از ادعا تا واقعیت؛ آیا 50 درصد مردم زیر خط فقرهستند؟
اخیراً عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا ادعا کرده است که «50 درصد مردم ایران زیر خط فقر مطلق قرار دارند»، اما آیا این ادعا حقیقت دارد؟
اخیراً عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا ادعا کرده است که «50 درصد مردم ایران زیر خط فقر مطلق قرار دارند»، اما آیا این ادعا حقیقت دارد؟
به گزارش خبرنگار مهر اعلام اعداد و ارقام در مورد شاخصهای اقتصادی و مقایسه این شاخصها در کشورهای مختلف، یکی از مرسومترین اخبار اقتصادی است که از طریق رسانههای مختلف منتشر میشود.
در این بین، مهمترین مسئله در آمارهای اقتصادی که منجر به اهمیت و اعتبار آن میشود، منبع اعلامکننده آمار است؛ اما گاهی اوقات آمار اقتصادی از سوی مؤسسه یا نهادهای رسمی و دولتی اعلام نمیشود، بلکه از سوی کارشناسان و اقتصاددانان ارائه میشود. در این شرایط، اشاره به نحوه محاسبه و جمعآوری اطلاعات است که موجب اعتباربخشی به آمارهای غیررسمی میشود، حتی ممکن است در بعضی از موارد محاسبات غیررسمی، از آمار رسمی دقیقتر باشد.
در همین خصوص، اخیراً یکی از اقتصاددانان کشور با اشاره به وضعیت نامناسب اقتصادی و معیشتی مردم، به شکست سیاستهای اقتصادی کشور اذعان نموده و مدعی شده، نیمی از مردم کشور زیر خط فقر قرار دارند.
آیا 50 درصد مردم زیر خط فقر قرار دارند؟
اخیراً یک عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا گفته است: «به نظرم بخش قابلتوجهی از نیروی کار در کشور جز طبقات فقیر قرار میگیرند و ارزیابیهای ما نشان میدهد حداقل 50 درصد جمعیت کشور طبق شاخصها زیر خط فقر مطلق قرار میگیرند.»
البته این کارشناس اقتصادی در خصوص جزئیات این محاسبات و نحوه ارزیابی خود، مطلب بیشتری ارائه نکرده است؛ نکته حائز اهمیت این است که منظور از «خط فقر» در این ادعا، به وضوح مشخص نشده است چراکه مفهوم فقر مطلق که بر اساس معیارهای بانک جهانی و سایر نهادهای بینالمللی تعریف میشود عموماً مغایر با باور عامه مردم و برداشت آنها از واژه فقر است.
«فقر مطلق» به ناتوانی از تأمین حداقل سطح درآمدی معیشتی معین که به منظور ادامه بقا برای تأمین سه نیاز جسمانی اصلی یعنی خوراک، پوشاک و مسکن ضروری است، اشاره دارد اما فقر نسبی به مفهوم دیگری اشاره دارد. طبق تعریف فقر نسبی، افرادی که در زمانی یا کشوری، فقیر به شمار نمیروند، ممکن است در زمانی دیگر و یا در کشوری دیگر، فقیر محسوب شود؛ در این نوع فقر، درآمد افراد نسبت به هم سنجیده میشود و افراد با درآمد پایینتر، خود را نسبت به افراد پردرآمدتر، فقیر احساس میکنند. نکته واضح این است که معمولاً برداشت عموم جامعه از واژه فقر، به این تعریف نزدیکتر است تا تعریف فقر مطلق.
بررسی گزارشهای رسمی در مورد پدیده فقر در کشور
برآوردها نشان میدهد که خط فقر در سال 1400 نسبت به سال 1399 رشد حدود 50 درصدی داشته و به عدد 1 میلیون و 682 هزار تومان سرانه در ماه رسیده که بر این اساس خط فقر یک خانوار سه و چهار نفره به ترتیب 3 میلیون و 700 و 4 میلیون و 541 هزار تومان خواهد بود. شایان ذکر است که آخرین اعداد خط و نرخ فقر بر اساس آخرین دادههای موجود، برای سال 1400 بوده و خط فقر برای سال 1401 بر اساس برآوردها به طور متوسط در کل کشور به طور سرانه 2.85 میلیون تومان برای خانوار چهارنفره در حدود 7.7 میلیون تومان است. این عدد برای خانوار چهارنفره و سه نفره در شهر تهران برای سال 1401 در حدود 14.7 و 11.9 میلیون تومان برآورد میشود.
