سه‌شنبه 24 مهر 1403

بررسی خدمات متقابل نهضت سوادآموزی و زنان / آموزش دختران جامانده از تحصیل؛ کار ناتمام نهضت

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
بررسی خدمات متقابل نهضت سوادآموزی و زنان / آموزش دختران جامانده از تحصیل؛ کار ناتمام نهضت

گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو - فاطمه امی؛ انقلاب ایران نقطه صفر تاریخ و زندگی مردم ایران نبود همه زیر سایه‌ی اسلام بودند و از فرمانی که خدا برای خواندن به پیغمبرمان داده بود هم بسیار می‌گذشت، اما آغازگر بسیاری از امور بود؛ صدور دستور سوادآموزی برای همه، یکی از این موارد بود. دستوری که امام خمینی در سال 1358 داد و جانی دوباره به سواد در ایران بخشید. قبل از انقلاب اسلامی، حدود 14 میلیون...

گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو - فاطمه امی؛ انقلاب ایران نقطه صفر تاریخ و زندگی مردم ایران نبود همه زیر سایه‌ی اسلام بودند و از فرمانی که خدا برای خواندن به پیغمبرمان داده بود هم بسیار می‌گذشت، اما آغازگر بسیاری از امور بود؛ صدور دستور سوادآموزی برای همه، یکی از این موارد بود. دستوری که امام خمینی در سال 1358 داد و جانی دوباره به سواد در ایران بخشید. قبل از انقلاب اسلامی، حدود 14 میلیون نفر بی‌سواد بودند و تفاوت بین زنان و مردان در بی‌سوادی در سال 1355، 23 درصد بود و شکاف جنسیتی عمیقی در این خصوص وجود داشت. در سال‌های قبل از شروع به کار این نهضت، زنان خود را در قالب و محدوده‌ی خانه تعریف می‌کردند و ارزش‌های فرهنگی سنگی بزرگ جلوی پای زنان برای تحصیل و حضور در اجتماع بود. تشکیل نهضت سوادآموزی ثمره انقلابی بود که یک ستونش زنان بودند و حالا وقت آن رسیده بود تا زنان به جایگاه حقیقی خود بازگردند.

زنان سردمدار سوادآموزی

پس از آغاز به کار نهضت سوادآموزی، تعداد زنان سوادآموز که از تحصیل محروم یا جامانده بودند، بیشتر از مردان بود. به زبان آمارها، 80 درصد سوادآموزان زنان و دختران بودند و جالب آن که دوسوم آموزگاران را هم زنان تشکیل می‌دادند. جامعه هدف نهضت سوادآموزی در آن سال‌های آغازین، بازماندگان از تحصیل به خصوص در مناطق محروم از مدرسه بود. همان‌طور هم که امام گفته بود این نهضت کل ایران را به شکل مدرسه درآورد و سوادآموزی در مساجد، خانه‌ها و بعدتر، در محل کار و کارگاه و زندان و... انجام می‌شد. 311 هزار نفر از زنان و دختران عشایر که دسترسی کمتری به مدارس داشتند زیر سایه طرح‌های سوادآموزی باسواد شدند و این راه هنوز هم ادامه دارد به طوری که عبدی، معاون وزیر و رئیس سازمان نهضت سوادآموزی در نشست خبری 30 آذر در بین خبرنگاران گفت: «نهضت برنامه‌های مختلفی دارد، برنامه‌هایی که می‌توان گفت از منزل یک نفر شروع می‌شود تا مدرسه و مسجد. شما در بین خانواده می‌توانید یک کلاس نهضت تشکیل دهید. ما حاضریم کتاب و نوشت افزار رایگان دهیم و آموزش دهنده رایگان بفرستیم و همان فرزندتان را به عنوان پشتیبان شما داشته باشیم و شما از این جریان عقب نمانید.» این یعنی از اینجا به بعد خود مردم هستند که با توجه به شرایط زمانه باید در این راه قرار گیرند و برای سوادآموزی مانع اقتصادی از سوی نهضت و مراکز سوادآموزی ایجاد نخواهد شد.

