یک‌شنبه 4 آذر 1403

بادبان‌ها را بکشید

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
بادبان‌ها را بکشید

بزرگنمایی مشکلات و مقصردانستن سیاست‌های پیشین ناامیدی مردم نسبت به ساختار را به‌همراه دارد و جلوگیری از شکل‌گرفتن این حس میان مردم کار چندان راحتی نیست.

به گزارش مشرق، مواجهه رسانه‌های اصلاح‌طلب نسبت به ریاست‌جمهوری مسعود پزشکیان با مضامینی مثل روبه‌رویی او با بحران و مطالبات متنوع و مشکلات در راه همراه است.

در این رویکرد رسانه‌ها و افراد هوادار و نزدیک به رئیس‌جمهور از این عبارات به‌عنوان مانع و توجیهی برای به بن‌بست‌خوردن‌های «احتمالی» این دولت استفاده می‌کنند. این موضوع اما تبعاتی دارد که «کاهش سطح مطالبات» یکی از آنهاست.

اینکه مشکلات کشور را در ذهن مردم بزرگ و بزرگ‌تر کنیم، انتظارات و حتی کنش‌های مدنی آنها را در سطوح پایین و میانی محدود می‌کند.

بهتر است این موضوع هم در نظر گرفته شود که در سال‌های اخیر کشور همواره با مشکلات مختلفی به‌خصوص در حوزه‌های اقتصادی روبه‌رو بوده و تعرفه‌های رای مردم دقیقا به دلیل رفع این مشکلات به صندوق ریخته می‌شود.

بنابراین این حجم از بزرگ‌نمایی مشکلات توسط برخی از رسانه‌ها و افراد نه‌تنها گره‌ای از آنها باز نمی‌کند بلکه پیامدهای منفی قابل‌توجهی نیز به همراه دارد.

از مشکلات در راه نترسید

در دنیای «هواداری» افراد از موضوع مورد علاقه خودشان حمایت و درصورت لزوم از او برابر هجمه‌ها دفاع می‌کنند. این کنشی طبیعی است اما این روند جایی از حالت طبیعی خود خارج می‌شود که سطوح هواداری از مسیر عقلانی خود منحرف شده و کارویژه اصلی خود یعنی «حمایتگری» را جایگزین کنش‌های فرعی می‌کند.

همزمان با انتخاب مسعود پزشکیان به‌عنوان رئیس‌جمهور منتخب مردم، فعالیت‌های حمایتی از او شدت گرفته و مردم فارغ از اینکه روز 15 تیر تعرفه مرقوم به نام او را در صندوق‌های قرمزرنگ انداخته‌اند یا نه، سعی می‌کنند در مسیر حکمرانی کشور او را همراهی کنند.

در مسیر هموارسازی اما برخی با بحرانی جلوه دادن وضعیت کشور سطح انتظارات از چهاردهمین تیم دولت را کاهش می‌دهند.

«مشکلاتی که در راهند» تیتر صفحه اول روزنامه «اعتماد»، یک روز پس از اعلام نتایج انتخابات بود. این روزنامه اصلاح‌طلب مهم‌ترین اولویت‌های پزشکیان را مورد بررسی قرار داده و با این تیتر که مشکلاتی که در راهند، به استقبال کارگزاران جدید رفته است.

