ازوجی: نظام بازنشستگی برای دولت چالشزاست
سرپرست صندوق بازنشستگی کشوری گفت: نظام بازنشستگی ایران دیگر نه تنها پایدار نیست، بلکه چالشزا برای دولت شده است.
باشگاه خبرنگاران جوان -علاءالدین ازوجی در نشستی با خبرنگاران با بیان اینکه امروز در ایران با 18 صندوق بازنشستگی مواجه هستیم که هرکدام نظام حقوقی و تعهدات متفاوتی دارند و این پراکندگی باعث شده نظام بازنشستگی کشور عملاً دچار مشکل و بحران شود، تصریح کرد: اگر بخواهم از نقطه آغاز صحبت کنم، باید به یک حقیقت ساده، اما مهم اشاره کنم و آن این است که نظام بازنشستگی ایران دیگر نه تنها پایدار نیست، بلکه چالشزا برای دولت شده است. طی دو دهه گذشته نسبت پشتیبانی در صندوق بازنشستگی کشوری به زیر نیم نفر شاغل رسیده است؛ یعنی برای هر دو بازنشسته فقط یک شاغل حق بیمه پرداخت میکند. در حالیکه در یک صندوق سالم این نسبت باید بالای 5 باشد. این سقوط تاریخی، به معنای ناترازی عمیق میان منابع و مصارف و یکی از دلایل اصلی ناترازی در صندوقهای بازنشستگی است.
بیش از 80 درصد هزینههای صندوق بازنشستگی کشوری از محل کمکهای دولت تأمین میشود
سرپرست صندوق بازنشستگی کشوری ادامه داد: در حال حاضر بیش از 80 درصد هزینههای صندوق بازنشستگی کشوری از محل کمکهای دولت تأمین میشود. این وابستگی به منابع عمومی نه تنها پایدار نیست بلکه بار سنگینی بر بودجه کشور تحمیل میکند. از همینرو در برنامه هفتم پیشرفت صراحتاً بر اصلاحات ساختاری و حتی تجمیع صندوقها تأکید شده است. ما ناگزیر از تغییر هستیم و ادغام بههمراه اصلاح ساختار اداری و تصمیمگیری، اصلاح و تغییر فرآیندهای تصمیمگیری و مدیریتی و تغییر نگرش در مدیریت داراییها یکی از ابزارهای این اصلاح است. در چنین وضعیتی، منابع بهینه تخصیص پیدا نمیکند، فرصتهای سرمایهگذاری چندپاره میشود و نظارت از سطح ملی به سطح بخشی سقوط میکند؛ ضمن اینکه از منظر ذینفعان، تبعیضهای زیادی بین صندوقها ایجاد میشود.
بنابر اظهارات ازوجی، تجربه کشورهای آلمان، سوئد، دانمارک و ژاپن نشان میدهد که ادغام صندوقها نقطه شروع اصلاحات است؛ در طرحی که دولت چهاردهم و شخص وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای اصلاح صندوقهای بازنشستگی در حال پیگیری آن هستند و به نظر میرسد چارهای جز حرکت به سمت این اصلاحات اداری نیست، اولاً شفافیت درآمد و هزینه و به نوعی ورودی و خروجی افزایش مییابد، امکان بیمسنجی یا محاسبات اکچوئری دقیق فراهم میشود، ریسکها تجمیع و قابل مدیریت میشوند، هزینه صندوقها به دلیل یکپارچه کردن ساختار و چابکسازی کاهش مییابد، قدرت چانهزنی برای سرمایهگذاری بالا میرود، فرصتهای سرمایهگذاری در زنجیره کامل مشخصتر میشود و زنجیره ارزش اقتصادی که اکنون بین صندوقها چندپاره شده، منسجم شده و به تبع آن بهرهوری و سودآوری اقتصادی افزایش مییابد و در نهایت سرمایه بیننسلی از خردشدگی نجات مییابد. البته نقش صندوق بازنشستگی کشوری باید این باشد که ذینفعان (بازنشستگان)، چه کشوری و چه فولادیها، کمترین آسیب را از این وضعیت ببینند.
وی یادآور شد: در واقع، ادغام سبب میشود کاهش هزینههای اداری و مدیریتی اتفاق بیفتد: امروز هر صندوق ساختار جداگانهای دارد؛ هیأت مدیره، ادارات، شرکتهای زیرمجموعه و... این موازیکاریها هزینهزا و ناکارآمد است. ادغام باعث صرفهجویی قابل توجه خواهد شد. قدرت سرمایهگذاری افزایش یابد، منابع پراکنده امکان ورود به پروژههای بزرگ و سودآور را نمیدهد. با تجمیعِ منابع، میتوان به سمت سرمایهگذاریهای کلان ملی رفت. توزیع ریسک صورت پذیرد؛ وقتی منابع در یک مجموعه بزرگتر قرار میگیرد، ریسک نوسانات اقتصادی بهتر مدیریت میشود. عدالت بیننسلی برقرار شود؛ این اصلاح کمک میکند منابع به شکلی پایدارتر برای نسلهای آینده حفظ شود.
وی ادامه داد: بنابراین ادغام صندوق بازنشستگی کشوری و صندوق فولاد، یک گام تحولآفرین و هوشمندانه در مدیریت استراتژیک منابع ملی است که با هدف نهایی تقویت بنیه مالی بلندمدت بازنشستگان طراحی شده؛ این اقدام با ایجاد همافزایی عظیم در داراییها، کاهش هزینههای مدیریتی موازی و یکپارچهسازی زیرساختهای بیمهای، قدرت سرمایهگذاری صندوق را به شکل چشمگیری افزایش میدهد و با دستیابی به توازن اکچوئریال قویتر، تضمین میکند که منافع آتی تمامی بازنشستگان تحت یک سیستم واحد، کارآمدتر و با ثباتتر تأمین و مدیریت شود؛ لذا در این میان باید دغدغههای بازنشستگان را در نظر گرفت.