اهمیت پیوست رسانهای برای مقابله با تروریسم از منظر سینما
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، فیلم سینمایی «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی از روز گذشته اکران آنلاین خود را آغاز کرده است. به همین بهانه سارا مؤمنی دانشجوی دکتری مدیریت رسانه در یادداشتی با نگاه به همزمانی اکران عمومی فیلم «ضد»، برگزاری دادگاه منافقین و حادثه تروریستی کرمان اهمیت پیوست رسانهای برای مقابله با تروریسم را مورد بررسی قرار داده است. در این یادداشت آمده است: «تا...
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، فیلم سینمایی «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی از روز گذشته اکران آنلاین خود را آغاز کرده است. به همین بهانه سارا مؤمنی دانشجوی دکتری مدیریت رسانه در یادداشتی با نگاه به همزمانی اکران عمومی فیلم «ضد»، برگزاری دادگاه منافقین و حادثه تروریستی کرمان اهمیت پیوست رسانهای برای مقابله با تروریسم را مورد بررسی قرار داده است. در این یادداشت آمده است: «تا پیش از اینکه جهان این قدر پیچیده شود، سینما برای فراغت کارگران و مطبوعات و کتاب برآمده از صنعت چاپ برای خبررسانی آنهم در سطح نخبگانی جوامع بود. وضعیت به گونهای نبود که رسانه بخواهد خود را در نسبت با افکار عمومی مسؤول بداند و کنار آنها بایستد، بلکه بیشتر به دنبال شکلدهی افکار عمومی در مسائل مختلف و مخاطب هم پذیرای این شکلدهی بود. حکومتها و مالکان رسانههای مختلف بر مدار قدرت بودند و شکلدهی افکار عمومی به سختی الان نبود. رسانه اصطلاحاً در یک جنگ نرم بدون رقیب پیش میرفت. حالا، اما قصه فرق کرده است، یک آینه سیاه در دستان تکتک ما از نوجوان و جوان و میانسال و سالخورده و زن و مرد گرفته تا ساکن روستا و همشهری و هموطن داخلی و خارجی وجود دارد که هم ما را به عنوان مخاطب از آن انفعالی که داشتیم درآورده، هم مسؤولیت و حضور رسانهها در مسائل مختلف را در وضعیت حساسی قرار داده است. حالا رسانه نه برای فراغت و نه برای جامعه نخبگانی، بلکه مشخصاً برای زندگی «روزمره» عموم است؛ مثلاً مسائل کلان کشور را در چند عبارت کوتاهی که آوردهام، ببینید: اقتصاد و تورم، آموزش و مدرکگرایی، اجتماع و زنان، سیاست و تحریم، امنیت و ترور. این عبارتها را که از ذهنتان بگذرانید، متوجه میشوید از همین عبارتهای کلیدی مسائل کلان یک جامعه، تصویر و فیلم و متنی دیده و خواندهاید که رسانهها به شما ارائه کردهاند. «روزمره»، به دور از معنای دمدستی و سادهاش، همان میدانی است که در جهان امروزی ارتباطات و اطلاعات، تفکر و عمل را برای رسانه، مردم و حاکمیت سخت میکند. از طرفی رسانه دیگر مثل قبل بیرقیب نیست و نمیتوان روی اثرگذاری سریع و عمیقش حساب کرد. همچنین افکار عمومی شبیه قبل نبوده و خودش فعال است و در طرف سوم، حکومت و نهادهای حاکمیتی را داریم که بدون حمایت رسانه و افکار عمومی، جنگ سختی را در مواجهه با دشمنان خواهند داشت. اینجا حضور یک سلاح نامرئی که از جنس رسانه خبری نباشد، به واسطه لطافت و سرگرمیبخشی بتواند پذیرش عموم را بگیرد و همچنان سلاحی باشد که دشمنان حاکمیت و مردم را زمین بزند، حس میشود. «پیوست رسانهای» همان سلاح نامرئی است که میتواند مثلت نهادهای حاکمیتی، افکار عمومی و رسانههای جدید را در مواجهه با مسائل کلان، مقابل یا کنار هم قرار دهد. استفاده از پیوست رسانهای در زمان درست چیزی شبیه عصای موسی است و آثار روشن و قطعی دارد؛ پیوست رسانهای میتواند در میان مه و گرفتگی ناشی از انحرافات و فتنهها چراغی باشد که مسیر روشن مردم و حاکمیت را نشان دهد؛ میتواند به رسانههای رقیب قدرتی همچون مارهای جادوگران بدهد و در زمان درست همه مارها را به طناب و ریسمان تبدیل کرده و دروغین بودن آنها را افشا کند؛ بنابراین پیوست رسانهای بسته به زمان استفاده، یک فرصت یا تهدید است. یکی از مسائل کلان کشوری که رابطه مستقیم بر زندگی روزمره مردم دارد، «امنیت» است. امنیت به قدری مهم است که باقی مسائل کلان کشور در گروِ بودن آن است. مردم با تصوری که از امنیت دارند، در جامعه شروع به فعالیت و زندگی میکنند. از ابعاد مهم آن، بعد روانی و ذهنی است. وجود امنیت، اما حس نشدنش یا تثبیت حس بیامنیتی در اذهان، کاری است که از رسانه برمیآید؛ بنابراین فعالیت بسیاری از رسانههای ملی و بینالمللی در گفتمان امنیت تعریف میشود. «ترور» از مسائل مهم امنیت است. خود ترور در یک زمان مقرر اتفاق میافتد، اما بازتاب حادثه، اخبار، تصاویر، تفسیرها و تولیدات رسانهای آن تا ماهها و سالها در حال تغییر افکار عمومی است و اینگونه به یک بمب یا عامل خنثیساز بمب میان مثلث مردم، حاکمیت و رسانه تبدیل میشوند. ضرورت این مساله را با یک مثال موفق نشان میدهم؛ چند وقت پیش دادگاه منافقین برگزار شد. دقیقاً در همین بازه زمانی فیلم سینمایی «ضد» که درباره منافقین و عامل ترور شهید بهشتی بود، در حال اکران بود. چند وقت بعد حادثه تلخ تروریستی کرمان اتفاق افتاد. تمرکز خبر دادگاه منافقین بر «بازنمایی عوامل ترور»، تمرکز فیلم سینمایی ضد بر «بازنمایی تاریخی ترور» و تمرکز خبر حادثه تروریستی کرمان بر «بازنمایی وضعیت حال ترور» است. رسانه همان عنصری است که هر سه رویداد را به ما نشان داد. با اینحال، از میان آنها، سینمایی «ضد» همان پیوست رسانهای مهم در حوزه امنیت و ترور است که با شروع دادگاه منافقین و در زمان استراتژیک و درست اکران شد. اکران سینمایی «ضد» در یک زمان درست، باعث شد که مردم نسبت به بخشی از تاریخ و مساله ترور مطلع شوند و خبر دادگاه منافقین را با آگاهی دنبال کنند. این اتفاق باعث شد که که قدرت رسانههای معاند در حوزه امنیت و ترور پایین بیاید و استحکام مثلث افکار عمومی، حاکمیت و رسانه به واسطه این پیوست رسانهای تقویت شده و سینمایی «ضد» شبیه همان چراغی عمل کند که مسیر روشن را نشان میدهد. این اتفاق را میتوان یک نمونه موفق از تصمیمات راهبردی ایجاد و انتشار پیوستهای رسانهای دانست؛ نمایش بخشی از تاریخ با محوریت ترور در سینمایی «ضد» به عنوان یک نقطهقوت، برجسته شده و همزمانی اکرانش با دادگاه منافقین، فرصتی است که به خوبی دیده شده و از آن استفاده شد. گزاره خبری سوم حادثه تلخ تروریستی کرمان است. با نگاهی آیندهنگرانه میتوان سینمایی «ضد» را نقطه شروع ایجاد دقیق پیوستهای رسانهای و انتشار سریع و درست آنها دانست. سینما برای انسجام ملی، تقویت اعتماد میان رسانهها، حاکمیت و مردم یک رسانه راهبردی اثرگذار است. علاوه بر تصمیمات راهبردی درباره زمان اکران و انتشار پیوستهای رسانهای، نیاز است که نگاهی دقیقتر به محتوای پیوستهای رسانهای داشت؛ بهطور مثال میتوان در یک فیلم حادثه تروریستی کرمان به واسطه تصویر، صدا و متن و دیالوگ بازنمایی شود که با نگاهی تجربی، اطلاعاتی را به مخاطب منتقل کند که پس ذهن او بماند و در زمان مواجهه آنی و واقعی با مساله مشابه امنیتی یا ترور به کارش بیاید. این کار میزان خسارت جانی چنین حوادثی را پایین میآورد و هیچچیز برای پیوستهای رسانهای از این مهمتر و ضروریتر نیست که با رویکرد هنری، لطیف و سرگرمیبخش ارتباط خود با مردم را حفظ و افکار عمومی را نسبت به یک مساله و نوع مواجهه با آن آگاه کند و ناجی جان آنها شود.»
منبع: مهر