دوشنبه 5 آذر 1403

ادعای عجیب متهم: سارقان ناشناس به زور مرا به محل سرقت بردند!

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
ادعای عجیب متهم: سارقان ناشناس به زور مرا به محل سرقت بردند!

متهم گفت: در همان لحظه خودرویی با 4 سرنشین جلوی ما توقف کرد و وقتی فهمید می‌خواهیم به بیمارستان برویم گفت سوار شوید تا شما را برسانیم. پس از سوار شدن آن‌ها ما را به جلوی خانه‌ای بردند و ما با آن‌ها وارد خانه شدیم و بعد هم مأموران سررسیدند و ما را دستگیر کردند. من اتهام ورود غیرقانونی به ایران را قبول دارم، اما در موضوع سرقت بی گناهم و آن را نمی‌پذیرم.

فردی که متهم است با همدستی 6 نفر دیگر در یک سرقت مسلحانه شرکت داشته، در دادگاه با مطرح کردن ادعایی عجیب خود را بی‌گناه دانست.

به گزارش همشهری، رسیدگی به این پرونده از یک‌سال قبل با گزارش سرقت از خانه‌ای در یکی از محله‌های غرب تهران آغاز شد. پس از آن مأموران به محل اعزام شدند و 7 نفر را که 3 تبعه بیگانه و 4 ایرانی بودند در محل جرم دستگیر کردند.

صاحبخانه گفت: با چند نفر از دوستانمان در خانه بودیم که ناگهان 7 نفر با سلاح سرد وارد خانه‌مان شدند و قصد سرقت داشتند که ما هم بسرعت پلیس را در جریان قرار دادیم.

پس از تکمیل تحقیقات، کیفرخواست پرونده با اتهام سرقت مسلحانه و ورود غیرقانونی به خاک ایران برای 3 تبعه بیگانه صادر و پرونده به دادگاه کیفری ارسال شد. صبح دیروز یکی از این متهمان به نام رحمان برای محاکمه به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای جلسه نماینده دادستان پس از قرائت کیفرخواست عنوان کرد که شاکی پرونده رضایت داده است.

در ادامه متهم به جایگاه آمد و گفت: من در کشور خودم معلم بودم، اما مجبور شدم زن و 3 فرزندم را در کشور خودمان تنها گذاشته و به ایران بیایم. یک ماه قبل از دستگیری به عنوان کارگر یک پیتزافروشی در تهران مشغول کار شدم. آن شبی که دستگیرم کردند کلیه‌ام درد گرفته بود و به همراه 2 هم‌ولایتی‌ام می‌خواستیم به بیمارستان برویم.

وی ادامه داد: در همان لحظه خودرویی با 4 سرنشین جلوی ما توقف کرد و وقتی فهمید می‌خواهیم به بیمارستان برویم گفت سوار شوید تا شما را برسانیم. پس از سوار شدن آن‌ها ما را به جلوی خانه‌ای بردند و ما با آن‌ها وارد خانه شدیم و بعد هم مأموران سررسیدند و ما را دستگیر کردند. من اتهام ورود غیرقانونی به ایران را قبول دارم، اما در موضوع سرقت بی گناهم و آن را نمی‌پذیرم.

قاضی به متهم گفت: خودت داستانی را که تعریف کردی باور می‌کنی؟! شما 3 نفر بودید و داخل ماشین هم 4 نفر بودند که می‌شدید 7 نفر. شما درد کلیه داشتی و منتظر تاکسی بودید که به یکباره سر از خانه‌ای درمی‌آورید که آن 4 نفر می‌خواهند از آنجا سرقت کنند؟!

متهم جواب داد: من دروغ نگفتم. واقعیت همان بود که گفتم واقعاً خبری از قصد سرنشینان خودرو نداشتم.

در ادامه وکیل متهم به جایگاه رفت و گفت: موکلم در هیچ مرحله از بازجویی اقراری به سرقت نکرده و سلاحی هم از او کشف نشده و تنها جرم او ورود غیرقانونی به ایران است. از این رو درخواست می‌کنم در مجازاتش تخفیف قائل شوید.

پس از اظهارات متهم و وکیل او، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.

از میان اخبار

ماجرای فرار مژگان در پرونده سعید حنایی «قاتل عنکبوتی» چه بود؟