چهارشنبه 7 آذر 1403

استراتژی امام سجاد (ع) در رهبری امت

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع
استراتژی امام سجاد (ع) در رهبری امت

این راه تعمیق تفکر شیعه در عصری از جهل سیاسی بود که ایمان راسخی حتی در دل شیعیانت یافت نمی‌شود، تا آن مرتبه که فرمود: «در مکه و مدینه، بیست نفر نیستند که ما را دوست بدارند... امروز وضع ما چنان دشوار است که مردم با ناسزاگویی به بزرگ و سالار ما بر فراز منبرها، به دشمنان ما تقرب می‌جویند».

امام سجاد (ع) در شرایط خفقان اموی و مروانی باید شیوه ای نوین برای مبارزه در پیش گیرد تا بتواند آن محیط تاریک و ظلمانی و آن مردم غافل و بی خبر را از چنگ شهوات و نیز از تسلط دستگاه های اهریمنی خلاص کند؛ شیوه ای که هم بتواند مردم را با حقایق و معارف دین آشنا سازد و انقلابی در دنیای اسلام ایجاد کند و هم بهانه دست دشمن ندهد؛ شیوه‌ای که زمان شهادت زین العابدین استراتژی ایشان برای رهبری امت بود.

به گزارش «تابناک»؛ امام چهارم علی بن الحسین ملقب به «زین العابدین» و «سید السجادین» در پنجم شعبان سال 38 هجری در مدینه به دنیا آمد. مادر گرامی ایشان شهربانو دختر یزدگرد (آخرین پادشاه ساسانی) است. امام سجاد (ع) دوران رشد خود را در عهد امامت امام مجتبی (ع) و پدر خود حسین بن علی (ع) سپری کرد. در کربلا حاضر شد، اما به دلیل بیماری نتوانست در جنگ شرکت کند. پس از آن قریب سی و چهار سال، یعنی تا سال 94 قمری، رهبری شیعه را بر عهده داشت و در نهایت به تحریک ولید بن عبد الملک مسموم شد و به شهادت رسید و در کنار امام مجتبی (ع) در بقیع به خاک سپرده شد.

پس از عاشورا، پیچیده ترین شرایط روزگار، برای جهاد فرهنگی و سیاسی تو رقم خورده بود؛ به طوری که وقتی سهل بن شعیب، مردی از بزرگان مصر، از تو جویای احوال امام سجاد شد، ایشان روشن گرانه فرمود: «فکر نمی‌کردم شخصیت بزرگی از مصر، مثل شما، نداند که حال ما چگونه است. اینک اگر وضع ما را نمی‌دانی، برایت توضیح می‌دهم؛ وضع ما، در میان قوم خود، مانند وضع بنی اسرائیل در میان فرعونیان است که پسرانشان را می‌کشتند و دخترانشان را زنده نگه می‌داشتند. امروز وضع ما چنان دشوار است که مردم با ناسزاگویی به بزرگ و سالار ما بر فراز منبرها، به دشمنان ما تقرب می‌جویند».

امام سجاد در دوران حیات پربرکت‌شان برای بیان مفاهیم مورد نظرشان از دو شیوه استفاده کرد که عبارت اند از؛

الف) شیوه دعا که در صحیفه سجادیه متجلی است.

ب) شیوه موعظه که در قالب سخنان و روایات آن حضرت تبلور یافته است. از میان این دو شیوه حکیمانه، بهره گیری از شیوه دعا طرحی نو در تبیین عقاید و معارف ناب اسلام و مبارزه ای نامرئی بر ضد دستگاه حاکم بود.

سید الساجدین دعا را به عنوان تکیه گاه دل‌های بی‌قرار و ناتوان دیده‌ای، در اوج ناتوانی شیعه و در اوج بی‌قراری حق طلبان، به عنوان قالب قابل تداوم و تسری به کار برد، تا در آن غربت حق را فریاد بزند و رازهای سیاسی و فرهنگی و دینی را ضمن نیایش با خداوند، برای اندیشه‌های تاریخ افشا بسازد. این است که صحیفه سجادیه را به زبان دعا گشود و زبور آل محمد صلی الله علیه وآله را برای حق طلبان تاریخ بر جای گذاشت.

با این شیوه مردم آرام آرام به بهترین شکل با اندیشه‌های ناب دینی آشنا شدند و یک مجموعه مؤمن، علاقه مند و صالح برای کارهای آینده به وجود آمد. دعاهای امام در عین اینکه حرکتی اخلاقی بود، مبارزه ای آرام در برابر قدرت های اهریمنی، ولی ریشه کن کننده بود. او با این عمل و برنامه خود نشان داد که راه مبارزه در شمشیر منحصر نمی‌شود، زیرا در بعضی شرایط، شمشیر کارایی خود را به کلی از دست داده و حتی نتیجه عکس می‌دهد.

هرچند نیایشهای ایشان پر است از مضمونهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی، نظامی و... که میتوان آن را به عنوان شیوهی مبارزهی ایشان معرفی کرد، خود نیایش نیز برای امام موضوعیت دارد، نه فقط به عنوان مبارزه با طاغوت که به عنوان پیام اصلی و اساسی امام حسین علیهالسلام و واقعه کربلا. از این منظر آشکار میشود که زندگی امام، ادامه کربلا و خود ایشان، پیامرسان کربلاست و ایشان در تمام زندگی با نیایش، از گوهر و حقانیت کربلا دفاع کردهاند.

دعا، شاهراه اتصال انسان با خداست و معرفت حق، قله‌ای است که تنها با مدد دعا، فتح می‌شود. امام العارفین دعا را پیوندگاه بازوان ناتوان انسان، به مبدأ بی انتها دیدند و بشر را به آن فرا خواندند؛ تا با اتکال به دعا، روح تازه در کالبد حیات جسمانی خویش دمیده، مبشر زندگی با نشاط برای خود باشند. این راه تعمیق تفکر شیعه در عصری از جهل سیاسی بود که ایمان راسخی حتی در دل شیعیانت، یافت نمی‌شود، تا آن مرتبه که فرمود: «در مکه و مدینه، بیست نفر نیستند که ما را دوست بدارند».

استراتژی امام سجاد (ع) در رهبری امت 2