سه‌شنبه 16 بهمن 1403

اشتغال فراگیر و بهبود توزیع درآمد با توسعه صنایع کوچک

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
اشتغال فراگیر و بهبود توزیع درآمد با توسعه صنایع کوچک

تهران - ایرنا - صنایع کوچک و متوسط از جمله مؤثرترین عوامل در رشد و توسعه سیستم‌های اقتصادی و اجتماعی کشور به شمار می‌روند که سهم قابل توجهی در تولید ناخالص ملی و ایجاد ارزش افزوده دارند. از این رو گسترش این بنگاه‌ها می‌تواند به یک استراتژی کارآمد برای کسب مزیت رقابتی و رشد کارآفرینانه در اقتصاد جهانی تبدیل شود.

رویکردهای مربوط به تحولات اقتصادی و صنعتی در سال‌های گذشته با تغییرات اساسی و عمیقی روبرو بوده و یکی از راه‌های توسعه صنعتی که در این سال‌ها مورد توجه کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته قرار گرفته روی آوردن به کوچک‌سازی صنایع و اتکاء به توسعه و گسترش این صنایع بوده است. صنایع کوچک روزبه‌روز در حال رشد و فزونی هستند و امروزه در بیشتر کشورهای جهان، صنایع کوچک و متوسط از جنبه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، تولید صنعتی و ارایه خدمات به نقش‌آفرینی می پردازند و این صنایع تأمین‌کنندگان اصلی اشتغال جدید، مهد تحول و نوآوری و پیشرو در ابداع فناوری‌های جدید به شمار می روند. گسترش صنایع کوچک و متوسط در اقتصاد کشورها موجب افزایش تأثیر آنها بر شاخص‌های اقتصادی در این برهه از زمان شده است. ضرورت توجه به صنایع کوچک سبب شد تا شورای فرهنگ عمومی، 21 مرداد را در تقویم رسمی کشور به عنوان «روز حمایت از صنایع کوچک و متوسط» ثبت کند.

تقویت صنایع کوچک بستری برای رقابت پذیری

صنایع کوچک و متوسط به‌عنوان بستر مناسبی برای ایجاد صنایع رقابت‌پذیر و توانمند محسوب می شود و در بیشتر کشورها بر سیاستگذاری مناسب برای این صنایع تأکید شده است، بنابراین بسیاری از کشورها شکل‌گیری و تقویت صنایع کوچک و متوسط در مناطق صنعتی را در قالب خوشه به‌عنوان یک استراتژی توسعه صنعتی منطقه‌ای مدنظر قرار داده و در این میان توسعه و گسترش خوشه‌ها را به عنوان یک استراتژی کارآمد برای کسب مزیت رقابتی و رشد کارآفرینانه در اقتصاد جهانی تبدیل کرده اند.

در سال‌های اخیر توجه به کوچک‌سازی کردن و روند توسعه بنگاه‌های کوچک و متوسط به‌طور قابل‌توجهی افزایش یافته است. این بنگاه‌ها دارای مزایای زیادی نسبت به صنایع بزرگ هستند که از آن جمله می‌توان از ارزش‌افزوده، نوآوری، اشتغال‌آفرینی و انعطاف‌پذیری بیشتر نسبت به صنایع بزرگ نام برد. بنابراین لزوم توجه به این بخش از اقتصاد ضروری است. (1)

اهمیت و ضرورت صنایع

توسعه صنعتی مبتنی بر خوشه‌ها به‌عنوان یک استراتژی نوین سال‌هاست که مورد توجه برنامه‌ریزان و سیاستگذاران در کشورهای صنعتی و در حال‌توسعه بوده است و ضرورت دارد تا ابعاد نظری و اجرایی آن در کشور ما نیز مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. سازمان‌های بین‌المللی همچون «یونیدو و سازمان بین‌المللی کار» پروژه‌های متعددی را از طریق ایجاد یا توسعه خوشه‌های صنعتی در کشورهای مختلف پیاده کرده‌اند که وزارت صنایع به دلایل متعددی توجه ویژه به این مقوله را لازم می‌داند.