محمدعلی ابطحی فعال اصلاح‌طلب با اشاره به اینکه مطالبات غیرواقعی و حداکثری از دولت آینده کشور را با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌کند؛ نوشت: «باید باور کنیم که رقبا به‌صورت منسجم در حال فعالیت هستند. از رقبای پزشکیان هم باید دعوت کرد که با دولت همکاری کنند.» احمد زیدآبادی از دیگر فعالان اصلاح‌طلب هم تاکید کرده است: «کوه مشکلاتی که بر سر راه دولت مسعودپزشکیان قد علم کرده است بر هیچ فرد آگاهی پوشیده نیست.» عباس عبدی هم وعده‌های دولت رئیسی برای حل این مشکلات را شکست‌خورده دانسته است و نوشت: «تورم به جای نصف و تک‌رقمی شدن افزایش یافته، حتی رکورد 80 ساله تورم شکسته شده است. اکنون افق روشنی برای رشد اقتصادی پایدار وجود ندارد، ساخت مسکن و تولید شغل با وعده‌های داده‌شده فاصله بسیاری دارد، همچنانکه چشم‌اندازی از رفع تحریم‌ها وجود ندارد. مجموعه این موارد موجب ناترازی‌های شدیدی در انرژی، بودجه دولت، محیط‌زیست و... شده که برای کشور و آینده آن خطرناک است.» یکی از وب‌سایت‌های اصلاح‌طلب هم چالش‌های پیش روی پزشکیان در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را بررسی کرده و راه‌حل تمام چالش‌های موجود در کشور اعم از مشکلات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در گرو تندروهای جریان مقابل دانسته شده. روزنامه دیگری در این باره نوشت: «فشارهای اقتصادی به‌وجودآمده ناشی از ناکارآمدی تصمیمات اقتصادی دولت در کنار مشکلات ناشی از خروج آمریکا از برجام و افزایش قابل‌توجه ارزش کالاها، خدمات و ارزاق عمومی موجبات ایجاد انتظارات فزاینده بهبود وضعیت اقتصادی در آحاد جامعه بالاخص پس از تاکید بر لزوم بازگشت به میز مذاکرات از سوی ساکن بعدی خیابان پاستور در مناظرات انتخاباتی فراهم آورده است.»

اصلاح‌طلبی علیه اصلاح‌طلبی

قرار دادن دولت جدید در هزارتوی مشکلات و توجیه ناکارآمدی در حل آنها چندان عمل موثری نیست. شاید این موضوع در نگاه اولیه و کوتاه‌مدت کارآمد باشد و حتی آورده‌های مثبتی هم داشته باشد اما در طول زمان تبدیل به یک بافتار سیاسی و اجتماعی فرسوده‌ای می‌شود که گذر از آن راحت نخواهد بود. در شرایط کنونی از مشکلات موجود می‌توان به‌عنوان فرصت و انگیزه‌ای مناسب برای حل آنها استفاده کرد.

دولت جدید ممکن است انگیزه و فرصت مناسبی برای اجرای اصلاحات و تغییرات داشته باشد که دولت‌های قبلی نتوانسته‌اند به آنها بپردازند. در عین حال بزرگنمایی این مشکلات منجر به ناامیدی و نتیجه عکس می‌شود.

از وجود مشکلات می‌توان برای مشارکت فعال و حمایتگر مردم در حل آن استفاده کرد. مردم اعم از طرفداران دولت جدید و حتی 45 درصدی که به آن رای نداده‌اند، ممکن است درصورت آگاهی از تلاش تیم دولت برای حل مشکلات از آنها حمایت کنند با این امید که مشکلات موجود حل شوند. حمایت‌های مردمی فزاینده می‌تواند به دولت جدید قدرت و مشروعیت بیشتری برای اقداماتش بدهد.

ورود فرد یا تیم‌های جدید به حوزه‌های مختلف، نشانگر انگیزه، نوآوری و روحیه کاری بیشتر نسبت به رفع چالش‌های موجود است بنابراین باید برای کمک به این موضوع از بزرگ‌نمایی مشکلات جلوگیری شود تا دولت جدید به سردرگمی دچار نشود. همان‌طور که اشاره شد رجوع به مشکلات گذشته در دولت‌ها امری مرسوم است. این موضوع جواب هم می‌دهد، اما در کوتاه‌مدت.

بزرگنمایی مشکلات و مقصردانستن سیاست‌های پیشین ناامیدی مردم نسبت به ساختار را به‌همراه دارد و جلوگیری از شکل‌گرفتن این حس میان مردم کار چندان راحتی نیست.

علاوه‌بر این، تعریف بحرانی از شرایط موجود نه‌تنها انتظارات را کاهش نمی‌دهد که موجب تولید تقاضاهای اساسی از دولت شده و با توجه به اینکه دولت جدید تجربه و منابع کافی برای مدیریت آنها ندارد، مسیر کارآمدی‌اش با این انتظارات متنوع، پیچیده و اولویت‌بندی‌نشده مختل می‌شود. درنهایت دولت مسعود پزشکیان که سبد رای متنوعی داشته، اگر نتواند با چالش‌های بازنمایی‌شده توسط طرفداران و حلقه‌های نزدیک به خودش به‌درستی تعامل کند، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را از دست می‌دهد.

