بحران نسلی با انکار و سیاسیسازی عمیقتر میشود
							استاد دانشگاه تهران، با تأکید بر اینکه مسئله اصلی جامعه ایران سرعت بیسابقه تغییرات ارزشی در میان جوانان است، هشدار داد: انکار این واقعیت و سیاسیسازی بحث نسلی شکافها را عمیقتر میکند.
استاد دانشگاه تهران، با تأکید بر اینکه مسئله اصلی جامعه ایران سرعت بیسابقه تغییرات ارزشی در میان جوانان است، هشدار داد: انکار این واقعیت و سیاسیسازی بحث نسلی شکافها را عمیقتر میکند.
به گزارش خبرنگار مهر، نشست تخصصی «نسل زد بازتعریف تحولات فرهنگی» با موضوع بررسی دگرگونی ارزشها سبک زندگی و زیست فرهنگی در مؤسسه تبیان برگزار شد.
مسعود کوثری استاد دانشگاه تهران در این زمینه با بیان اینکه مسئله اصلی جامعه ایران صرفاً نامگذاری نسلهایی همچون «نسل زد» یا «آلفا» نیست، تأکید کرد: آنچه اهمیت دارد درک روند پرشتاب تغییرات ارزشی در میان نوجوانان و جوانان است؛ تغییراتی که از دهه دوم پس از انقلاب تا امروز سرعت بیسابقهای یافته است. او گفت این تحولات در گذشته بهصورت بسیار کند و طی چند دهه رخ میداد، اما اکنون به دلیل موقعیت تاریخی ایران در پایان قرن بیستم و ورود به قرن جدید، شدت بیشتری پیدا کرده است.
کوثری با انتقاد از سیاسیسازی بحث نسلی افزود: برخی از نگاه «شکاف نسلی» برای زیر سوال بردن نظام سیاسی استفاده میکنند و گروهی دیگر با تأکید بر «تفاوت نسلی» میکوشند وضعیت را آرام جلوه دهند؛ در حالی که هر دو رویکرد مبتنی بر بازیهای سیاسی است و نه شناخت دقیق مسئله. او تأکید کرد مهمترین ضرورت امروز، پذیرش اصل تغییرات و فهم علمی آن است.
وی بخشی از ریشه تغییرات را متوجه نسل بزرگسال دانست و گفت: پس از وقایع اخیر، بسیاری از والدین و مسئولان نیز از خود میپرسند چرا نتوانستند در مواقع حساس مطالبهگر باشند و بر خواستههایشان پافشاری کنند. به تعبیر او، نسل جدید زبان و جسارت بیان مطالبات را دارد و در این زمینه حتی «تأیید خاموش» نسلهای پیشین را نیز با خود همراه کرده است.
کوثری با اشاره به گسترش شکافها در جامعه اظهار داشت: نسل متولد دهههای هفتاد تا نود درگیر مجموعهای از گسستهای معرفتی، نمادین، رسانهای، اعتماد و هویتی است؛ به این معنا که روایتهای رسمی تاریخ و جامعه را نمیپذیرد و درباره همه چیز پرسشگری میکند، از زبان و نمادهای متفاوتی مانند میمها، گرافیتی و فرهنگ کوچه استفاده میکند، از رسانههای رسمی فاصله گرفته و به شبکههای اجتماعی کوچ کرده است، به نهادهای رسمی بیاعتماد است و هویتهای چندگانه و متکثر را تجربه میکند.
وی افزود: نسل جوان دیگر حاضر نیست در قالبهای یکدستسازی هویتی قرار گیرد و تلاش برای ساختن «آدم تراز» را نمیپذیرد.
این استاد دانشگاه تهران یکی از مهمترین عوامل بیاعتمادی جوانان را آگاهی مستقیم آنها از فساد در سطوح مختلف جامعه دانست و گفت: نسل جدید این واقعیتها را میبیند و در برابر روایتهایی که از پاکی و درستی سخن میگویند، اما با تجربه زیسته او ناسازگارند، مقاومت میکند. کوثری انتقاد کرد که در مواجهه با فساد، گاهی به جای برخورد با فاسد، افشاکنندگان مجازات میشوند و این روند، احساس نادیدهگرفتهشدن حقیقت را تقویت میکند.
وی نهادهای آموزشی و فرهنگی کشور از جمله دانشگاهها را «پوسیده و ناکارآمد» توصیف کرد و گفت این نهادها توان تولید علم، تربیت نیروی انسانی و پاسخگویی به نیازهای نسل جدید را ندارند و به فضایی برای اتلاف زمان جوانان بدل شدهاند.
به گفته وی، در چنین شرایطی تعجبی ندارد اگر دانشجو بخشی از زمان خود را صرف کسب درآمد از بازارهای موازی یا سرگرمیهایی در فضای مجازی کند.
کوثری تأکید کرد: جامعه برای عبور از بحران نسلی باید ابتدا واقعیت را بپذیرد، سپس به برنامهریزیهای تربیتی و فرهنگی بیندیشد.
وی هشدار داد: نسل جدید با خواستهها و نگاه خود به جهان از ما بسیار جلوتر است و اگر همچنان با سرعتی کند حرکت کنیم یا بخواهیم مسئله را انکار و پنهان کنیم، فاصله نسلی عمیقتر خواهد شد.
وی راهحل را در «مواجهه صادقانه، منصفانه و فهم درست مسئله» دانست و افزود: تنها در این صورت میتوان امید داشت که نهادهای جامعه بتوانند بار دیگر نقش اصلی خود را در هدایت و رشد نسل آینده ایفا کنند.