اشتغال‌زایی؛ ایجاد فرصت‌های شغلی و فراهم کردن امکان حصول درآمد مناسب، یکی از اهداف کلیدی نظام است که با وجود تلاش‌های مثبت و امیدوارکننده‌ای که صورت پذیرفته همچنان امیدوار است تا راهکارهای نوین، مؤثر و منبعث از تجارب موفق جهانی را به کار گیرد. روشن است که فعالیت‌های صنعتی و حوزه‌های خدماتی مرتبط با آن، مهم‌ترین محور ایجاد اشتغال و درآمد برای شهروندان است و اشتغال‌زایی از طریق توسعه صنایع کوچک و متوسط و بزرگ یا رویکرد خوشه‌های یکپارچه یکی از موفق‌ترین تجارب بین‌المللی بوده است.

توسعه منطقه‌ای؛ عموما توسعه خوشه‌های صنعتی باتوجه به مزیت‌ها و قابلیت‌های منطقه‌ای برنامه‌ریزی می‌شود. امروزه ایجاد این‌گونه خوشه‌ها با تکیه بر توانمندی‌های منطقه‌ای به مؤثرترین ابزار توسعه منطقه‌ای در بسیاری از کشورهای صنعتی و تازه صنعتی شده بدل شده است.

ایجاد ارتباط میان واحدهای صنعتی کوچک و بزرگ، 2 قطبی بودن صنایع کشور، درجه بالای ادغام عمومی در واحدهای بزرگ و نبود ارتباط میان آنها با دیگر واحدهای صنعتی یکی از معضلات ساختار صنعتی کشور است.

تناسب با فرهنگ و ساختارهای اجتماعی کشور؛ بعضی کشورها، توسعه شتابان صنعتی خود را ناشی از به کارگیری نهادهای محدود سلسله مراتبی و ارایه امتیازات ویژه به آنها می‌دانند. واقعیت آن است که فرهنگ و ساختار اجتماعی ایران، چنین ساختار سلسله مراتبی را مشکل برمی‌تابد و از این‌رو باید به دنبال راهبردهایی بود که مشابه موفقیت این کشورها را از طریق ایجاد ساختارهای غیرسلسله مراتبی ممکن سازد.

ایجاد سازمان صنایع کوچک، پشتیبانی از شکل‌گیری تشکل‌های صنعتی، تحول در مأموریت سازمان‌های تابعه وزارت صنایع و معادن از بنگاه‌داری به طرف سازمان‌های توسعه‌ای و خصوصی‌سازی، همگی در جهت تقویت ساختارهای مدنی ایجاد شده در حوزه فعالیت صنعتی جامعه است. رویکرد خوشه‌ای مسلما در جهت دادن و بهره‌برداری از ساختارهای مدنی به منظور ارتقاء توان رقابتی مؤثر است.(2)

این عناصر اصلی در کنار یکدیگر می‌توانند ضمن حرکت دادن اقتصاد در جهت تخصص‌گرایی و پذیرش هویت تخصصی مشخص‌، هزینه‌های وارده را کاهش دهند و از صرفه‌های بیرونی و درونی ناشی از مقیاس و نیز صرفه‌های ثابت و متحرک ناشی از تجمع‌، بهره‌برداری کنند.

