از اسم تا آدرس؟!
هیچوقت متوجه نشدم چرا اعتبار باشگاه پرسپولیس نام خیابانی که در آن واقع شده است را تحت تاثیر قرار نداده و فقط خیابان ما را مورد عنایت و توجه جدی قرار داده است، نظر به اینکه یک پرسپولیسی دو آتشه بودم، هنوز هم هستم، از اتفاق و رویداد فرخنده صورت گرفته به شدت استقبال کرده و در گام اول عکس اسم جدید خیابان را گرفته و آن را به یکی از دوستان استقلالی آتشین مزاج ارسال نمودم.
محمد ماکویی؛ در تعریف اسم گفته شده که چیزی است که بر افراد، اشیا، حیوانات و... گذاشته میشود تا آنها را از دیگران مجزا و متمایز سازد. وفق این تعریف باید متوجه شد که چرا برخی از والدین سعی میکنند اسامی و نامهای خاص و منحصر به فرد برای بچههای خود انتخاب کنند.
چنین والدینی خوب میدانند که تنها در این صورت است که وقتی کسی، در سالهای بعد، اسم بچه آنها را در یک جمع صدا میزند فقط یک نفر روی خوش نشان میدهد و همانند بسیاری از نام ها، شصت هفتاد درصد حاضرین، "با من بودی؟" نمیگویند.
در مورد اسم خیابان هم، علی القاعده، اوضاع باید به همین صورت باشد؛ یعنی اسامی خیابانها بیش از آنکه بر پایه بزرگداشت یک نفر یا زنده ساختن یاد و خاطرهای گذاشته شود، باید بر اساس راحتی پیدا کردن آدرس صورت پذیرد.
اسم خیابانی که خانه ما در آن قرار دارد، هفدهم بود که تا مدتها آن را پانزدهم میدانستم. علت اشتباه من هم این بود که وقتی خیابانها از سمت شرق شمارش میگردید، پس از خیابانهای شماره 11 و 13، خیابان خانه ما خودنمایی میکرد.
بعدها که سر از سمت غرب خیابان ها، که گذارم به آنها نمیافتاد یا دست کم کمتر میافتاد، در آوردم متوجه شدم که خیابان خانه ما بعد از خیابانهای 11، 13 و 15 قرار دارد و، چون دو خیابان نمیتوانستند پانزدهم باشند متوجه گشتم که خیابان پانزدهم ورودی شرقی ندارد و تنها ورودی غربی دارد.
تازه متوجه شده بودم که در کدام خیابان واقع هستیم که نام خیابان را عوض کرده و پیروزان گذاشتند. اسم جدید باعث شد که ما مجبور باشیم هر دو اسم "هفدهم" و "پیروزان" را در خاطر داشته باشیم تا هم بتوانیم به آنها که دنبال خیابان هفدهم میگشتند کمک کنیم و هم قادر به یاری رسانی به کسانی که در جستجوی پیروزان بودند باشیم.
نام "پیروزان" یک مشکل دیگر هم ایجاد کرد و آن این بود که خیلی از آنهایی که دنبال پیروزان شهرک غرب میگشتند، به دلیل تشابه اسمی، ناغافل از برابر منزل ما سر در میآوردند.
درست است که بیان "خیلی دور افتادهای!" یک لذت برخاسته از شیطنت را برای دقایقی نصیب ما میکرد، اما آنگاه که میتوانستیم خود را در جای فرد نگون بختی که گمان میکرد در مقصد قرار گرفته است، اما به فوریت پی میبرد که حتی از مبدا هم حسابی فاصله گرفته است قرار دهیم به سرعت لب بر چیده و در دل "خنده ندارد که!" را جای میدادیم.
"پیروزان" ضمن آنکه خوش درخشید، دولت مستعجل هم نبود و تا قبل از اینکه ساختمان باشگاه پرسپولیس به دو خیابان پایینتر از خیابان ما منتقل شود، مردم به تدریج عادت کردند نام هفدهم را کلا از خاطر ببرند.
انتقال باشگاه پرسپولیس به دو خیابان پایینتر، نام خیابان ما را هم دچار تغییر و تحول اساسی کرد و بزودی متوجه شدیم شهرداری نام خیابان را به "پرسپولیس" تغییر داده است.
هر چند، هیچوقت متوجه نشدم چرا اعتبار باشگاه پرسپولیس نام خیابانی که در آن واقع شده است را تحت تاثیر قرار نداده و فقط خیابان ما را مورد عنایت و توجه جدی قرار داده است، نظر به اینکه یک پرسپولیسی دو آتشه بودم، هنوز هم هستم، از اتفاق و رویداد فرخنده صورت گرفته به شدت استقبال کرده و در گام اول عکس اسم جدید خیابان را گرفته و آن را به یکی از دوستان استقلالی آتشین مزاج ارسال نمودم.
اعتبار باشگاه پرسپولیس یک مشکل دیگر هم برای ما ایجاد کرد و آن این بود که مجبور شدیم سوال "پرسپولیس کجاست؟" را، همیشه، با پرسش "باشگاه یا خیابان؟" جواب بدهیم!
این روزها که کار شرکت شستا با فدراسیون فوتبال حسابی بالا گرفته است و بیم آن میرود که شستا ساختمان پرسپولیس را در عوض مطالبات مال خود نماید به شدت نگرانم که ترکشهای این دعوا گریبان ما را هم بگیرد.
خدا کند که بزرگان و ریش سپیدان ریش، اگر دارند، گرو گذاشته و دعوای صورت گرفته را ختم به خیر گردانند، زیرا اگر چنین نشود و ساختمان پرسپولیس مال شرکت شستا شود نه تنها اعتبار همسایگی ما با باشگاه پرسپولیس از بین خواهد رفت، بلکه هر آن ممکن است شهرداری محترم تهران اسم خیابان ما را از "پرسپولیس" به "شست" تغییر داده و به نیکی هر چه تمامتر اسباب تمسخر و دستاندازی دوستان و آشنایان و بستگان و گم شدههایی که خود را از راههای دور و نزدیک به محله ما میرسانند را هم فراهم نماید!