افشاگری یک زندانی امنیتی علیه حسین رونقی / پشت پرده ماجرای اعتصاب کامیونداران چه بود؟
رسانههای ضدانقلاب با پخش خبر خرد شدن پاهای حسین رونقی، سعی در قهرمانسازی از او داشتند که با انتشار تصاویرش این دروغ هم برملا شد.
سرویس سیاست مشرق - در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم. در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*******
روزنامههای امروز شنبه 12 آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که سفر رییسجمهور به کردستان، اثرات آلودگی هوا بر مردم، ادعای واشنگتن درباره گزینه نظامی علیه ایران و درسهای جام جهانی قطر در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
نزدیک به هفتاد روز پس از اغتشاشات روزنامه دنیای اقتصاد در میزگردی با سه فعال سیاسی اصلاحطلب به بررسی آشوبها پرداخته است.
حمید رضا جلایی پور درتشریح اغتشاش به این روزنامه گفته است:
این اعتراضات، با اعتراضات قبلی متفاوت است و اگر سرکوب شود، بدتر خواهد شد. من در دانشگاه نیز دیدم که برخی روزها کلاسهای دانشجویان برگزار میشد، اما زمانی که دانشگاه 10نفر را ممنوعالورود میکرد، به ناگهان دانشگاه دوباره شلوغ میشد. بیست سال است که گروههای سیاسی برنامه نجات میدهند، نیروهای سیاسی، منتقدان و اقتصاددانان مختلف بستههای پیشنهادی ارائه میدادند. اما بلوک قدرت ارادهای به تغییر نداشت. از قرن 16 تا اکنون، 500 کانون انقلابی در جهان شکل گرفته است. اما تنها 35 مورد آنها منجر به انقلاب شده است. ما باید به تجربه 465 کشوری که به مرحله انقلاب نرسیدند توجه کنیم، اما چنین نمیکنیم. جامعه مدنی و حکومت باید هر دو انعطاف نشان دهند. کشورهایی هم که در بستر انقلاب بودند، اما در آنها بیدولتی و فرآیند پرهزینه رخ نداده است نیز کم نیستند. برای مثال در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی هم شاه اقداماتی انجام داد. اما آن زمان برای اصلاحات دیر شده بود. شاه باید همین اقدامات را در اوایل دهه 50 انجام میداد و نه در سال 57.
قوچانی عضو حزب کارگزاران سازندگی نیز در تحلیلی به وضعیت اصلاحطلبان در آشوبها پرداخته و میگوید:
نمیتوان همه مشکلات را بر عهده حاکمیت انداخت. اصلاحات به عنوان دیرپاترین جنبش در ایران، گفتمان غالب در نقد سیاسی و اجتماعی در کشور بوده است. حتی در شرایطی که از قدرت بیرون میرفت، به عنوان یک آلترناتیو جنبشی ادامه حیات میداد. یعنی در سال 88 رای نمیآورد، اما بیاعتبار نمیشود، اما در این حوادث، اصلاحات دچار سردرگمی شده است. اتفاقاتی که در درون جنبش اصلاحات روی داد، در ایجاد وضعیت فعلی نقش دارد. کسانی که شخصیتهای مرجع جامعه بودند، کنار رفتند و فرد دیگری جایگزین آنها نشد. بخشی از آن را حکومت از بین برده و خروج بخش دیگر به واسطه انفعال اصلاحطلبان رخ داده است.
روزنامه رادیکال هممیهن نیز سخنان مقصود فراستخواه جامعه شناس اصلاحطلب در یک همایش را منتشر کرده است، در بخشی از این سخنان آمده است:
امروز بازنمایی ما از بچهها عوض شده است و درباره آنها یک شکل دیگر صحبت میکنیم. به نظرم زنها زنتر شدهاند. حالا امروز با سطوح تازهای از آرزومندی مواجههایم. امروز افقی دیگر از انتظارت مثلا از بخش عمومی، از مدیریت شهری و... بهوجود آمده است. مردم از انتخاباتهای آتی انتظارات بیشتری دارند. مقیاس تازهای از جرأت در میان مردم ایجاد شده است. در این حرکت مردم نوعی انتظار موفقیت ایجاد شده است. نوعی خودآگاهی مدنی و اجتماعی، نوعی مهارتهای پیشرفته شهروندی در مردم درستشده، نوعی عادتوارههای تازهکثرتپذیری برای گفتوگو رشد کرده است. نوعی مهارتهای ویژه شهروندی در مردم دیده میشود. تکانههای تازهای در زمینه اعتبار دیده میشود.