نهادها و بنگاه‌های پشتیبانی‌کننده خدماتی نیز با ایجاد امکان انجام خدمات تخصصی برای بنگاه‌های عضو خوشه، شرایط دسترسی آنها به آموزش‌های عمومی و تخصصی در سطوح مختلف، تربیت نیروی انسانی و اجرای برنامه‌های هماهنگ‌سازی مهارتی و استانداردسازی، توسعه برنامه‌های تولیدی و برنامه‌ریزی‌های فنی و کیفیتی‌، اجرای موفق برنامه‌ها و مدیریت کیفیت یکسان در سطوح متفاوت، تعهدات بنگاه در مقابل مشتری، تسهیلات بنگاه در مقابل خدمات حقوقی در تدوین، اجرا و دادخواهی قراردادهای اقتصادی و نیز اجرای موفق برنامه‌های تحقیق و توسعه را فراهم می‌آورند. (3)

توسعه صنایع کوچک

صنعت کوچک به مفهوم هر نوع فعالیت سازنده‌ای است که در مؤسسات نسبتا کوچک انجام می‌گیرد، اگرچه صنایع کوچک در سال‌های گذشته با سرعتی فزاینده در حال تبدیل شدن به کانون توجه بسیاری از سیاستگذاران و پژوهشگران بوده اند اما هنوز تعریف واحدی از آن در سطح بین‌المللی ارائه نشده است. تعریفی که هر کشوری ارائه می‌کند بستگی به شرایط اقتصادی و ساختار صنعتی آن کشور دارد. معیارهای مختلفی برای تعریف این صنایع به کار می‌رود که در بعضی کشورها از یکی از این معیارها و در بعضی دیگر از ترکیبی از این معیارها برای تعریف صنایع کوچک و متوسط استفاده می‌شود. از این معیارها می‌توان به تعداد کارکنان، میزان سرمایه، حجم دارایی، حجم فروش و ظرفیت تولید اشاره کرد که در تعریف صنایع به دلیل ویژگی‌های مشترک صنایع کوچک و متوسط این 2 گروه درموارد بسیاری کنار هم قرار می‌گیرند.

رایج‌ترین شاخص برای تعریف صنایع کوچک و متوسط استفاده از تعداد کارکنان است، مؤسسات کوچک و متوسط شامل صنایع تولیدی و مؤسسات خدمات تجاری هستند و غیر از معیاری که برای تعریف استفاده می‌شود، صنایع کوچک و متوسط به صنایعی گفته می‌شوند که به صورت مستقل اداره و مدیریت شده و شرکت‌هایی که به‌عنوان شعبه‌ای از یک شرکت بزرگ فعالیت می‌کنند در تعریف صنایع کوچک و متوسط قرار نمی‌گیرند (4)

شاخص‌های توسعه صنایع کوچک به 2 بخش فنی و اقتصادی تقسیم می‌شوند که از شاخص‌های فنی می‌توان به جایگزینی و تعویض ماشین‌آلات فرسوده با مدل‌های جدید و مدرن، تولید محصولات جدید، افزایش درآمد با طراحی محصولات جدید، حمل‌ونقل و جابجایی بهتر مواد، برخورداری از حدقل یک سوم نیروی تحصیلکرده فوق‌دیپلم به بالا، استفاده از دانش‌ها و مهارت‌های کارکنان، برخورداری از مدیریت صحیح، برخورداری از روند طراحی و تولید خط مکانیزه مهندسی، تغییر در فناوری نرم‌افزار و سخت‌افزار واحدهای تولیدی و برخورداری شرکت از فناوری پیشرفته بازاریابی اشاره کرد و از مولفه های اقتصادی باید به ارایه خدمات بعد از فروش، افزایش ظرفیت تولید با قیمت تمام‌شده کمتر، افزایش در سرعت برگشت سرمایه‌گذاری‌ها، افزایش میزان فروش، تنوع در محصولات تولیدی‌، صادرات محصولات به خارج و برخورداری شرکت از قیمت قابل رویت در بازارهای داخلی و خارجی نام برد.

بنابراین هدف نهایی هر برنامه توسعه باید به این امر منجر شود که صنایع خود اتکا شوند و بدون آنکه به حمایت‌های بیشتری از طرف دولت نیاز داشته باشند، بتوانند واحدهای تولیدی خود را به گونه‌ای اداره کنند که از سود اقتصادی مناسبی برخوردار شوند و با ارایه محصولات قابل رقابت بتوانند در بازارهای داخلی و خارجی حضور موفقی داشته باشند.

