این فریادها گوش شنوا میخواهند!
سپردن پیگیری کپی رایت به گروههای خصوصی از جمله راهکارهایی است که برای حل این مساله ذر کشورمان پیشنهاد می شود؛ راهکاری که در صورت اجرایی شدن، میتوان عملی شدن رعایت کپی رایت آثار موسیقایی را اطمینان داد.
شاید تا به حال بارها برای موسیقیدانهای ایرانی پیش آمده باشد که آثارشان بدون اجازه استفاده شده و چه بسا که وقتی دست به اعتراض زدهاند، فردی که کپی رایت را زیرپا گذاشته نپذیرفته و در مواردی حتی حق به جانب عمل کرده است.
مقوله کپی رایت سالهاست که به جهت نبودن قوانین سفت و سخت برای آن، از طرف اهالی فرهنگ و هنر مورد نقد واقع شده است. ولی این فریادها کار به جایی نبردهاند و تا به حال مشاهده نشده آنگونه که باید این مسئله در ایران پیگیری شود، نهادهایی مشخص در رابطه با آن، قوانینی هم سطح با قوانین کپی رایت جهانی وضع کرده و پیگیری این مسئله را به انجام برسانند. به جهت نبود قوانین محکم برای کپی رایت در ایران، چندی پیش سلسله گفتوگوهایی را درباره این مسئله در ایسنا منتشر کردیم که شاید با تلنگری دوباره، برای پیاده سازی قوانین جهانی کپی رایت در ایران تدابیری اندیشیده شود.
در این گفتوگوها عمده آهنگسازان بر این باور بودند که یکی از اصلیترین متخلفان کپی رایت در ایران سازمان «صداوسیما» است که هنرمندان موسیقی زیادی به جهت استفاده غیرقانونی از آثارشان شاکی و معتقد هستند که در جهت پیگیری این مسئله از طرف دادسرای رسانه، کار به جایی نخواهند برد.
البته به جهت اعتراض هنرمندان موسیقی نسبت به استفاده غیرقانونی از آثارشان در «صداوسیما» چندین بار تلاش کردیم که با برقراری تماس با بخش یا فرد مربوطه در بخش موسیقی این سازمان، توضیحات آنها را جویا شویم، اما با وجود تلاشهای متوالی ایسنا پاسخی حاصل نشد.
در زمینه راه حلهای پیشنهادی برای رعایت کپی رایت در ایران، رامین صدیقی، تهیه کننده موسیقی عنوان کرده بود که راه حل این امر، پیوستن به کنسوانسیون «برن» است. مشخصا درباره بحث موسیقی و کپی رایت، کشورهای عضو «برن» با تشکیل نهادهایی، قانونهای مشتقی از قانون اصلی را برای خود تدوین میکنند. در این قوانین، مقررات، دستورالعملها، آیین نامهها و حتی تعرفه بخش قهری مشخص میشود.
ولی با این حال نیما جوان، تهیه کننده ای دیگر درباره پیوستن ایران به کنوانسیون «برن» مطرح کرده بود که ایران کشور ایدئولوژیکی است و این ویژگی، پیوستن ایران را به کنوانسیون جهانی کپی رایت سخت میکند؛ زیرا اگر آن کنوانسیون را بپذیریم، دیگر به هیچ وجه نمیتوانیم سانسور انجام دهیم؛ یعنی سریالها یا فیلمهایی که صداوسیما میخرد و آنها را پخش میکند، دیگر به هیچ عنوان حق دخل و تصرف در آنها را نخواهد داشت.
اکنون با توجه به مسائلی که تاکنون درباره کپی رایت در ایران مطرح شده، تصمیم گرفتیم به دنبال طرح راه حل دیگری برای رعایت این قانون در ایران باشیم. به همین جهت خبرنگار بخش موسیقی ایسنا طی صحبتی با احسان مطوری نوازنده سنتور و آهنگساز سعی کرده است راهحلهای دیگری ارائه داده و نکاتی را درباره تخلفات کپی رایت معرفی کند.
