این همه سال مسئولان در باره صرفه جویی آب سخنرانی کرده اند؛ چرا مردم آن را جدی نمی گیرند؟/ همه چیز تعارف است

به این جمله آقای پزشکیان، رئیسجمهور محترم توجه کنید: «اگر مردم با ما برای حل مشکل آب همکاری نکنند، با بحران وحشتناکی روبهرو خواهیم شد.» شما وقتی به اظهارات رئیسجمهور درباره یکی از فوریترین مسائل امروز جامعه یعنی بحران آب دقت میکنید، میبینید او خواستار جلب مشارکت مردم برای عبور از این بحران شدهاست.
به گزارش خبرآنلاین روزنامه جوان نوشت: تا اینجای کار همه چیز طبیعی است. رئیسجمهور به عنوان عالیترین مقام اجرایی کشور به یکی از بحرانیترین نقاط زندگی امروز ما اشاره کردهاست، اما چرا جمله رئیسجمهور و عبارتهای مشابه آن هیچ تکانی در جامعه ایجاد نمیکند؟ اگر حرف رئیسجمهور مهم است، اگر کمبود آب به یک دغدغه و گره ذهنی در میان میلیونها شهروند ایرانی بدل شده، پس چرا هشدار رئیسجمهور و تقاضای او برای جلب مشارکت، حداقل جریانی نه در رسانههای رسمی و نه در شبکههای اجتماعی ایجاد نمیکند؟ چرا همه چیز در حد یک هشدار و ترساندن تقلیل مییابد؟
به این مثال توجه کنید: سه نفر در تهران قرار میگذارند کوه بروند. آیا آنها میگویند جمع بشویم برویم کوه؟ اگر این سه نفر قرارشان را در حد همین جمله تقلیل دهند، خودشان هم میدانند که دارند تعارف میکنند و جدی نیستند و هیچ وقت هم کوه نخواهند رفت، اما اگر آنها وارد جزئیات شوند، اگر پای قیود را به میان بکشند و قرارشان را در یک نقطه مشخص مکانی و زمانی به قید و بند بکشند، در آن صورت وضعیت فرق خواهد کرد: ساعت 6 صبح جمعه 10 مرداد، میدان درکه، این گزاره خیلی با این جمله فرق میکند: قرار بگذارید برویم کوه.
وقتی ما قرار است با میلیونها آدم مثلاً در تهران یا کلانشهرهای دیگر قرار بگذاریم نمیتوانیم بگوییم جمع شویم برویم در آب صرفهجویی کنیم. وقتی با چنین رهیافت و ادبیاتی با مردم سخن میگوییم، همه ما به روشنی میدانیم که وارد حوزههای تعارفی و غیرجدی شدهایم، هم سخنران و هم مخاطب میداند که موضوع جدی نیست. چرا؟ به خاطر اینکه پای هیچ قید و مثال و مصداقی در میان نیست.
یکی از آفات سخنرانیهای مقامات کشور که البته در بین همه ما کمابیش جریان دارد، رها کردن مخاطب در چشماندازهایی است که راه روشنی برای رسیدن به آن تعیین نشدهاست. صرفهجویی در آب یک چشمانداز است که رئیسجمهور، ما را به آن دعوت میکند، اما چرا در این چهار، پنج دههای که این چشمانداز از طریق تبلیغات محیطی، تلویزیونی، تریبونها و نظایر آن ارائه شده، نتوانسته اندک تأثیری بر رفتار مصرفکنندگان و فرهنگ مصرف بگذارد. به خاطر اینکه فقط و فقط یک چشمانداز را تعیین کرده و قرار گذاشتهایم برویم کوه، بدون آنکه پای قید روشنی در میان باشد.
مصرفکنندگان آب زمانی خریدار حرف رئیسجمهور خواهند بود که صرفهجویی در آب را بتوانند به عنوان یک محصول، روش و رویکرد در دستگاههای اجرایی کشور ببینند و مثلاً رئیسجمهور بگوید دولت در این یک سال یا دستکم در چهار، پنج ماه اخیر تشدید خشکسالی از خود آغاز کرده و دست به این تغییرات زدهاست، یا رئیسجمهور پیام خود را از «سطح انتزاعی» به «سطح عینی» برساند و بگوید من از این پنج روش برای کاهش مصرف آب در خانه خودم استفاده میکنم یا مثلاً دولت در حال همکاری با شهرداری است که در فضای سبز تهران از چمن استفاده نشود و نظایر آن.
وقتی سه نفر میخواهند یک قرار کوتاه بگذارند، کلی قید مکانی و زمانی برای قرار خود میتراشند تا بتوانند به آن قرار عینیت و جدیت ببخشند، چون میدانند کلیگویی نمیتواند مصداق روشنی برای قرار باشد. حال وقتی صحبت بر سر یک قرار ملی است، چگونه این قرار ملی میتواند بدون قید و بند و مصداق و روش در بستر سخنان انتزاعی صورت گیرد؟
17302
کد خبر 2096013