انتقاد چهره نزدیک به عارف از عملکرد دوره اول فعالیت جبهه اصلاحات ایران

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، در فاصله 8 ماه مانده به موعد برگزاری دوره دوازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی، جبهه اصلاحات ایران به عنوان اصلی‌ترین تشکل جریان اصلاحات، اقدام به انتخاب ارکان خود در دوره دوم فعالیتش کرد و آذر منصوری دبیرکل فعلی حزب اتحاد ملت را به عنوان رئیس برگزید.

این تشکل سیاسی در آستانه سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 99، با حضور 31 حزب به‌صورت رسمی اعلام موجودیت کرد تا هدایت انتخاباتی این جریان را برعهده بگیرد، تشکلی که جایگزین شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان شد که در انتخابات سال 94 و 96 به ریاست محمدرضا عارف، فعالیت انتخاباتی اصلاح‌طلبان را برنامه‌ریزی کرده بود اما به‌دلیل اختلاف میان احزاب اصلاح‌طلب بر سر حضور چهره‌های غیر حزبی به انحلال کشیده شد.

با وجود شکست اصلاح طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1400، جبهه اصلاحات ایران در دو سال گذشته تقریبا به شکل منظم تشکیل جلسه داده و در حد انتشار بیانیه‌های سیاسی در رابطه با موضوعات روز کشور نیز کنش‌گری سیاسی جسته و گریخته‌ای هم داشته است. با این حال بسیاری از فعالان و کنش‌گران اصلاح‌طلب عملکرد دو ساله جبهه اصلاحات ایران را ضعیف قلمداد می‌کنند و معتقد که این جبهه در دستیابی به اصلی‌ترین وظیفه خود که حفظ و تقویت انسجام احزاب اصلاح‌طلب بوده، توفیق چندان نداشته است.

علیرضا خامسیان از چهره‌های نزدیک به محمدرضا عارف در یادداشتی ضمن ارزیابی عملکرد جبهه اصلاحات ایران در دو سال گذشته نوشته است: «جبهه اصلاحات ایران در حالی دور جدید فعالیت خود را آغاز کرده است که درخصوص دستاوردهای دوره گذشته آن اطلاعاتی به افکار عمومی یا هوادران گفتمان اصلاحات ارائه نشده است؛ به دیگر سخن اگر گفتمان اصلاحات یکی از شعارهای اصلی و محوری آن شفافیت است و افکار عمومی و هواداران خود را محرم می‌دانند لاجرم جریانی که این گفتمان را راهبری می‌کند باید در عمل به این شعار پایبند باشد به همین دلیل شایسته بود هیات رئیسه دوره گذشته جبهه اصلاحات در نشست با اصحاب رسانه گزارشی از فعالیت‌های خود را ارائه می کرد کاری که در دوران فعالیت شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان در چندین نوبت صورت گرفت ولی متاسفانه هیات رئیسه جبهه اصلاحات بدون ارائه گزارشی به هواداران خود فعالیت خود را پایان داد".

خامسیان در بخش دیگری از این یادداشت عملکرد جبهه اصلاحات ایران در بحث انسجام بخشی به جریان اصلاحات را مورد نقد قرار داده و می‌نویسد: وقتی قرار است جبهه اصلاحات تمامی امورات این جریان را راهبری کند (جدای از اینکه همین مقوله همیشه مورد مناقشه بوده است) می‌بایست از هرگونه فعالیتی که تلقی موازی کاری با جبهه اصلاحات را دارد پرهیز کرد.

وی در ادامه با کنایه به نقش محوری چهره‌های نزدیک به حزب اتحاد ملت در تصمیمات جبهه اصلاحات نوشت: افرادی که در هیات رئیسه جبهه اصلاحات حضور دارند اگر فرهنگ کار جبهه‌ای را ندانند و بخواهند منویات حزب خود را بر جبهه اصلاحات تحمیل کنند قاعدتاً چه بخواهند و چه نخواهند در شکست این جبهه سهم بسزایی دارند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با تاکید بر اینکه "دوره فعلی فعالیت جبهه اصلاحات دوره آزمون و خطا نیست"، خاطرنشان کرده است: تجربه نشان داده است که در فعالیت‌های سیاسی بویژه در فعالیت‌های جبهه‌ای باید مراقبت کرد که افراد و چهره‌ها را به خاطر بعضاً بلند پروازی‌های آنان از دست ندهیم و بدور از هیجان زدگی و با کمک همه اعضای یک جبهه سیاسی به خوبی فعالیت های جبهه سامان داده شود.