با این وجود، آخرین گزارش جامع خط فقر که از سوی وزارت کار و رفاه اجتماعی منتشر شده، مربوط به سال 1398 و 1399 میشود. همچنین مرکز پژوهشهای مجلس نیز هر از چند گاهی در مورد شاخصهای فقر اطلاعاتی منتشر میکند که آخرین گزارش آن با عنوان «وضعیت فقر و ویژگیهای فقرا در دهه گذشته» در خرداد سال جاری منتشر شد. بررسی این گزارش نیز نشان میدهد، آخرین اطلاعات استناد شده در آن مربوط به سال 1400 است. علاوه بر این، اظهارات مختلفی از وضعیت معیشت و فقر از مسئولان و نمایندگان مجلس وجود دارد. بر این اساس، بهروزترین گزارش در مورد پدیده فقر در کشور، حداقل مربوط به یک سال گذشته است.
جمعیت زیر خط فقر در ایران چقدر هستند؟
بررسی اخبار و اظهار نظرات مسئولان مختلف که اخیراً در خصوص میزان نفرات زیر خط فقر منتشر شده است، نشان میدهد به جز آمار ارائه شده از سوی علی آقامحمدی و حسین راغفر، مابقی اعداد و ارقام ارائه شده توسط اشخاص و نهادهای مختلف، نزدیک به هم بوده و در یک رنج قرار دارند.
گزارش پایش فقر وزارت کار
26.5 میلیون نفر
محسن پیرهادی نماینده مجلس
28 میلیون نفر
علی آقا محمدی عضو مجمع تشخیص مصلحت
19.7 میلیون نفر
حسین راغفر کارشناس اقتصادی
42.5 میلیون نفر (50 درصد مردم)
مرکز پژوهشهای مجلس (سال 1400)
25.8 میلیون نفر (30.4 درصد)
از طرف دیگر عدد 50 درصد برای افراد زیر خط فقر کاملاً بهصورت کلی و بدون ذکر جزئیات و نحوه محاسبات بیان شده و به همین جهت امکان مقایسه آن با آمارهای رسمی وجود ندارد. حتی اگر آمارهای رسمی مورد تأیید راغفر نباشد، باید برای ادعای خود مبنای محاسبه اعلام کند تا قابلیت صحتسنجی داشته باشد.
مرکز پژوهشها: تعداد افراد زیر خط فقر در سال 1400، کاهش یافت
بررسی گزارش مرکز پژوهشهای مجلس که بهعنوان بهروزترین گزارش با محوریت فقر موجود است، حکایت از کاهش روند نرخ فقر در کشور دارد، بهطوریکه روند رو بهافزایش تعداد افراد زیر خط فقر، در سال 1400 متوقف شده است.
در گزارش مرکز پژوهشها میخوانیم: «نگاهی به نرخ فقر نشان میدهد که تقریباً از سال 1390 به بعد نرخ فقر روند افزایشی داشته بهطوریکه از 19.4 درصد در سال 1390 به 30.4 درصد در سال 1400 رسیده است. بااینحال، خط فقر طی سالهای 1393 تا 1396 کاهش جزئی داشته است. نرخ فقر در سال 1400 نیز کاهش 0.9 واحد درصدی داشته است. به نظر میرسد رشد 4.3 درصدی اقتصاد در سال 1400 به همراه افزایش نسبی اشتغال در این سال نسبت به سال 1399 باعث کاهش نرخ فقر شده است.»
اما با این وجود، سرانه خط فقر از سال 1398 تا 1400، 85 درصد افزایش داشته و به 1 میلیون و 680 هزار تومان بهازای هر نفر رسیده است. از طرفی بر اساس برآورد وزارت رفاه این شاخص در سال 1401، این شاخص به 2 میلیون و 850 هزار تومان رسیده است.
بر اساس آنچه گفته شد، باید یادآور شد که بنا بر آمارهای رسمی، هر چند ارتباط معناداری میان افزایش نرخ تورم و افزایش تعداد افراد زیر خط فقر وجود دارد اما لزوماً همواره این رابطه برقرار نیست و برخی متغیرهای دیگر نظیر رشد اقتصادی و نرخ اشتغال نیز در این موضوع دخیل هستند؛ کمااینکه در سال 1400، با وجود افزایش تورم، تعداد نفرات زیر خط فقر نسبت به سال 99، کاهش یافته است. از طرف دیگر، لحاظ کردن مفهوم فقر مطلق و تفاوت آن با فقر نسبی میتواند تا حدودی ذهن مخاطب را نسبت به این موضوع شفافتر میکند، در همین شرایط، اعلام اعداد و ارقام مختلف از سوی افراد و مراجع غیررسمی باید حتماً با ذکر منبع و نحوه محاسبات همراه باشد چراکه اعلام آمارهای مخدوش در موضوعات حساس صرفاً آرامش روانی جامعه را به خطر میاندازد.