بزرگداشت خوشدل تهرانی امشب برگزار میشود / تجلیل از یک شاعر آئینی هر ماه در دارالبکاء فاطمه الزهرا
به گزارش خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس، مراسم «شب خوشدل» آئین نکوداشت شاعر آئینی مرحوم علیاکبر خوشدل تهرانی امشب 28 فروردینماه در دارالبکاء فاطمه الزهرا (س) برگزار میشود. این آئین اولین شب از سلسله جلسات نکوداشت شاعران آئینی است که بناست برگزار شود.
در این مراسم حجتالاسلام سیدعباس موسویمطلق، حجتالاسلام جواد محمدزمانی و مهدی آصفی سخنرانی و سیدحمید برقعی، حامد اهور و هادی جانفدا شعرخوانی و علی ناظمی مداحی میکند.
این مراسم امشب دوشنبه 28 فروردینماه از ساعت 22 در دارالبکاء فاطمهالزهرا (س) واقع در میدان بهارستان، خیابان دیالمه، کوچه موحدی برگزار خواهد شد.
این مجالس نکوداشت شاعران آئینی بناست هرماه در دارالبکاء فاطمهالزهرا (س) برگزار شود و بناست از شاعرانی همچون نیر تبریزی، صامت بروجردی، صغیر اصفهانی، جودی خراسانی، عمان سامانی، فواد کرمانی، محتشم کاشانی، مقبل کاشانی، یغمای جندقی، وصال شیرازی و ریاضی یزدی نیز تجلیل شود.
علی اکبر خوشدل تهرانی در سال 1293 در تهران به دنیا آمد. او پس از اتمام تحصیلات متوسطه، به فراگیری علوم قدیمه پرداخت و صرف، نحو، فقه، اصول، معانی، بیان، بدیع، حکمت و منطق را آموخت. خوشدل در قالبهای مختلف شعری از جمله قصیده، قطعه، مثنوی و غزل اثر دارد و به گفته کارشناسان، در غزل سبکی مشابه صائب دارد. با وجود اینکه در میان اشعار او، تنوع موضوعی نیز دیده میشود، اما خوشدل تهرانی بیش از هرچیز به شاعر آئینی که عمر خود را صرف مدح خاندان نبوت کرد، شهره است. مراثی و مدایح او سالها زمزمه عاشقان کربلاست. از خوشدل تهرانی آثار متعددی از جمله دیوان کامل، گلشن خوشدل، عمده الاسرار و دیوان غزلیات به یادگار مانده است.
او برای هریک از چهارده معصوم (ع) 71 قصیده به تعداد سالهای عمرش سروده است. هرچند کمتر نامی از خوشدل میشنویم، اما سرودههای او هر ساله مایه شور حسینی در هیئات مذهبی است. «بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است...» معروفترین شعر خوشدل است که در سالهای پیش از انقلاب از جمله سرودههای تأثیرگذار آیینی به شمار میرفت. خوشدل علاوه بر این، سروده دیگری نیز دارد که با وجود گذشت سالها، گرد فراموشی بر رخ آن ننشسته و هرساله دم آخر مجالس عزای حسینی میشود:
ای ساقی لب تشنگان، ای جان جانانم سقای طفلانم
داغت شکسته پشت من، ای راحت جانم سقای طفلانم
من بیبرادر چون کنم با این سپاه دون در دامن هامون
بینم تو را در ابر خون، ای ماه تابانم سقای طفلانم
خواهم برم در خیمهگه، ای گل تن پاکت پیکر صدچاکت
ممکن نباشد «یا اخا» محزون و نالانم سقای طفلانم...
پایان پیام /