احیای بناهای تاریخی نفس شهر را باز میکند

کارشناس مرمت آثار تاریخی گفت: احیای بناهای تاریخی، به حفظ هویت فرهنگی شهرها کمک و نفس شهرها را باز میکند و بهعنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای بازآفرینی شهری و توسعه گردشگری شناخته میشود.
کارشناس مرمت آثار تاریخی گفت: احیای بناهای تاریخی، به حفظ هویت فرهنگی شهرها کمک و نفس شهرها را باز میکند و بهعنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای بازآفرینی شهری و توسعه گردشگری شناخته میشود.
احمد رضوی، مرمتگر آثار تاریخی و استاد دانشگاه به خبرنگار مهر گفت: مرمت یعنی بازگرداندن یک بنا به وضعیت اصیل و پایدار آن، اما احیا گامی فراتر است. در فرآیند احیا، تلاش میکنیم بنای تاریخی را به چرخه زندگی امروز بازگردانیم تا دوباره نقشی اجتماعی و اقتصادی در بافت شهری پیدا کند. بهعنوان مثال، یک کاروانسرای متروک میتواند با احیا، به اقامتگاه سنتی یا مرکز فرهنگی تبدیل شود.
وی در ادامه افزود: احیای بناهای تاریخی، نقطه آغاز بازآفرینی شهری است. وقتی یک بنای قدیمی جان میگیرد، محله اطراف آن نیز زنده میشود. مانند خانه جلال آل احمد چه خانه ای که با سیمین زندگی کرد و چه خانه پدری او. این خانه به محله اطرافش کمک میکند که احیا شوند. از طرفی کسبوکارهای محلی شکل میگیرند، رفتوآمد مردم بیشتر میشود و حس تعلق به محله تقویت میشود.
به گفته رضوی؛ مشاغل محلی همان فعالیتهای اقتصادی هستند که در همان محدودهی شهری توسط ساکنان منطقه شکل میگیرند.
وی توضیح داد: وقتی یک خانه تاریخی احیا میشود، معمولاً اطراف آن کافه، کارگاه صنایعدستی یا فروشگاه سوغات شکل میگیرد. مردم همان محله بهعنوان راهنما، فروشنده، آشپز یا حتی راننده گردشگران مشغول به کار میشوند. در واقع احیای بناها به گردش اقتصاد محلی کمک میکند و باعث اشتغال پایدار میشود.
وی با اشاره به نمونهای موفق احیای بناها گفت: احیای خانه اتحادیه در تهران نمونه روشنی است. این پروژه نهتنها بنایی تاریخی را نجات داد، بلکه باعث شد خیابان لالهزار بار دیگر به محلی فرهنگی و زنده تبدیل شود.
این کارشناس مرمت تأکید کرد: احیای بناها فقط جنبه حفاظتی ندارد؛ بلکه موتور محرک گردشگری شهری است. گردشگر به دنبال تجربه ملموس از تاریخ و فرهنگ هر شهر است و احیای بناهای تاریخی دقیقاً چنین فرصتی را فراهم میکند. وقتی فرد در یک حمام تاریخی تبدیلشده به چایخانه یا در یک عمارت بازسازیشده بهعنوان موزه قدم میزند، هم لذت میبرد و هم با گذشته ارتباط برقرار میکند.
وی در پاسخ به هزینههای بالای احیای بناها اظهار داشت: این یکی از چالشهای واقعی در حوزه احیای بناهای تاریخی است؛ بسیاری از مالکان یا ساکنان بناهای قدیمی، توان مالی لازم برای مرمت و احیا را ندارند، مخصوصاً اگر بنا در فهرست آثار ملی ثبت شده باشد که شرایط سختتری برای تغییر یا بازسازی دارد. ولی به هر حال در نگاه اول، هزینهبر بودن پروژههای احیا ممکن است بازدارنده بهنظر برسد، اما در بلندمدت این هزینهها به سرمایهگذاری فرهنگی و اقتصادی تبدیل میشوند. یک بنای احیاشده میتواند دهها فرصت شغلی ایجاد کند و موجب جذب گردشگران خارجی و داخلی شود.
این استاد دانشگاه گفت: واقعیت این است که احیای بناهای تاریخی بدون مشارکت دولت و نهادهای عمومی عملاً ممکن نیست. بخش خصوصی به تنهایی توان تأمین هزینهها را ندارد، بهویژه در بناهایی که ثبت ملی هستند و محدودیتهای فنی و قانونی دارند. بنابراین باید مدلهای مشارکتی ایجاد شود؛ یعنی دولت بستر قانونی و مالی را فراهم کند، و بخش خصوصی یا مردم در اجرای پروژه مشارکت کنند.
وی افزود: برای نمونه، شهرداریها میتوانند با اعطای معافیتهای مالیاتی، وام کمبهره یا واگذاری تسهیلات خدماتی، مالکان را تشویق به مرمت کنند. از طرف دیگر، وزارت میراثفرهنگی میتواند با ایجاد صندوقهای حمایت از احیا، هزینههای تخصصی مرمت را تقبل کند. این مدل در بسیاری از کشورها، از جمله ایتالیا و فرانسه، باعث حفظ بافتهای تاریخی و جذب سرمایهگذار گردشگری شده است.
رضوی تأکید کرد: اگر بناهای تاریخی رها شوند، نهتنها هویت شهری از بین میرود بلکه هزینههای بازسازی در آینده چند برابر خواهد شد. پس ورود بهموقع نهادهای دولتی و عمومی، نوعی پیشگیری از نابودی میراث فرهنگی است، نه صرفاً هزینهکرد.
رضوی گفت: احیای بناهای تاریخی در حقیقت پیوند گذشته با آینده است. وقتی شهری حافظه تاریخی خود را حفظ کند، میتواند آیندهای هویتمند و پایدار بسازد. هر بنای تاریخی که احیا میشود، در واقع بخشی از روح شهر دوباره زنده میشود.