در ادامه این سخنرانی آمده است:
هماهنگی بین شهرهای مختلف دیده میشود. خصیصه اعتراضی در ایران فعال شده است که البته در فرهنگ ایران قبلا هم وجود داشته است. ائتلافپذیری تازهای در جامعه شکل میگیرد. مثلا در بین نیروها یا بین داخل و خارج این ائتلاف دیده میشود. مقیاس تازهای از همگرایی بین شهری و سرزمینی دیده میشود. ما در این حرکت شاهد فعال شدن هویتهای کوچک و اعتمادبهنفس ملی، قومی و مدنی و هستیم و ذخائر بخش میانی جامعه بهمعنای گیدنزی کلمه فعال شده است.
روزنامه شرق نیز درباره رابطه سیاست با اغتشاشات و اصلاحطلبان نوشته است:
رادیکالیسم موجود، واکنشی است به محافظهکاری و اصلاحطلبی که در چهار دهه گذشته گفتمان غالب در سیاست ایران بوده است. اگر ویژگی معترضان رادیکالبودن آنها باشد، محافظهکاری در سنت اصولگرایی جای میگیرد و جای اصلاحطلبان هم از پیش معلوم است. اما دولت رئیسی در هیچکدام از این صورتبندیها جای نمیگیرد. شاید به همین دلیل است که معترضان بدون هیچ برنامه از پیش تعیینشدهای به این دولت نمیپردازند. همین امر موجب شده دولت سیزدهم و حامیان و کارگزارانش این را نشانگر مقبولیت و موفقیت خود قلمداد کنند. این بودن در عین نبودن، فرصت خوبی در اختیار دولت سیزدهم قرار داده است تا هر زمان به هر سمت یا جریانی گرایش پیدا کند.
محتوای سخنان جناج چپ پس از اغتشاشات نشان میدهد که از ابتدای ماجرای فوت مهسا امینی که بهانه شروع یک جنگ ترکیبی علیه ملت ایران و جمهوری اسلامی شد اصلاح طلبان اعم از اشخاص و رسانه ها فورا وارد میدان شدند و ضمن تشویق برای ادامه ناآرامی ها و تهدید نظام اسلامی از آینده این اعتراضات، بر آتش این ماجرا بنزین می ریختند. حتی در مقاطعی که روند اغتشاشات با حضور مردم و تلاش نیروهای امنیتی فروکش می کرد، مدعیان اصلاحات رسما نارضایتی خود را اعلام می کردند و صریحا می گفتند که به زودی این اعتراضات شروع خواهد شد.
حال بار دیگر که مشخص شد پروژه آشوب رسما شکست خورده و تنفس مصنوعی جوابی برای احیای آن نیست، در روزهای اخیر جبهه اصلاحات ایران با انتشار یک بیانیه تحلیلی «درخصوص اعتراضات فراگیر در کشور» صریحا بار دیگر همسویی خود با دشمن را اعلام کرده و از پایان این ماجرا فریاد ناراحتی سر داده است.
گفتگو با مردم در سنندج
سفر رئیس جمهور به استان کردستان و افتتاح چندین پروژه عمرانی و نیز دیدار چهره به چهره با مردم مورد توجه بسیاری از روزنامه ها قرار گرفته است.
روزنامه اعتماد در اینباره نوشته است:
سید ابراهیم رییسی پنجشنبه 10 آذر ماه به منظور افتتاح طرح آبرسانی از سامانه انتقال آب سد آزاد به تصفیهخانه سنندج و نیز دیدار با علما و اقشار مختلف مردم به سنندج سفر کرد. مهمترین بخش این سفر اما مربوط به دیداری است که رییسجمهوری با خانواده آسیبدیدگان رخدادهای اخیر داشت. رییسجمهور در جمع خانواده شهدای امنیت و جانباختگان حوادث اخیر استان کردستان گفت: امنیت خط قرمز ایران است و همه کسانی که در قضایای اخیر مرتکب قتل و ایجاد جراحت برای مردم و نیروهای حافظ امنیت شدهاند، باید به دست عدالت سپرده شوند. رییسی با تاکید بر اهمیت برقراری کامل امنیت در استان کردستان اظهار داشت: مطمئن باشید در شناسایی کسانی که باعث جانباختن عزیزان شما شدهاند، هیچ مماشاتی نمیشود.