تشکیل نهادهایی برای صدور مجوز کپی رایت
این هنرمند در ابتدا درباره راه حلی که در ایران برای رعایت کپی رایت قابل پیاده سازی است، میگوید: ابزارهای حکومتی باید به ابزارهای خصوصی اجازه پیگیری کپی رایت را بدهند. چندین سال پیش برای کالاهای مختلف نشانی به نام «استاندارد» در نظر گرفته شد که این نشان کیفیت کالا را ضمانت میکرد. حال در مورد موسیقی نیز به همین صورت است، زمانی که پیگیری کپی رایت به گروههای خصوصی سپرده شود، میتوان عملی شدن این امر را اطمینان داد.
او در ادامه با ذکر یک نمونه توضیح میدهد: فرض کنید صاحب یک کافه قصد دارد آثار یکی از هنرمندان موسیقی ایرانی را پخش کند، به این نهادها مراجعه کرده و در عوض پرداخت مبلغی به مدت مثلا یک سال مجوز پخش آن قطعه را دریافت میکند. همچنین اگر صداوسیما قصد پخش یکی از آثار هنرمندی را داشته باشد، در صورتی که از وجود این مراکز که کپی رایت را دنبال و مجوز پخش آثار مختلف را بعضا بدون دخالت خود صاحب اثر صادر میکنند، آگاه باشد، دیگر به صورت غیرقانونی دست به پخش آثار آن هنرمند نمیزند. این روند در کل دنیا انجام میشود؛ یعنی هر کشور کمپانیهای صدور مجوز دارد.
مطوری بیان میکند: البته این بخش به رعایت حقوق ناشر برمیگردد و پس از آن نیاز داریم که از طریق شرکتهای صدور مجوز کپی رایت، ساز و کاری برای گرفتن کپی رایت از طریق جوامع جهانی به وجود آید که برای مثال ممکن است دادگاههای قضایی ایران با کپی رایت امریکا موافقت نکنند که در این صورت میتوانیم از کپی رایت اروپا استفاده کنیم. در چنین شرایطی اگر فردی بدون رعایت کپی رایت از اثر موسیقی یک آهنگساز که کپی رایت اثرش را گرفته، استفاده کند، دادگاه میتواند به نفع آن آهنگساز رای صادر کند. همچنین پیاده سازی این ساز و کار موجب میشود که اگر یک پلتفرم پخش فیلم ایرانی بدون اجازه فیلم یک کارگردان خارجی را پخش کند، آن کارگردان بتواند از حق و حقوق خود دفاع کند.
او تصریح میکند: البته بخش خصوصی حتما نباید یک ناشر باشد، اتفاقا این تصور غلط است. بلکه بخش خصوصی شامل کمپانیهایی است که کارشان صدور مجوز است، به گونهای که به صورت قانونی اجازه پخش میدهند.
وقتی که فضای مجازی رسوایی به بار میآورد
در ادامه از این آهنگساز سوال میکنیم که اگر در ایران از اثر یک هنرمند ایرانی که خارج از کشور ساکن است به صورت غیرقانونی استفاده شود، پیگیری کپی رایت آن به چه صورت خواهد بود؟
پاسخ میدهد: باید از راه قانون یا از راه فشار مردمی وارد شد. البته در حال حاضر تنها ابزار مفید برای این امر اطلاع رسانی از طریق فضای مجازی است. بارها شاهد بودهام که تخلف در کپی رایت از طریق فضای مجازی اطلاع رسانی شده و فرد متخلف حداقل مجبور به حذف کار خود از پلتفرمهای پخش موسیقی شده است. همچنین در مواردی که شباهت ملودی یا استفاده غیرقانونی صورت گرفته بود، اطلاع رسانی از طریق فضای مجازی به جایی رسید که فرد متخلف عذرخواهی کرد. البته عذرخواهی صورت مسئله را پاک نمیکند؛ چون از ایده فرد دیگری بدون اجازه استفاده شده است. ولی اینکه اطلاع رسانی از طریق فضای مجازی به زنگ خطری برای گرو بودن آبروی افراد بدل شود، شاید کمتر ریسک این مسئله را به جان بخرند.
