امامی: زبانمان در بیان فرهنگ لکنت دارد / فرهنگ با مصوبه و جلسه درست نمیشود
به گزارش خبرنگار فرهنگ عمومی خبرگزاری فارس شنبه 14 آبان روز فرهنگ عمومی بود و تهران 20 با میزبانی از مجید امامی، دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور به بررسی عملکرد این نهاد و چگونگی مردمی گرایی در فرهنگ رسمی و عمومی پرداخت.
امامی در ابتدا گفت: زبانمان در بیان فرهنگ لکنت دارد. شکلگیری سازمانها و دستگاههای فرهنگی و ذکر اینکه اینها اعتباراتی دارند و در شرایط فعلی که محدودترین اقتصاد دولتی را تجربه میکنیم این شائبه را به وجود آورد که کار فرهنگی به معنای کسب و کار است. این امر مهم را رهبری فریاد زدند که اصل، کنش فرهنگی مردم است و فعالان اصیل انقلابی میتوانند اوضاع را سامان ببخشند.
دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور خاطرنشان کرد: بکار بردن تعبیر آشتی بین مردم و فرهنگ به این معنا است که ما در فعالیتهای روزمره، چینش شوراها، زبان، متن، نوشتار و بیانی که در حوزه فرهنگ داریم با مردم آشتی کنیم. مسئله لاینحل نظام فرهنگی ایران طبقه متوسط است. انقلاب اسلامی را طبقه متوسط راهبری کرده اما به تدریج زبان گفتوگو با آن کم کم از دست رفت. مسئله این است که مسئولین و مردم، هر دو زبان هم را نمیفهمند. زندگی روزمره مسئولین شبیه به زندگی مردم است ولی وقتی پشت میز مینشینیم در مورد مباحثی صحبت میکنیم که در زندگی مردم فهم نمیشود یا جایگاه ندارند.
وی افزود: لذا میگوییم به سراغ تبیین راهبردی برویم. مثلاً میگوییم که چهارشنبه آخر سال هویتش چیست؟ آشتی به معنای هم سخن شدن با مردم است. در این بین ما درباره رفتار صحبت نمیکنیم بلکه تببین میکنیم که این معما را دقیقاً چگونه حل کنیم. ما بررسی میکنیم که اگر مسئلهای در جامعه وجود دارد به مصابه واقعیت، چرا وجود دارد و کدام قسمتش با هویت تاریخی ما هماهنگ است.
امامی گفت: ما در ایران قبل اسلام مؤلفهها و شکوهی داریم و اسلام را به عنوان دین برتر انتخاب کردیم در صورتی که میتوانستیم به سمت مسیحیت حرکت کنیم. ما با شجاعت تغییرات، تنوعات و امور نوپدید را هضم و درک میکنیم.
به این ترتیب مفصلاً مسئله نوجوانی را در دستور کار جدی نظام فرهنگی کشور آوردهایم. نوجوانی یک بازه است که شما در آن مسئولیتپذیری کلانی نداری ولی هویت جو و دارای رویکرد مصرفی و کنجکاو هستی.
فرهنگ عمومی و فرهنگ رسمی از یکدیگر جدا نیستند
محمدرضا اخضریان، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در گفتوگوی تلفنی در خصوص مباحث مطرح شده درباره تقریب فرهنگ عمومی و رسمی در کشور گفت: در مورد فرهنگ تعابیر متفاوتی مطرح شده است؛ شاید یکی از بهترین تعاریف، تعبیر رهبری به عنوان هوای تنفسی جامعه باشد.
اخضری افزود: بخش قابل توجهی از جوانان حامل فرهنگ ما هستند. شاید تعبیر بهتر فرهنگ بحث سلسله اعصاب است که اتصالات جامعه را برقرار میکند. ایراد و چالشی که میتوان در مسیر فرهنگ عمومی و رسمی مطرح کرد همین نگاه متفاوت به این دو امر است. اینکه ما یک فرهنگ رسمی و یک فرهنگ عمومی جداگانه داریم و تصور کنیم که باید اینها را به یکدیگر متصل کنیم، امر اشتباهی است.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: ما یک چهارشنبه سوری بیشتر نداریم. ما تصور میکنیم که باید دو تا داشته باشیم. یکی از آنها بر اساس ارزش رسمی جامعه است که با فرهنگ عمومی جامعه تقابل دارد.