پیامدهای توسعه صنایع کوچک

صنایع کوچک حداقل از چهار جنبه کارآفرینی، نوآوری، پویایی صنعت و ایجاد فرصت های شغلی به اقتصاد جهانی کمک می‌کنند.

کارآفرینی؛ صنایع کوچک با کمک رشد روحیه کارآفرینی و ایفای نقش به‌عنوان عامل تغییر در اقتصاد مدرن به رشد و توسعه اقتصادی کمک می‌کنند.

نوآوری؛ صنایع کوچک نقش مهمی در فرایند تغییر فناوری به عهده دارند. آنها منبع قابل‌توجهی از فعالیت‌های نوآوری هستند.

پویایی صنعت؛ صنایع کوچک نقش مهمی در فرایند تحول صنعت به عهده دارند.

ایجاد فرصت‌های شغلی؛ صنایع کوچک در سال‌های اخیر سهم قابل‌ملاحظه‌ای در ایجاد شغل‌های جدید داشته‌اند. در دنیای مدرن کنونی، صنایع کوچک با مشخصات مخصوص به خود در موضوعات مختلف و مهمی چون رشد اقتصادی‌، رقابت و حل بحران بیکاری همه‌گیر، اثرات قابل‌توجهی دارند. این روندها پیامدهای بسیاری برای اقتصاد جهانی دارند.

توسعه واحدهای تولیدی

در کشور ما باوجودی که بیش از 90درصد واحدهای تولیدی در گروه صنایع کوچک و متوسط قرار می‌گیرند، به دلیل نداشتن استراتژی توسعه مبتنی بر ساختارهای موجود صنعتی و رها کردن واحدهای کوچک تولیدی به حال خود، این بنگاه‌ها نتوانسته‌اند، سهم قابل‌توجهی در تولید ناخالص ملی و ایجاد ارزش‌افزوده داشته باشند. خوشه‌های صنعتی یکی از الگوهای موفق سازماندهی صنایع کوچک و متوسط هستند که کاستی‌های صنایع کوچک و متوسط را رفع و مزیت‌های مختلف صنایع کوچک، چون انعطاف‌پذیری و تنوع را قوت می‌بخشند. از طرف دیگر چون در شکل‌گیری خوشه صنعتی، ارایه خدمات پشتیبانی از قبیل نهادهای مشاوره‌ای‌، آموزشی‌، فنی‌- مهندسی، بازاریابی و بازرگانی و مالی اهمیت بسزایی دارد، بخش‌های ارتباطی که تسهیل‌کننده روابط بنگاه‌ها و مرتبط کننده واحدها با یکدیگر بوده و بخش‌های تجاری و تولیدی که ارایهکننده خدمات به واحدها و... را دارا هستند، نقش قابل‌توجهی در توسعه صنایع کوچک دارند و بر همین پایه می‌توان استنباط کرد که فعالیت‌های دارای پتانسیل خوشه‌بندی، سهم زیادی از ساختار صنعتی یک منطقه را به خود اختصاص خواهند داد که در قالب آن ارائه خدمات حمایتی پشتیبانی، بخش‌های ارتباطی و بخش‌های تولیدی تجاری توجیه‌پذیر خواهد بود.