کپی رایت باید در ایران فرهنگ سازی شود
با توجه به اینکه این هنرمند خارج از ایران ساکن است، این پرسش را مطرح میکنیم که در صورت استفاده غیرقانونی از آثارش در ایران آیا تا به حال اقدامی داشته است یا خیر؟ میگوید: خیر تا به حال پیش نیامده که برای پیگیری حق و حقوق آثارم اقدامی داشته باشم. از آنجایی که ساز و کاری در ایران برای کپی رایت وجود ندارد، خیلی برایم حائز اهمیت نبوده است. البته جامعه موسیقی در ایران کوچک است و در این جامعه یک سری فرهنگها آموزش داده نشده است.
او ادامه میدهد: امروزه اگر با کسی صمیمی باشید، شاید ساعت 10 شب با او تماس بگیرید ولی در صورت نبود این صمیمیت به خود اجازه تماس در این ساعت را نخواهید داد. اگرچه که وقتی هنوز این مسئله فرهنگ سازی نشده بود، امکان داشت ساعت 11 شب هم با شما تماس بگیرند.
این موسیقیدان تصریح میکند: کپی رایت نیز به همین گونه است، ابتدا باید در ایران فرهنگ سازی شود و سپس هنرمندی که حقوقش زیر پا گذاشته شده، از حق خود دفاع کند. ممکن است از ملودی اثر آهنگسازی بدون اجازه استفاده شده باشد و او مسئله را پیگیری کند ولی چون پشت این ماجرا یک خواننده معروف و پرطرفدار است، اعتراض او کار به جایی نخواهد برد.
یک اثر فرهنگی و هنری پس از چه مدت آزاد میشود؟
مطوری در پاسخ به این سوال میگوید: اصطلاحی با عنوان «public domain» داریم، مثلا شعر حافظ «public domain» تلقی میشود و اگر فردی بخواهد از اشعار او استفاده کند، بعدا مدعی حق و حقوق نخواهد داشت. البته باید توجه کرد که یک دندانپزشک یا مهندس معمار، به عنوان خروجی کار خود دستمزدی را دریافت کرده و با آن مثلا یک خانه میخرد که این خانه سرمایه او محسوب میشود. سرمایه یک موسیقیدان یا شاعر نیز اثری است که خلق میکند. در هنر به این سرمایه «asset» یا «property» گفته میشود.
او ادامه میدهد: در صورت درگذشت هنرمند، سرمایه او به وارثینش خواهد رسید. حال چه قانونا اعلام کرده باشد و چه اعلام نکرده باشد، وراث او میتوانند برای سرمایه آن هنرمند در صورت ایجاد منافع مالی، اقدام کنند. به همین دلیل زمانی اثری از یک موسیقیدان در public domain قرار میگیرد که وارثی وجود نداشته باشد.
این هنرمند با بیان اینکه در ایران آثار فرهنگی و هنری پس از چهل سال public domain تلقی میشوند، میگوید: فرض کنید 40 سال از مرگ حسین منزوی (شاعر) گذشته باشد ولی فرزند او هنوز در قید حیات باشد. قانون ایران میگوید که اثر این شاعر با توجه به گذشت چهل سال، آزاد میشود ولی مسئله اینجا است که این مدت زمان خیلی کوتاه است و هنوز ورثه آن فرد در قید حیات هستند و آن اثر متعلق به آنها است. پس این مدت زمان باید به دست کم 70 تا 80 سال تغییر پیدا کند که در صورت استفاده از آن وراث مدعی حق و حقوق خود نشوند.