روزنامه ایران نیز درباره حاشیههای سفر رئیسجمهور به استان کردستان نوشته است:
رئیس جمهور در سفر پنجشنبه گذشته به کردستان، به صورت سرزده در بازار سنندج حضور یافت. آیت الله رئیسی در این بازدید و پیاده روی که در میدان آزادی - پیاده راه فردوسی (بازار سنندج) صورت گرفت، با کسبه این بازار و مردم حاضر گفت و گو کرد. این اتفاق درحالی افتاد که جریانهای ضدانقلاب مدعی اعتصاب و بستن مغازهها پس از اغتشاشات اخیر شده بودند. اما حضور سرزده آیت الله رئیسی در این بازار، نه تنها خط بطلانی بر این ادعا بود، بلکه استقبال کسبه و مغازه داران از رئیس جمهور، کذب بودن سایر القائات و فضاسازیهای آنها را نیز آشکار کرد.
روزنامه ایران در ادامه نوشته است:
مطابق تصاویر منتشر شده، نه تنها بازار سنندج در آرامش بود و فعالیت عادی خود را سپری می کرد، بلکه برخی از شهروندان سنندجی حاضر در بازار نیز پس از مشاهده رئیس جمهور، به استقبال وی رفته و با آیتالله رئیسی عکس یادگاری گرفتند. به این ترتیب، حضور عالیترین مقام اجرایی کشور، آن هم به صورت سرزده یا بدون ترتیبات امنیتی خاص در این بازار، نشاندهنده امنیت مطلوب این شهر و نقطه پایان اغتشاشات اخیر است، هرچند پیش از این حضور نیز اغتشاشات در سنندج و سایر شهرهای کردستان مهار شده بود.
روزنامه همشهری نیز به تحلیل سفر رئیس جمهور به استان کردستان پرداخته و نوششته است، سفر سید ابراهیم رئیسی به کردستان همه معادلات و نقشههای دشمنان در این استان را بههم ریخت.
رئیس دولت سیزدهم سفر استانی کردستان را با وجود ضدتبلیغات رسانههای فارسیزبان خارجی در امنیت کامل به انجام رساند و با قشرهای مختلف مردم این استان دیدار و گفتوگو داشت. او در آرامش حاکم بر شهر سنندج در جمع بازاریان این شهر حاضر شد و برخلاف اختلافافکنی برخی شبکههای اجتماعی میان شیعه و سنی و قومیتها با روحانیون و علمای اهل تسنن شهر دیدار و گفتوگو داشت. برطرف کردن نیازهای استان دستور کار مهم دیگر رئیسی در سفر کردستان بود. پروژه بزرگ آبرسانی به شهر سنندج بهعنوان یکی از اصلیترین مطالبات سالهای گذشته و در راستای رفاه حال مردم این خطه در همین سفر افتتاح شد و رئیسی وعده تکرار سفرهای خود تا افتتاح سایر پروژههای نیمهکاره این استان را داد.
افشاگری یک زندانی امنیتی علیه حسین رونقی
روزنامه جوان در ستون اخبار ویژه خود پیرامون حاشیههای اعتصاب غذای یک متهم امنیتی نوشت:
سایت ضد انقلاب «ایران آزادی» یادداشتی از یک زندانی سیاسی در اوین منتشر کرده که دروغ بودن اعتصاب غذای حسین رونقی را افشا میکند. همچنین افشا میکند که رونقی تعهد کتبی داده و آزاد شده است. این زندانی در ابتدای یادداشت، خود را و نوشتهاش را اینگونه معرفی میکند: «متن از علی نوری، زندانی سیاسی زندان اوین، بند 4، سالن 3» و بعد مینویسد: «اولین باری که قصد داشتم یادداشتی در این باره بنویسم، چند روز از ورود حسین رونقی به بند 4، سالن 3 میگذشت؛ هنگامی که درخبرها میشنیدیم مورد ضربوشتم قرار گرفته، هر دو پایش شکسته و.... او روی پاهایش بود و آسیبی نیز در بدنش وجود نداشت. متأسفانه فضای رسانه به گونهای ترتیب داده شده بود که هیچ شخص یا جریانی ریسک انتشار مطلبم را نپذیرفت.» علی نوری که حالا پس از آزادی حسین رونقی، فضا را کمی برای صحبت آزادتر دیده و از موج فشار لشکر سایبری طرفدار رونقی کاسته شده، یادداشتش را منتشر کرده است.