نهادهای پشتیبانی‌کننده و توسعه صنایع کوچک

از آنجا که صنایع کوچک دارای واحدهای کوچک هستند و آنقدر انعطاف‌پذیر نیستند که بتوانند نیازهای متعدد مصرف‌کنندگان را به دست آورند و مانند واحدهای بزرگ توان بهره‌مندی از توسعه، کیفیت، آموزش، بهره‌وری، قانونمندی و... را دارا نیستند، بنابراین باید نهادی یا نهادهایی وجود داشته باشند تا از این واحدها حمایت و پشتیبانی کنند تا سبب خروج این واحدها از صحنه تولید نشوند. در غیر این صورت این واحدها تعلطیل و زنجیره تأمین واحدهای بزرگ نیز با مشکل مواجه می‌شود. بنابراین اگر این نهادهای حمایتگر و پشتیبانی‌کننده صنایع کوچک باشند، این صنایع روزبه‌روز در حال رشد و فزونی خواهند بود و موجبات بهبود عملکرد و رقابتی کردن فعالیت‌های محوری توسعه صنایع کوچک را فراهم می‌آورند.

زنجیره ارتباطی صنایع کوچک برای حضور فعال در صحنه فعالیت‌های اقتصادی اگر در جهت تسهیل اقدامات جمعی و به صورت تعاملی با یکدیگر وارد فعالیت شوند، می‌توانند ضمن حرکت به سمت تخصص‌گرایی و پذیرش هویت تخصصی مشخص، کاهش هزینه برای واحدها را فراهم بیاورند و باعث بهره‌مندی تمام واحدها در برنامه‌های آموزشی، استراتژی‌های همسان‌، خریدوفروش و بسیاری از مزایای دیگر شوند. بهبود ارتباط هرچه بیشتر این واحدها به ترویج و توسعه بنگاه‌های موجود و سرعت بخشیدن به ایجاد شبکه‌های میان اعضاء و در میان بنگاه‌ها کمک کرده، روابط بنگاه‌ها را با یکدیگر تسهیل کرده و موجبات توسعه این صنایع را فراهم می‌آورند.

‌بخش‌های تجاری و توسعه صنایع کوچک

در این بخش به دلیل بهره‌مندی از فعالیت‌هایی مانند تحقیق و توسعه‌، واحدها می‌توانند کیفیت محصولات خود را بهبود بخشند. این بخش‌ها که تأمین کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای را عهده‌دار هستند و خدمات تولیدی را به واحدها ارایه می‌دهند، هرقدر در تأمین این کالاها خودکفا باشند و نیازهای خود را از داخل تأمین کنند، موجبات تسهیل نوآوری و تسهیل در گردش اطلاعات و فناوری را فراهم آورده، دستیابی به پروسه مهم‌ترین تولیدات را آسان کرده، موجبات کاهش هزینه برای این صنایع شده و توسعه این صنایع را موجب می‌شوند.

منابع:

1. کی‌مرام، فرید (4831‌)، نقش صنایع کوچک و متوسط در توسعه صنعتی، دانشگاه صنعتی شریف، انتشارات علمی، چاپ اول.

2. اشمیتز، هوبر، خالدندوی‌(1831‌) خوشه‌های صنعتی رویکردی نوین در توسعه صنعتی، عباس زندباف و عباس مخبر، تهران، انتشارات طرح نو، چاپ اول

3. دل‌انگیزان، سهراب (5831) بررسی جایگاه خوشه‌های صنعتی در کسب مزیت رقابتی و توان صادراتی (مورد صنعت نساجی پوشاک چین)، مجله تعاون، شماره‌های آذرماه و دی‌ماه.

4. کرمی، اژدر (7831)، نگرش استراتژیک به بررسی نقش SME ما ارائه راهکارهای توسعه آن در استان آذربایجان شرقی، معاوت برنامه‌ریزی استانداری آذربایجان شرقی، چاپ اول.

5. دین محمدی‌، مصطفی‌، سهراب دل‌انگیزان و زین العابدین صادقی (3831)، خوشه‌بندی قضایی صنایع با فناوری برتر و تأثیر آن بر توسعه فناوری، دومین همایش دو سالانه آموزش عالی و اشتغال، دانشگاه تربیت مدرس، تهران‌.

*س_برچسب‌ها_س*
اشتغال فراگیر و بهبود توزیع درآمد با توسعه صنایع کوچک 2