او مثالی در این راستا بیان کرده و توضیح میدهد: مثلا قاآنی شیرازی (شاعر) که 130 سال از فوت او میگذرد، اگر اکنون حتی ورثهای هم داشته باشد، طبیعی است که در صورت استفاده از اشعار او، مشکلی پیش نخواهد آمد.
مطوری همچنین به بعد دیگری از این ماجرا پرداخته و بیان میکند: البته گاهی ممکن است یک اثر چون قطعه «ای ایران» روح الله خالقی نمای ملی گرایی پیدا کند که در این صورت استفاده از اثر مجاز است وگرنه که فرزند روح الله خالقی تا چند وقت پیش در قید حیات بود و میتوانست پیگیر حق و حقوق آن شود.
او تصریح میکند: بر اساس یکی از مقالاتی که درباره تبدیل یک اثر به public domain خواندهام، تأثیری که آن اثر در یک زمان مشخص دارد و بیانگر تأثیر سبک یا نوآوری شخصی در آن منطقهای از زمان است، انتفاع مالی از آن تأثیر باید به صاحب اثر برسد. ولی بعد از مدتی که تأثیرگذاری اثر و تأثیرپذیری جامعه کمتر و کمرنگتر میشود، آنگاه به public domain تبدیل میشود. مگر اینکه فردی مانند آقای ابتهاج یا شفیعی کدکنی اجازه استفاده از اثر خود را به همه و در هر مقطع زمانی، صادر کند.
صاحب اثر کیست؟
پاسخ میدهد: اگر اثری خریداری شده باشد، یعنی تمامی منافع مالی در رابطه با آن پرداخت شده و سندی برای اثبات مالکیت آن در اختیار باشد، فرد خریدار صاحب اثر است. اما مسئله اینجا است که گاهی اثری از یک آهنگساز با تنظیمی مشخص خریداری میشود، در این شرایط آن قطعه تنها با همان تنظیم به تهیه کننده تعلق دارد. ولی صاحب ملودی، آهنگساز اثر است؛ یعنی اگر فرد دیگری بخواهد قطعه را با تنظیم دیگری استفاده کند باید از آهنگساز آن اجازه بگیرد. مگر اینکه آهنگساز تمام منافع مالی و معنوی از ملودی گرفته تا تنظیم را به تهیه کننده واگذار کرده باشد.
حتی کاور یک قطعه موسیقی هم نیاز به رعایت کپی رایت دارد
در بخش دیگری از گفتوگو این مسئله را با او مطرح میکنیم که اگر فرد یا افرادی قصد داشته باشند یک اثر موسیقایی را بدون هدف مالی کاور کنند، آیا باز هم نیاز به رعایت کپی رایت هست؟
توضیح میدهد: فرض کنید فردی به کشوری دیگر مهاجرت میکند و یک کمپانی به او اجازه کار میدهد، ولی فردای آن روز آن فرد میخواهد در یک کار عمومی به صورت داوطلبانه شرکت داشته باشد، ولی اجازه آن کار را نخواهد داشت؛ زیرا تنها اجازه کار کردن برای آن کمپانی را دارد.
او ادامه میدهد: حال آهنگسازی اثری را تولید کرده که ممکن است برای او منافعی در پی داشته باشد ولی شخصی قصد دارد اثر آن آهنگساز را باوجود نداشتن منفعت مالی کاور کند اما چون ممکن است این اقدام موجب شود که اثر آن آهنگساز جای دیگر شنیده نشود و به او خسارت مالی وارد شود، باید حتما برای تولید کاور از صاحب اثر اجازه گرفته شود.
این هنرمند تصریح میکند: زمانی که یک ملودی یا قطعهای کاور میشود، کاور تولید شده ثبت میشود. به عنوان مثال یک موسیقیدان قصد دارد قطعه «هشت بهشت» آقای کسایی را کاور و سپس آن را در پلتفرمهای مختلف پخش کند که این امر موجب دیده و شنیده شدن کار و ایجاد یک اعتبار معنوی برای آن فرد خواهد شد. حال ممکن است این اعتبار معنوی در آینده باعث ایجاد اعتبار مادی در دیگر آثار فردی که اقدام به کاور کرده، شود. زیرا ممکن است فردی که کاوری را به انجام رسانده در ادامه فعالیت موسیقایی خود و یا اصلا در راستای تنظیمی که روی اثر آقای کسایی داشته است، پیشنهاد کاری همراه با منفعت مالی داشته باشد.
