چهارشنبه 7 آذر 1403

اگر پدرم زنده بود نمی‌گذاشت هر بلایی که می‌خواهند سر استقلال بیاورند

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
اگر پدرم زنده بود نمی‌گذاشت هر بلایی که می‌خواهند سر استقلال بیاورند

خبرورزشی نوشت: فرزند منصور پورحیدری گفت: ساخته شدن مجسمه منصور پورحیدری در سال گذشته اصلا ارتباطی به باشگاه استقلال نداشت و کار شورای شهر بود.

روز جمعه پنجمین سالگرد در گذشته منصور پورحیدری است. یکی از اسطوره‌های فقید استقلال که به حق لقب "پدر استقلال "را به او دادند. مردی که پیراهن آبی جزیی از وجودش بود و برای موفق شدن این تیم از اعتبار، ثروت و حتی سلامتی خود مایه گذاشت. چهره‌ای ماندگار که نه تنها شرایط مناسب تحت عنوان سرمربی تیم ملی بلکه حتی بخشی از ثروت پدری را هم فدای موفقیت استقلال کرد ولی خانواده‌اش صراحتا تأکید می‌کنند طیف مدیریتی این باشگاه طی سالیان گذشته نه تنها حق مطلب را در حق او ادا نکردند، بلکه رفتاری نامناسب نیز داشته‌اند. در آستانه سالگرد منصورخان، سراغ علی پورحیدری رفتیم و با پسر این اسطوره فقید پیرامون غم فقدان پدرش همکلام شدیم:

*واقعا طی این پنج سال و روزهای بسیار سختی را گذراندیم. طبیعی است که وقتی انسان یک عزیزی را از دست می‌دهد، پس از مدتی این واقعیت تلخ را می‌پذیرد ما هم باید این را بپذیریم ولی درد اینجاست که دلتنگی ما هر روز بیشتر می‌شود و نمی‌توانیم با نبودن پدر کنار بیاییم. هنگامی که منصورخان فوت کرد، خواهرم به دلیل امتحانات دانشگاهی در ایران نبود و نتوانست به تهران سفر کند به همین خاطر در آن مقطع خیلی اذیت شد ولی حالا اینجاست و مرتب سر مزار پدر می‌رود.

*به نظرم اگر پدرم طی این پنج سال زنده بود و شرایط و مشکلات استقلال را می‌دید، برای حل دغدغه‌های این تیم دوباره وارد عرصه می‌شد و می‌جنگید. او از حق استقلال دفاع می‌کرد و اصلا برایش مهم نبود که طرف مقابلش وزیر است یا معاون. مطمئن باشید اگر منصورخان زنده بود اجازه نمی‌داد هر بلایی که دلشان می‌خواهد، سر استقلال بیاورند ولی افسوس که زنده نیست. همه می‌دانند که منصور پورحیدری چقدر برای استقلال خون دل خورد و پزشکان تأکید داشتند یکی از دلایل بیماری او استرس بود. واقعا برای استقلال حرص و جوش می‌خورد. اگر به گذشته بازگردیم، دیگر دلم نمی‌خواهد پدرم این همه برای استقلال سختی بکشد و مشکلات را به جان بخرد.

*پس از فوت پدرم، مردانی همچون آقای اولیایی و فتح‌الله‌زاده انصافا پیگیر بودند و تلاش زیادی کردند تا حق مطلب در مورد منصور پورحیدری ادا شود. یک بار هم آقای امیرحسین فتحی در زمانی که مدیرعامل باشگاه استقلال بود، مراسم ارزشمندی برای تجلیل از منصورخان در سالگردش گرفت که همان زمان از ایشان تشکر کردیم ولی به غیر از این، سایر مدیران استقلال عملا کاری برای این اسطوره بزرگ باشگاه خود انجام ندادند. حتی هنگام سالگرد ایشان هم که می‌شد، نه تلفنی به ما می‌زدند و نه یک دسته گل به پاس همه زحماتش می‌فرستادند.

*واقعا گفتن این حرف برای من فوق‌العاده تلخ و دشوار است ولی احساس می‌کنم صحبت کردن در مورد مطالبات منصور پورحیدری از باشگاه استقلال و عدم پرداخت طلب مالی او از این باشگاه حالا دیگر به نوعی توهین به خانواده ما تلقی می‌شود. پدرم از جیب خودش برای استقلال هزینه کرد و ارقام بسیار زیادی را در دهه‌های گذشته خرج کرده تا استقلال سرپا بماند ولی پس از فوت او، همان رقم کمی که از مطالباتش باقی مانده بود را ندادند. الان پنج سال است که این مبلغ پرداخت نشده است. ظاهرا آقایان خیالشان راحت است که خانواده پورحیدری اهل شکایت نیستند و به همین خاطر سراغی از مطالبات اسطوره استقلال نمی‌گیرند. ما فقط به احترام اعتبار منصور پورحیدری و هواداران استقلال حرفی از شکایت نزده‌ایم و فعلا هم قصدی برای انجام چنین کاری نداریم ولی شاید واقعا اگر روزی ببینیم که دوران بی‌خیالی آقایان تمام نمی‌شود، علیرغم میل باطنی، از طریق مراجع قانونی اقدام کنیم.

*پزشکان معالج هرگونه استرس را برای پدر به طور کامل ممنوع اعلام کرده بودند و به همین خاطر دلمان نمی‌خواست هنگامی که در بیمارستان بستری شده، بازی‌های استقلال را تماشا کند ولی خیلی رک بگویم از پس ایشان برنمی‌آمدیم و تأکید داشت تحت هر شرایطی مسابقات استقلال را تماشا کند. شاید باورتان نشود ولی از روی تخت بازی‌ها را می‌دید و حتی با وجود بیماری هم برای موفقیت استقلال حرص و جوش می‌خورد.

*ساخته شدن مجسمه منصور پورحیدری در سال گذشته اصلا ارتباطی به باشگاه استقلال نداشت و کار شورای شهر بود. هر وقت از کنار آن مجسمه رد می‌شوم، از داشتن چنین پدری احساس غرور می‌کنم و البته حس دل‌تنگی نبودن او هم حسابی آزارم می‌دهد.

257 251

کد خبر 1570028
اگر پدرم زنده بود نمی‌گذاشت هر بلایی که می‌خواهند سر استقلال بیاورند 2