبات رخ دادن آن را فراهم کردهاند باید دلایل منطقی و تحلیل خود برای این کنش سیاسی را به روشنی با افکار عمومی در میان گذاشته و توضیح بدهند.
اگر هم چنانکه من میاندیشم صرفاً اسیر محفلگرایی، حُب و بغض شخصی و تنزهطلبی نزد افکار عمومی شدهاند، ناگزیر و به ناچار باید به عنوان یک جریان سیاسی خود را بازنشسته اعلام کرده و نام تشکلهایشان را از «حزب سیاسی» به «دورهمی دوستانه» تغییر بدهند. البته شاید نیازی به این اعلام رسمی هم نباشد؛ تاریخ و جریانِ رو به جلوی جامعه، در عمل این کار را خواهد کرد... و راستی! به آنها که گفته بودند صدر میآید و نامزد اختصاصی ماست، سلام مخصوص برسانید!».
آنچه این روزنامهنگار اصلاحطلب مورد اشاره قرار نداده، معاملهای است که اصلاحطلبان افراطی در طول ادوار مختلف با وی انجام دادند، از فشار برای انصراف و کنار رفتن وی در انتخابات 1392 به نفع روحانی، تا قلابی خواندن وی و منسوب کردنش به نهادهای امنیتی، و سپس هو کردن او در جایگاه رئیس فراکسیون امید در مجلس دهم و نسبت دادن شکستهای اصلاحطلبان به مدیریت وی در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان (شعسا) که موجب استعفای اعتراضی وی از این سمت و عدم ثبتنام در انتخابات مجلس یازدهم شد.