سواد با جامعه‌ی زنان چه کرد؟

ثمره‌ی سواد باعث شد فرصت مشارکت اجتماعی زنان بالا برود و سطح رفاه و بهداشت نیز به تبع آن افزایش یافت. نتیجه این همت عالی برای زنان و از سوی زنان، منجر شد تا تفاوت بی‌سوادی بین زن و مرد در سال 1398 به کمتر از 6 درصد برسد. همچنین از برکت این اتفاق زنان خود سردمدار آموزش در ساختار کشور شدند؛ درحال حاضر60 درصد آموزگاران کشور زنان هستند و عملا آموزش و پرورش متعلق به زنان شده‌است.

راهی که نهضت طی کرد طولانی و سخت بود، اما حالا این جریان مردمی طبق آمار با سوادی 97 درصدی در ایران که چند روز پیش رئیس سازمان نهضت سوادآموزی اعلام کرد، به نظر می‌رسد نهضت سوادآموزی به انتهای راه خود رسیده است و فعالیت‌های نهضت کمرنگ‌تر شده و مخاطبان سوادآموزی را دیگر اتباع خارجی تشکیل می‌دهند؛ اما هنوز عوامل بی‌سوادی برطرف نشده است. این مسئله می‌تواند سرآغاز ایجاد دوباره‌ی شکاف شود؛ بازماندن از تحصیل به دلیل فقر و محرومیت هنوز وجود دارد. در واقع اولین امری که از محرومیت‌های فرهنگی یا اقتصادی تاثیر می‌پذیرد، تحصیل است و همچنان این مسائل بیشتر گریبان‌گیر دختران است. کودکان کار نمونه‌ی بارز این دسته از افراد هستند. اخیرا در نشست خبری، عبدی در این رابطه گفت: «ما با سازمان کار و رفاه برای حمایت از کودکان کار تفاهم نامه داریم و وزارت کار و رفاه باید برنامه‌های خود را بگویند. درس دادن و آموزش دادن با ما است، ولی اینکه از چهار راه و میدان آن بچه سر کلاس آورده شود تکلیف بهزیستی و وزارت رفاه است.» این مسئله جای تعمق دارد؛ همکاری بین سازمان‌ها کار مردم نیست و قوانین نیز دستور صریح در این‌باره دارند.

مثال دیگری برایتان می‌زنم: خانواده‌ای را تصور کنید که در منطقه‌ای محروم باید بین هزینه‌های تحصیل چند فرزند خود، خصوصا در دوران آموزش مجازی، و سیر کردن شکم آن‌ها یکی را انتخاب کند. در این موارد معمولا دختران و زنان مغلوب شرایط می‌شوند و از قافله جا می‌مانند. مورد دیگر این است که ما همچنان شاهد محرومیت دختران از تحصیل در مدارس روزانه به دلیل ازدواج هستیم. دخترانی که مجبورند در مدارس شبانه درس بخوانند و با وجود خبر‌های خوب در این زمینه باز هم در مرحله اجرا یک جای کار می‌لنگد.

از طرف دیگر 95 درصد دختران 10 تا 14 ساله در حال تحصیل هستند، اما آن سوی این عدد، آمار 5 درصدی این دختران است که مشغول تحصیل نیستند. به نظر می‌رسد گام بعدی نهضت سوادآموزی باید اهتمام در یافتن دختران جا مانده از تحصیل یا ترک تحصیل کرده، ضمن ایجاد یک جامعه آماری صحیح از زنان بی‌سواد باشد که البته رییس نهضت سواد آموزی هم بر این مسئله تاکید دارد: «ما باید افراد را بشناسیم و کد ملی‌اش شناسایی شود برای همین نیاز است که شناسنامه داشته باشند. یک تعداد از آن افراد به دلایلی شناسنامه ندارند و آسیب‌های خاص و ویژه است که باید این مشکل حل شود. اگر کارنامه نخواهد می‌تواند شناسنامه نداشته باشد و ما به او کمک می‌کنیم.» اما نهضت باید برای پیدا کردن راه‌حل شناسایی افراد بی‌سواد نیز اقدامی انجام دهد و در کنار آن در صدد افزایش کیفیت و بهره‌وری تحصیل باشد. اگر تا امروز طبق اساسنامه این نهضت، هدف تنها آموزش سواد خواندن و نوشتن افراد بالای ده سال بود حالا با بازنگری در این قوانین می‌توان به توانمندسازی زنان نیز دست یافت.