بررسی موانع حضور زنان در حکومتها در یککتاب
کتاب «موانع حضور زنان در حکومتها» اثر آوری الیزابت هرت با ترجمه مهسا ملکمرزبان توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
کتاب «موانع حضور زنان در حکومتها» اثر آوری الیزابت هرت با ترجمه مهسا ملکمرزبان توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «موانع حضور زنان در حکومتها» با گردآوری و ویرایش آوری الیزابت هرت بهتازگی با ترجمه مهسا ملکمرزبان توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب اولینعنوان از مجموعه «دیدگاههای جهانی» است که اینناشر انتشارش را آغاز کرده است. نسخههای اصلی اینمجموعه توسط انتشارات گرینهون منتشر میشوند و هدف از انتشارشان، ارائه اطلاعات مورد نیاز دانشجویان و سایر خوانندگانی است که خواهان ارتباطات جهانی هستند و دیدگاه انتقادی به پیامدهای جهانی دارند.
نسخه اصلی کتاب پیشرو، سال 2020 به چاپ رسید. «موانع حضور زنان در حکومتها» یکمجموعه مقاله است که نویسندگانش چند موضوع را بررسی کردهاند؛ اینکه دیدگاهها و موقعیت فعلی زنان و کاندیداهای انتخاباتی در جهان چیست؟ چهچیزی موجب نبود تنوع جنسیتی میشود؟ اگر در دنیا، زنان بیشتری بر مسند قدرت بنشینند، چه شمایلی پیدا میکند؟ نقش جنسیتگرایی در دور نگهداشتن زنان از موقعیتهای رهبری و...
در ابتدای اینکتاب اشاره شده که همهجای دنیا اتفاقهای مثبتی در حال رخدادن هستند اما همانطور که مقالات مندرج در ایناثر نشان میدهند، زنان و سایر گروههای اقلیت، راهی طولانی در پیش دارند تا اجازه پیدا کنند بار خدمت به مردم را در تناسب سیاسی بهطور مساوی تقسیم کنند.
کتاب «موانع حضور زنان در حکومتها» 4 بخش اصلی دارد که بهترتیب عبارتاند از: «تنوع جنسیتی در حکومتهای سراسر دنیا»، «علل و آثار تنوع جنسیتی»، «جنسیتگرایی و تنوع جنسیتی در حکومت» و «نگاهی به آینده».
در فصل اول، 5 مقاله با اینعناوین درج شده است: «در آفریقا، زنان در مبارزه برای برابری با موانع زیادی مواجهاند»، «در آمریکای لاتین فعالان اجتماعی معتقدند ورود هرچه بیشتر زنان به جنبش حکومت باز باعث پیشرفت اهداف همه زنان میشود»، «در رواندا، زنان پیامهای متناقضی درباره رهبری دریافت میکنند»، «در عربستان سعودی، پاکستان و افغانستان، زنان گرگ بیرون هستند و بره خانه» و «در سراسر غرب، آینده کار نیازمند تنوع و فراگیری است».
فصل دوم کتاب هم 6 مقاله را با اینعناوین شامل میشود: «رایجترین بهانهها برای نداشتن رهبران زن ساختگی است»، «پیامهای مذهبی میتواند روی حمایت از برابری جنسیتی در ملتهای سراسر دنیا تاثیرگذار باشد»، «در ایالات متحده، قوانین یک بام و دو هوا و نظام سیاسی ویژه مانعی بر سر راه برابری جنسیتی در رهبری جامعه است»، «در ایالات متحده، تنوع جنسیتی در حکومت از پایین به بالا در حال رشد است»، «در هند، رهبران زن برآمده از خاندانهای سیاسی هستند، اما اینممکن است متغیر باشد» و «کلیشهسازی جنسیتی در آسیا به انتخاب برخی زنان کمک میکند».
«در ایالات متحده، تبعیض جنسیتی روشمند سد راه انتخاب رئیسجمهور زن میشود»، «در استرالیا، جنسیتگرایی در سیاست توانست زنان را نسبت به رقابت در انتخابات مردد کند»، «در ایالات متحده، نامزدهای زن غالبا میکوشند تا بر رایدهندگان زن پیروز شوند»، «در ایالات متحده، دیدگاهها درباره زنان عرصه سیاست به جنسیت ربط دارد»، «در ایالات متحده، جنسیتگرایی پنهان روی انتخابات ریاستجمهوری تاثیر گذاشت»، «در انگلستان، زنان سیاستمداران نهفقط با توهین، که با خشونت هم مواجه میشوند» و «در آمریکای لاتین، رسانهها به تصویرسازی جنسیتی از رهبران زن دامن میزنند» هم عناوین 7 مقالهای هستند که در فصل سوم اینکتاب منتشر شدهاند.
فصل چهارم کتاب هم با عنوان «نگاهی به آینده»، دربرگیرنده 5 مقاله است که به اینترتیباند: «در انگلستان، برای آوردن زنان به حوزه سیاست سهمیههایی لازم است»، «وجود کابینهای با اکثریت زنان در اسپانیا نویدبخش آیندهای است بهرهمند از حکومتهایی مبتنی بر برابری جنسیتی در سرتاسر جهان»، «دموکراسی نیازمند آن است که زنان در قانونگذاری مشارکت داشته باشند»، «در اروپا برابری جنسیتی برای بقای دموکراسی مدرن ضروری است» و «در رواندا، بعد از نسلکشی، بیوهها قدرت را در دست میگیرند».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
کارزار انتخاباتی کلینتون به این مسئله واقف است. کلینتون زمان زیادی را صرف جلب حمایت مردان سفیدپوست کرد تا به او رای بدهند _ بهخصوص مردان سفیدپوست طبقه کارگر ایالتهای خاکستری که معمولا روی نتیجه انتخابات تاثیرگذارند. با وجود تمامی اینتلاشها، نتایج افتضاح بود. براساس تحلیل اطلاعات خروجی نظرسنجی، کلینتون رای کل مردان را با میانگین 10 امتیاز در پنسیلوانیا، اوهایو، آیووا و ویسکانسین به برنی سندرز باخت. ضمنا در ایالتهایی مثل نوادا، کانتیکت و اوکلاهما نیز رای مردان را دورقمی از دست داد. در مقابل، رای مردان را در ایالتهایی که تعداد آمریکایی_آفریقاییها و اهالی آمریکایی لاتین در آنها بیشتر بود با اختلاف نسبتا بالایی به دست آورد. خلاصه اینکه مردان سفیدپوست سنگر آخر هستند.
سالهاست که نامزدهای زن با مقاومت بیشتری مواجهاند و حمایت کمتری را هم از مردان و هم از زنان دریافت میکنند، گو اینکه درصد کسانی که مدعیاند به زنها رای میدهند مرتبا افزایش یافته است. طبق اولین نظرسنجی گالوپ درباره این موضوع در سال 1937، فقط 33 درصد آمریکاییها گفتند به نامزد زن ریاستجمهوری رای میدهند. تا سال 2015، اینعدد به 92 درصد رسید. اما دادن یک جواب غیرجنسیتی به نظرسنج کار سختی نیست؛ آمریکا از این آزمون تقریبا سربلند بیرون آمده. در واقع ثابت شده که چالش بزرگتر رای دادن به یک کاندیدای ریاستجمهوری زن است.
اینکتاب با 230 صفحه، شمارگان 770 نسخه و قیمت 45 هزار تومان منتشر شده است.