جوان در ادامه نوشته است:
بعد از بازگشت از بیمارستان به زندان، مدتی را در بهداری تحت سرم درمانی با تزریق ویتامین و مکمل بود و در نهایت به سوییتی اختصاصی با همان شرایط قبلی (سرم ویتامین، قندی، مکمل، عسل و ارده) و چند روز بعد آزاد شد.» او در عین حال مینویسد که «قصد پرداختن به حواشی نمایش اعزامش به بیمارستان را ندارم» و دلیلش را این مینویسد که «هر آنچه را که به چشم دیدهام، میگویم» و به نظر میرسد منظورش بلوای دروغین مقابل بیمارستان دی باشد که به خاطر دروغهای خانواده رونقی، عدهای آن را برپا کردند و خود بازداشت شدند. علی نوری که از حامیان آشوبهای اخیر است، در ادامه مینویسد: «روایت کذبی که جریان رسانهای متبوع حسین رونقی به انضمام اعضای خانوادهاش از وضعیت او ساخته و پرداخته کردند با برجستهسازی و حقنه کردن وضعیت او وقایع مهم جنبش اخیر را برای چند روز، عملاً به محاق برد. در همان حال که از یمین تا یسار رسانهها از حسین رونقی و وضعیت وخیمش میگفتند و مینوشتند، همزمان از یک طرف مدعیانی که خود را افشاگران ابتذال شر میدانستند، اعتصاب غذا را که آخرین ابزار یک زندانی برای احقاق حقش است، به ابتذال کشانده و از طرف دیگر، سایر اخبار را به حاشیه میراندند.»
روزنامه وطن امروز هم در حاشیه دادگاه شهید روح الله عجمی نوشته است:
دادگاه متهم حمید قرهحسنلو در حالی روز پنجشنبه برگزار شد و وی در سلامت کامل در آن حاضر شد که در روزهای اخیر رسانههای ضدانقلاب اخبار کذبی درباره شرایط جسمانی وی منتشر کرده بودند. این رسانهها بدون اشاره به علت اصلی دستگیری قرهحسنلو اعلام کرده بودند که بر اثر ضربات باتوم، دنده وی شکسته و باعث سوراخ شدن ریهاش شده است؛ ادعایی که هیچ نسبتی با حال جسمانی متهم در جلسات بررسی اتهاماتش در دادگاه نداشت. پیش از این هم رسانههای ضدانقلاب با پخش خبر خرد شدن پاهای حسین رونقی، سعی در قهرمانسازی از او داشتند که با انتشار تصاویرش این دروغ هم برملا شد.
خوشرکابها در حال کارند
روزنامه فرهیختگان در یک گزارش میدانی ماجرای دورغین اعتصاب کامیونداران را بررسی کرده و نوشته است:
فشار بر رانندگان خودروهای سنگین، کامیونها و اتوبوسها، ماجرایی قدیمی است که سالبهسال و این روزها هم روزبهروز و هفتهبههفته افزایش پیدا میکند. اهمیت این موضوع هم حتما بر کسی پوشیده نیست، بهنوعی نبض بازار وابسته به فعالیت کامیونها، نقلوانتقال بار و مسائلی از این دست است. حالا و ناظر به این اهمیت و زمینه مستعد اعتراضی این رانندگان، برخی رسانهها، غالبا هم رسانههای آنور آبی، خبر از اعتصابات سراسری رانندگان کامیون در سراسر کشور دادهاند. موضوعی که ما هم مثل رسانههای دیگر پیگیر آن شدیم و نتیجه این بود؛ خبری از اعتصاب نیست.
در ادامه این گزارش قابل توجه آمده است:
آن چیزی که مشهود است، اولا غیرواقعی بودن خبر اعتصابات و دوم مشکلات جدی پیش پای کامیونداران است. در همین رابطه یکی از کامیونداران گفت: «بهشخصه اعتصابی نمیبینم. میگویند جادهها خلوت است اما ما مدام در رفتوآمد هستیم و تاکنون چیزی مشاهده نکردهایم. همچنان مشغول به کار هستیم و هنوز بنادر و جادهها در امر باربری فعال هستند. اعتراضی هم اگر باشد در درجه اول متوجه کمیسیونهای باربریهاست، چندبرابر میزان قانونی بهناحق کمیسیون میگیرند و هیچکس هم رسیدگی نمیکند. بهعنوانمثال زمانی که باربری باری برای حمل به راننده میدهد، قانونا باید 8 درصد کمیسیون بگیرد، اما در عمل 25 تا 30 درصد کمیسیون میگیرند.