انتقام یک تراکتورساز | داستانی که صنعت خودرو را برای همیشه تغییر داد

بیشتر تصمیمهایی که از روی کینه و انتقام گرفته میشوند، سرانجام خوشایندی ندارند. اما یکی از همین تصمیمهای انتقامجویانه، زمینهساز یکی از بزرگترین رقابتها در تاریخ صنعت خودروسازی شد.
یکی از مشهورترین داستانهای جهان خودرو مربوط به چگونگی شکلگیری لامبورگینی است ولی شاید خیلیها از جزئیات دقیق این داستان خبر نداشته باشند. فروچیو لامبورگینی که پسر یک کشاورز در روستایی در ایتالیا بود، وارد صنعت شد و تا اواخر دهه 50 با دو شرکت لامبورگینی تراتوری (ساخت تراکتور) و لامبورگینی بروچاتوری (ساخت سیستمهای تهویه و گرمایشی) سرمایه زیادی به هم زد. وی همچنین علاقه زیادی به خودروهای اسپرت داشت و کلکسیونی از خودروهای مختلف مثل مرسدس بنز 300SL گالوینگ، مازراتی 3500GT و جگوار E تایپ را در اختیار داشت. در سال 1958، فروچیو برای اولین بار از فراری بازدید کرد و یک 250 GT کوپه با بدنه پینینفارینا خرید.
وی آنقدر از این خودرو خوشش آمد که یک نمونه دیگر با بدنه اسکاگلیتی و فاصله محوری کوتاه هم خرید. آخرین فراری در کلکسیون فروچیو هم یک 250 GT 2+2 با بدنه پینینفارینا بود ولی فروچیو از عملکرد این خودرو به دلیل مشکل کلاچ رضایت نداشت. این در حالی بود که فراری در آن سالها خدمات پس از فروش مناسبی برای خودروهای خود ارائه نمیکرد؛ بنابراین، فروچیو خودش دستبهکار شد و در کارخانه تراکتورسازیاش اقدام به تعویض کلاچ خودرو کرد. وی اما به همینجا اکتفا نکرد و با تغییر سرسیلندر از SOHC به DOHC و نصب شش کاربراتور جدید، موتور را هم ارتقاء داد.
در سمت دیگر این داستان، انزو فراری قرار داشت. طراح و راننده مسابقه افسانهای و البته خودشیفته که اصلاً انتقادپذیر نبود و مسئولیت اشتباهاتش را نمیپذیرفت. درنتیجه، وقتی فروچیو از مشکلات فراری خود با انزو صحبت کرد، وی اینگونه پاسخ داد:
بگذار من ماشین بسازم و تو به ساخت تراکتور ادامه بده!
طبیعتاً فروچیو از این پاسخ عصبانی شد. آنقدر عصبانی که تصمیم به انتقام گرفت. این انتقام قرار بود با ساخت خودروی اسپرتی گرفته شود که حتی از ساختههای فراری هم بهتر باشد.
هرچند فروچیو بهترین تراکتورها را در ایتالیا میساخت ولی ساخت یک خودروی اسپرت از ابتدا بسیار چالشبرانگیز بود. بااینحال، لامبورگینی ظرف چهار ماه این کار را انجام داد. بدین منظور، کارخانه کوچکی در سنت آگاتا ساخته و چهار ماه بعد، اولین خودروی لامبورگینی با نام GT350 تولید شد. جالب اینکه پنج نفر از کارکنان فراری در توسعه این خودرو نقش داشتند. این افراد دو سال قبل در اعتراض به دخالت همسر انزو فراری در تصمیمات مهم کارخانه، اخراج شده بودند و سپس شرکتی برای طراحی خودروهای مسابقهای و اسپرت تأسیس کردند. لامبورگینی سراغ این پنج نفر رفت و از آنها برای ساخت GT350 کمک گرفت. 13 خریدار بلافاصله این خودرو را سفارش دادند و مجموعاً 120 دستگاه از آن ساخته شد.
هرچند این شروع خوبی برای لامبورگینی بود ولی GT350 فراری را نگران نکرد و اتفاق اصلی در سال 1967 با تولد میورا رخ داد. این اولین سوپراسپرت موتور وسط جهان بود که بسیار موفق عمل کرد و تا زمان پایان تولید در سال 1973 مجموعاً 764 دستگاه از آن ساخته شد. اینگونه بود که رقابت بین لامبورگینی و فراری آغاز شد، رقابتی که تا به امروز ادامه دارد و باورکردنی نیست که مشکل کوچکی در کلاچ یک خودرو باعث شکلگیری جذابترین رقابت در تاریخ صنعت خودروسازی شده است.
متأسفانه، بحران نفتی در اوایل دهه 70 ضربه بزرگی به بازار خودروهای اسپرت زد تا جایی که فروچیو مجبور شد شرکت خود را در سال 1974 بفروشد. در آن زمان، سبد محصولات لامبورگینی از چهار خودرو شامل ایسلرو، اسپادا، جاراما و اوراکو تشکیل شده بود و پرتوتایپ مشهورترین خودروی تاریخ لامبورگینی یعنی کانتاش هم ساخته شده بود. همه این خودروها طی تنها یک دهه ساخته شدند و همگی توان رقابت با فراری را داشتند. همچنین زمانی که کار روی کانتاش آغاز شد، فروچیو هنوز در شرکت بود اما این پروژه نهایتاً با رهبری هوراچیو پاگانی به تولید رسید که آن زمان برای لامبورگینی کار میکرد.
مالکیت لامبورگینی یک بار در سال 1980 تغییر کرد و سپس در سال 1987 به کرایسلر رسید. در سال 1998 نیز آئودی این برند ایتالیایی را خرید و بهطور کامل لامبورگینی را نوسازی کرد. نمادهایی مثل گالاردو و مورسیهلاگو تحت مالکیت آئودی ساخته شدند و بعداً نیز هوراکان و اونتادور بهعنوان جایگزینهای آنها به بازار آمدند. بدون غرور انزو فراری و انگیزه انتقام فروچیو لامبورگینی شاید هیچگاه نمیتوانستیم شاهد خلق این سوپراسپرتهای جذاب باشیم.





