دوشنبه 5 آذر 1403

«بشکوچ» روایتی عاشقانه از دوران دفاع مقدس تا حس شگفتی که خواننده با آن درگیر می‌شود

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
«بشکوچ» روایتی عاشقانه از دوران دفاع مقدس تا حس شگفتی که خواننده با آن درگیر می‌شود

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، «بشکوچ» در بستر زمانی محاصره 34 خرمشهر رخ می‌دهد. این رمان روایت سی و چهار روز از زندگی یکی از تکاوران پایگاه دریایی بوشهر است که برای دفاع در مقابل تجاوز دشمن به خرمشهر اعزام می‌شود؛ شخصیتی قرص و محکم که نظامی‌گری برایش همه‌چیز است. هنگام ورود به خرمشهر عاشق می‌شود و روایت عشق و جنگ تا آخر رمان، همسو باهم، به پیش می‌رود. گرچه موضوع این رمان جنگ...

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، «بشکوچ» در بستر زمانی محاصره 34 خرمشهر رخ می‌دهد. این رمان روایت سی و چهار روز از زندگی یکی از تکاوران پایگاه دریایی بوشهر است که برای دفاع در مقابل تجاوز دشمن به خرمشهر اعزام می‌شود؛ شخصیتی قرص و محکم که نظامی‌گری برایش همه‌چیز است. هنگام ورود به خرمشهر عاشق می‌شود و روایت عشق و جنگ تا آخر رمان، همسو باهم، به پیش می‌رود. گرچه موضوع این رمان جنگ است، اما عشق محور اصلی داستان است و نوسانات در روابط عاشقانه در طول رمان با رخداد‌های جنگ همسو است و حس ترحم، تنفر، دلسوزی و شگفتی که خواننده با آن درگیر می‌شود، همزمان به جنگ و عشق ربط دارد و گویی هر دو در آنِ واحد حسی مشترک القا می‌کنند. به گفته نویسنده، ایده اولیه رمان با مطالعه تاریخ دفاع مقدس و خاطرات تنی چند از این تکاوران شکل گرفته است. رمان زبان ساده و روانی دارد و با توصیفات جذاب مخاطب را در صحنه و میدان جنگ قرار می‌دهد. «بشکوچ» سعی دارد رشادت و غیرت نیرو‌های دریایی و مردم را در قالب داستان در زمان جنگ تحمیلی برای مخاطب امروز تعریف کند. «بشکوچ» یا «شیردال» موجودی افسانه‌ای با تن شیر و سر دال و گوش اسب است که ساخت تندیس آن در معماری کاربرد دارد و نمادی از دفاع از میهن هستند. «بشکوچ» با شمارگان 500 نسخه و با قیمت 185 تومان در بازار کتاب موجود است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «گوش بردم جلوی دهانش، انگشت گذاشتم زیر گلویش، روی مُچ‌اش؛ نفس نمی‌کشید. قلبش نمی‌زد. چشم‌های نیمه‌بازش به خیابان قفل بود، به کف آسفالت خونیِ پر از جنازه و مجروح و تانک‌های سوخته. دستم روی صورتش می‌لرزید. نفسم بالا نمی‌آمد. حس کردم چشم‌هایم بسته می‌شود. چشم گرداندم. برای اولین بار دنبال کسی بودم که کنارم باشد.»