امامی نیز در جواب گفت: احتمال خیلی زیاد این دو یعنی فرهنگ عمومی و فرهنگ رسمی امر واحد و یکی هستند که خواستهای جداگانه پیدا کردند. یک مسئلهای در رسانهها مطرح میشود اما چیز دیگری در زندگی مردم دیده میشود؛ باید فاصله کم بشود. تفاوت حالت صحبت کردن ما با فرزندانمان زمانی که غریبهای به جمع خصوصی نزدیک میشود 90 درصد نیست. به واسطه بعضی از وجوه تهدیدانگاری تغییر و بعضی از دولت گراییها و عدم مردمگرایی در مدیریت فرهنگی شکاف در این حوزه زیاد شده ولی در واقعیت یکی است.
اخضریان نیز افزود: در این مسئله اختلاف نداریم بلکه مسئله گفتمان و گفتوگو است. این نکته شما در گفتوگو است. نمیشود که گفتمان متفاوت باشد اما در ادبیات گفتوگویی طور دیگری صحبت کنند.
گفتمان فرهنگی با هنجارهای عمومی تفاوت اساسی دارد. این را به گفتوگوی میان این دو مجموعه تقلیل میدهیم. یعنی فکر میکنیم بین مردم و دولت فقط در عرصه گفتوگو مشکل وجود دارد در حالی که اینگونه نیست؛ بلکه گفتمان این دو تفاوت دارد. شکاف یبن ارزشها و هنجارها است.
امامی گفت: وظیفه ما در نظام فرهنگی کشور این است که آن مواردی را که در آن اشتراک گفتمانی وجود دارد مانند ایران که مثلاً گفتمان مشترک بین مردم و مسئولین وجود دارد بهم نزدیک کنیم. در مورد ایران و خاندان اهلبیت (ع) اشتراک معنایی و ادارک بالای 70 درصد مردم باعث میشود تا ما بمانیم. عدم توازن بین دو بال ایران و اسلام یکی از اشتباهات ما بوده و سعی داریم آن را اصلاح کنیم.
مسئولان دست از سر فرهنگ بردارند
اخضریان ادامه داد: اینگونه نیست که تعریف مشترکی از ایران وجود داشته باشد. در مورد ایران حداقل در جامعه و فرهنگ نوع رسمی و عمومی داریم که با هم در عموم و خصوص رابطه دارند: ایران اسلامی شیعی، ایران باستان و ایران مدرن. برای مثال در تشییع شهید سلیمانی این سه در یک نقطه با یکدیگر مشترک هستند. چهارشنبه سوری، نوروز و میلاد پیامبر (ص) از جمله روزهایی است که این 3 ایران اشتراک معنایی پیدا میکنند.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: اما فرهنگ رسمی سعی میکند که اینها را با برداشت خودش بازتعریف کند. مسئولان دست از سر فرهنگ بردارند. منظورم این است که موانع پیش پای فرهنگ را بردارند چرا که فرهنگ با نوشتن مصوبات درست نمیشود.
امامی نیز در پایان برنامه خاطرنشان کرد: برنامهریزی برای تحقق مهمترین اولویتها در کشور از طریق همافزایی دستگاههای خصوصی و عمومی انجام میگیرد. تا به حال رویدادی به بزرگی اتفاقی که در قرارگاه صنایع فرهنگی رخ میدهد نداشتیم. این قرارگاه سعی میکند در عرصههای مختلف اقتصاد گفتمانسازی و ایجاد زیست بوم صنایع فرهنگی ایران را دنبال کند. ما یک ستاد هستیم و کنشگر نیستیم. اگر صنایع فرهنگی ایران شکل بگیرد ما ابتکار عمل را در نظام خانواده باز پس میگیریم. بخش مهمی از دغدغههای ما با ارتقاء نظام فرهنگی ایرانی، اسلامی ما مرتفع خواهد شد، فرهنگ در ایران باید مولد بشود.
پایان پیام /