اجراهای خیابانی قابل کنترل نیستند
مطوری درباره قطعاتی که توسط هنرمندان خیابانی کاور میشود و یا قطعاتی که به صورت زنده در رستورانها یا پاساژها اجرا میشود، عنوان میکند: کنترل چنین اقداماتی خیلی ممکن نیست و بعضا برای آن قانونی هم وجود ندارد. در امریکا جوانهایی هستند که یک گیتار در دست میگیرند و در خیابان آثار خوانندگان پاپ امریکایی را کاور میکنند.
او ادامه میدهد: ولی مثلا در همایشها، مکانهای فرهنگی یا رستورانها، افرادی که یک قطعه را کاور میکنند، بابت آن اجرا دستمزد گرفتهاند و حتی اگر رایگان هم اجرایی را ارائه دهند، بالاخره مخاطبانی دارند و ممکن است اجرای آنها منجر به پیشنهادهای کاری دیگری شود. پس قاعدتا باید اجازه صاحب اثر کسب شود و یا حق و حقوقی پرداخت؛ ولی چون این اتفاق به تعداد دفعات بالایی در یک روز رخ میدهد خیلی قابل کنترل نیست. مگر اینکه فردی قصد برگزاری یک کنسرت داشته باشد و در پلی لیست او آثاری برای کاور نیز وجود داشته باشد که در این صورت اگر اجازه صاحب اثر کسب نشده باشد امکان اجرای آن قطعه وجود نخواهد داشت.
دریافت کپی رایت اثر، مهمتر از خود اثر
این هنرمند همچنین درباره نحوه پیگیری رعایت نشدن کپی رایت آثار موسیقی، توضیح میدهد: پیش از هر چیزی یک اثر موسیقایی باید همانگونه که یک ملک دارای سند است، اسناد و مدارک یا کپی رایت داشته باشد.
او ادامه میدهد: آهنگسازی، سند اثر خود را در اختیار دارد و متوجه میشود فردی از اثر او بدون اجازه استفاده کرده است. اگر اثری که با زیر پا گذاشتن کپی رایت تولید شده در فضای دیجیتال مدیاها مانند سوند کلاد، اسپاتیفای و یوتیوب به اشتراک گذاشته شده باشد، صاحب اثر به راحتی میتواند با پلتفرمها مکاتبه کرده و مدارک و مستندات خود را ارائه دهد. در همین راستا این پلتفرمها به فردی که قوانین کپی رایت را زیر پا گذاشته ایمیل زده و خواستار ارائه سند و مدرک از جانب او نیز میشوند ولی اگر آن فرد نتواند مدرکی ارائه دهد کارش از این پلتفرمها حذف میشود.
این هنرمند تصریح میکند: همچنین ممکن است ویدیویی ساخته شود، موسیقی هنرمند دیگری بدون رعایت کپی رایت روی آن قرارداده شود، در یوتیوب اشتراک گذاری شود و بازدیدهای فراوانی هم دریافت کند که در نهایت منجر به کسب درآمد گزافی برای سازنده ویدیو شود. در چنین شرایطی که تخلف کپی رایت (copyright infringement) صورت میگیرد، صاحب آن موسیقی باید یک وکیل استخدام کرده و توسط او مدعی شود که خسارت مالی به او وارد شده است. درواقع با استفاده از اثر او کسب درآمد شده ولی پولی به او پرداخت نشده است. در این شرایط با برگزاری دادگاه، فرد متخلف موظف خواهد سهم مالی صاحب اثر را به علاوه جریمهای که برایش در نظر گرفته میشود پرداخت کند. انتهای پیام