به‌طور کلی اینکه دولت جدید در شرایط بحرانی روی کار آمده هم می‌تواند فرصت‌هایی برای اصلاحات و بهبود ایجاد کند و هم چالش‌ها و مشکلاتی را به همراه داشته باشد. موفقیت دولت جدید بستگی به توانایی آن در مدیریت بحران، ایجاد اعتماد عمومی و اجرای سیاست‌های موثر دارد.

به گذشته برگردیم یا آینده را ببینیم؟

خروج از این برساخت ذهنی ناپایدار از شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور امری ضروری است و در عین‌حال راه‌حل‌هایی برای آن تعریف شده:

1. درک علل و ریشه مشکلات: بررسی عملکرد دولت‌های گذشته و تحلیل علل مشکلات می‌تواند به درک بهتری از وضعیت فعلی منجر شود و از تکرار اشتباهات جلوگیری کند.

2. مسئولیت‌پذیری و شفافیت: توجه به نقش دولت‌های گذشته در ایجاد مشکلات و البته رفع آنها می‌تواند به مسئولیت‌پذیری و شفافیت بیشتر در سیستم حکمرانی کشور کمک کند. این موضوع باعث می‌شود تا دولت جدید و دولت‌ها در آینده نسبت به تصمیمات و عملکرد خود دقت بیشتری داشته باشند.

در دیدگاه دیگر، توجه به گذشته کنار گذاشته شده و نگاه به آینده مدنظر قرار گرفته است:

1. تمرکز بر راه‌حل‌ها: همان‌طور که پیش‌تر ذیل تبعات بزرگ‌نمایی مشکلات اشاره شد شایسته است که به‌جای این این امر بر راه‌حل مشکلات تمرکز شود. نگاه به آینده و تمرکز بر راه‌حل‌های عملی برای مشکلات موجود می‌تواند به پیشرفت و توسعه کشور کمک کند. تمرکز بر آینده به معنای حرکت به سوی بهبود و استفاده از فرصت‌ها برای ایجاد تغییرات مثبت است. اگر جای این رویکردها عوض شود جامعه از حرکت متوقف می‌شود.

2. انرژی و انگیزه برای بهبود: تمرکز بر آینده و حل مشکلات می‌تواند انگیزه و انرژی مثبتی برای دولت و جامعه ایجاد کند. این انگیزه می‌تواند به تحرک و پیشرفت بیشتر منجر شود. همچنین منجر به تقویت امر ملی و سرمایه اجتماعی که از فرصت‌های امروز کشور ماست می‌شود.

3. همبستگی و همکاری: نگاه به آینده و حل مشکلات نیازمند همکاری و همبستگی میان دولت، مجلس و قوه‌قضائیه است. همچنین حضور فعال نهادهای مختلف و مردم نقش بسزایی در این مسیر دارد. این همکاری می‌تواند به ایجاد جو اعتماد و تعامل مثبت منجر شود.

به نظر تعادل و ترکیب این دو رویکرد می‌تواند مسیر بهتری برای پاسخ به چالش‌ها ترسیم کند:

1. یادگیری از گذشته و حرکت به سوی آینده: بهترین رویکرد می‌تواند ترکیبی از هر دو باشد؛ به این معنی که از گذشته یاد بگیریم و درس‌هایی که می‌توانیم از آن بگیریم را مد نظر قرار دهیم، اما تمرکز اصلی را بر حل مشکلات و پیشرفت به سوی آینده قرار دهیم.

2. انتقاد سازنده و پیشنهادها: اینکه صرفا دولت‌های گذشته نقد شوند و عملکرد دوره ریاست‌جمهوری محدود به این کار شود نه‌تنها مسائل را حل نمی‌کند که باعث از کار افتادن چرخ‌های توسعه و پیشرفت می‌شود. انتقاد از عملکرد دولت‌های گذشته باید سازنده و با پیشنهادهای عملی برای بهبود وضعیت همراه باشد.

این رویکرد می‌تواند به بهبود و اصلاح عملکرد دولت کمک کند. درنهایت، توجه به گذشته برای یادگیری و جلوگیری از تکرار اشتباهات ضروری است اما تمرکز اصلی باید بر آینده و تلاش برای حل مشکلات موجود باشد. این تعادل می‌تواند به دستیابی به نتایج مثبت و پیشرفت کشور کمک کند.

منبع: روزنامه فرهیختگان
بادبان‌ها را بکشید 2