بروی سپاه؛ یعنی رضایت دادم شهید شوی
شهید عاشوری برای کسب رضایت پدر جهت رفتن به سپاه آمد، بابا گفت: امضا نمیکنم. با این کار شهادتت را امضا کردهام. من یک پسر دارم، نه...
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، محمد عاشوری فارغالتحصیل رشته مهندسی مکانیک دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات و از فعالان بسیج دانشجویی بود. محمد پس از پایان تحصیلات در بخش تحقیقات علمی نظامی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشغول به کار شد و سرانجام در 19 اردیبهشت سال 86 با 28 سال سن، در حال ماموریت به همراه مهدی طامه به شهادت رسیدند. در برشی از خاطرات وی می خوانیم:
محمد مثل بقیه بچههای هم رشتهای وقتی فارغ التحصیل شد. همه با عنوان مهندس حلوا حلوایش میکردند. دانشجوها میدانند مدرک گرفتن از رشته مهندسی مکانیک کار مشکلی است. شاید شغلهای مختلف و رنگارنگی برایش چشمک میزدند اما او مرد گوشه نشینی و نگاه اداری نبود، بر خلاف میل خیلی از نزدیکانش دل به دریا زد و تصمیم جهادی گرفت.
روی حرف پدرش حرف نمی زد، برای کسب رضایت پدر جهت رفتن به سپاه آمد، بابا گفت: امضا نمی کنم. با این کار شهادتت را امضا کردهام. من یک پسر دارم، نه... خیلی ناراحت شد، ولی روی حرف پدر حرف نزد. به مادر گفت: می خواهم اگر شهید شدم، با رضایتی که پدر میدهد، او را هم در اجر شهادتم شریک کنم.
یک دروغ همه آرزوهای مادر «غلامرضا» را به دلش گذاشتآخر سر هم رضایت بابا را گرفت... وقتی در مرکز تحقیقات علمی نظامی سپاه استخدام میشد خیلیها میدانستند رفتنش با خودش است اما برگشتش با خدا ولی نتوانستند مانعش شوند. چون او تصمیم گرفته بود زندگیاش را با "خدمت" و "جهاد" در راه خدا معامله کند. به همین دلیل گذاشت و گذشت...