اشعار ولادت امام زمان (عج)| امشب امام عسکری (ع) شد میزبان و یک کربلا بر هر چه مهمان هدیه داده
همزمان با ایام ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، اشعاری از شاعران آیینی در مدح امام دوازدهم شیعیان کشورمان منتشر میشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمد بن حسن عسکری (ع) مشهور به امام مهدی، امام زمان و حجت بن الحسن (متولد 255ق)، دوازدهمین و آخرین امام شیعه دوازدهامامی است. دوره امامت او پس از شهادت پدرش امام حسن عسکری (ع) در سال 260ق آغاز شد.
امام زمان (عج) پس از شهادت پدرش، در غیبت صغرا به سر برد و در این مدت به واسطه چهار نائب خاص با شیعیان ارتباط داشت. از سال 329ق، ارتباط مردم با امام زمان (عج) از راه نائبان خاص نیز پایان یافت و دوره غیبت کبرا آغاز شد.
همزمان با ایام ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اشعاری از شاعران آیینی کشورمان منتشر میشود.
مسعود یوسفپور
شدهست آینهی حی لایموت، صفاتش کسی که خورده لبِ خضر هم به آب حیاتش
به غیر او که جمالش اذا تَنَفسِ صبح است کدام نور به خورشید میرسد برکاتش؟
بگو به کعبه عقبتر بایستد که تنِ طور به لرزه آمده روزی مقابل جلواتش
میآید او که جهان روزهی سکوت بگیرد به زیر سایهی نهج البلاغهی کلماتش
ربیع الاول و آخر... تمام سال بهار است اگر که ریشه دواند به فصلها نفحاتش
کسی که گفت امام ششم به او "لَخَدِمتُه" به راستی که محال است وصف کردن ذاتش
در الغدیر شریک است طبق قولِ امینی کسی که بوی "وَعَجل" میآید از صلواتش
شعرخوانی شاعران در شب میلاد مبارک امام زمان (عج)محمدحسین ملکیان
کرامت پیشهای بی مِثل و بی مانند میآید که باران تا ابد پشت سرش یک بند میآید
کسی که نسل او را میشناسد، خوب میداند که او تنها نه با شمشیر، با لبخند میآید
همان تیغی که برقش میشکافد قلب ظلمت را همان دستی که ما را میدهد پیوند، میآید
همه تقویمها را گشتهام، میلادی و هجری نمیداند کسی او چندِ چندِ چند میآید
جهان میایستد با هرچه دارد روبروی او زمان میایستد، بوی خوش اسفند میآید
ولی الله، عین الله، سیف الله، نورالله علی را گرچه بعضی بر نمیتابند، میآید
بله! آن آیت اللهی که بعضی خشک مذهبها برای بیعت با او نمیآیند، میآید
برای یک سلام ساده تمرین کردهام عمری ولی میدانم آخر هم زبانم بند میآید
بخوان شاعر! نگو این شعربافی در خور او نیست کلاف ما به چشم یوسف ارزشمند میآید
به در میگویم این را تا که شاید بشنود دیوار به پهلوی کبود مادرم سوگند... میآید
اشعار ولادت حضرت علی اکبر (ع)| خدا به حضرت ارباب هدیه داد پسر، خوشا به حال پسر یا خوشا به حال پدرمرضیه عاطفی
امشب خدا بر خاک؛ باران هدیه داده بر ظلمتِ دل، ماهِ تابان هدیه داده
خورشید روشن کرده در جشن تولد در مجلسِ آیینه بندان... هدیه داده
تفسیر کرده آیه پنجِ قصص* را حُسنِ ختام آورده، قرآن هدیه داده
از نسلِ کعبه رونمایی کرده امشب عیسی برایش مُرده و جان هدیه داده
یوسف خبر آورده این را که خداوند بر کلبه احزان، گلستان هدیه داده
آمد همان نوری که در آغوشِ نرجس (س) بر بینوایانِ جهان، نان هدیه داده
امشب امام عسکری (ع) شد میزبان و یک کربلا بر هر چه مهمان هدیه داده
در سامرا خیلِ أطبا صف کشیدند آقا به اهلِ درد؛ درمان هدیه داده
در جمکران دل برده از ادیانِ دیگر بر کربلا خیلِ مسلمان هدیه داده
عرشِ برین بر اهلِ عالم یک امام فوقِ ملائک، فوقِ انسان هدیه داده
افلاک؛ ذکرِ یاأباصالح (عج) گرفته بر خاکیان خیرِ فراوان هدیه داده!
* وَنُرِیدُ أَن نَمُنَ عَلَی الَذِینَ استُضعِفُوا فِی الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَهً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثِینَ سوره مبارکه القصص، آیه5
ترجمه آیه: و ما اراده داریم بر آنان که در زمین مستضعف شدند، منت گذاری و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم.
شعرخوانی حامد عسگری در شب میلاد امام زمان (عج)؛ «پیش از تو کوچههای چراغان نداشتیم»+ فیلممحمدجواد شیرازی
نذر یار است، میان تن اگر جان داریم هرچه داریم ازین نیمهی شعبان داریم
اشتیاق دل دیوانهی ما دیدنی است خنده بر چهره ولی دیدهی گریان داریم
از عطا و کرم حضرت نرجس خاتون عشق دلدار، در این سینه فراوان داریم
هر که هر چیز دلش خواست بگوید اما ما به برگشت گل فاطمه ایمان داریم
عهد بستیم که جان بر کف مهدی باشیم با نبی و علی و فاطمه پیمان داریم
خودمانیم چه عیدی؟! چه سرور و جشنی؟! تا که دلبر نرسد، حال پریشان داریم
سر و سامان همه از اوست، اگر سر نرسد... تا ابد زندگیِ بی سر و سامان داریم
تا که فریاد زند بانگ أناالمهدی را تا همان دم به خدا غصه ی هجران داریم
کاش با آمدنش، روشنی دیده شود تا به کی گریه ی خود، از همه پنهان داریم؟
کاش یک بار به ویرانه ی ما سر بزند کاش این جمعه ببینیم که مهمان داریم
مطمئنیم شب نیمه ی شعبان، حرمِ... کربلا رفته و ما پاره گریبان داریم
ای ملائک برسانید بر آن شاه کرم روسیاهیم و همه حاجتِ غفران داریم
برسانید که در صحن قدیم الاحسان التماسِ کرم از معدن احسان داریم
سالیانی است که ما منتظران، دیده ی تر... یاد خشکیِ لب سیدالعطشان داریم
آتشی را که میان دل خود داشته ایم از غم غارت ارباب، کماکان داریم
نعل، خوش یُمن نبوده است، بدانید که ما دل پُر از سُم و از نعل ستوران داریم