تجدید چاپ کتاب «تطبیق قاعده نفی سبیل بر قوانین افغانستان»
چاپ دوم کتاب «تطبیق قاعده نفی سبیل بر قوانین افغانستان و سند استراتژیک آمریکا» اثر سید امیرحسین حسینی ترکستانی در 430 صفحه روانه بازار نشر شد.
به گزارش مهر، چاپ دوم کتاب «تطبیق قاعده نفی سبیل بر قوانین افغانستان و سند استراتژیک آمریکا» اثر سید امیرحسین حسینی ترکستانی است که به همت پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تهیه و به همت نشر این پژوهشگاه در 430 صفحه منتشر شد.
در فقه سیاسی اسلام، از اصل نفی سلطه پذیری با عنوان نفی سبیل یاد شده است. اصل نفی سبیل، اساس سیاست خارجی و بین المللی اسلام است؛ زیرا اسلام همواره به استقلال و عزت مسلمانان اهتمام داشته و اجازه نمیدهد بیگانگان بر مسلمانان مسلط شوند و در حاکمیت آنها نفوذ داشته باشند.
این کتاب در صدد است با توجه به مبانی فقه اهل بیت (ع) و نگرشهای فقهی و سیاسی فقیهان، سلطه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و اطلاعاتی غیرمسلمانان بر مسلمانان را بررسی کند.
ملاک در این پژوهش، کاوشی در کاربست قاعده نفی سبیل به عنوان اصل اساسی حاکم بر تمام معاملات، سیاسات، احکام و قوانین شرعی، عرفی، عقلایی در قانون اساسی و قوانین دیگر افغانستان است و به تبع آن اثبات کننده عدم مشروعیتِ استیلای بیگانگان در کشور اسلامی افغانستان است.
ساختار اثر
این اثر در چهار فصل تألیف شده است؛ در فصل اول که به مفاهیم و کلیات اختصاص یافته، ضمن معرفی کشور افغانستان (جمعیت، مذهب، زبان، هویت ملی، قوانین)، به بیان مفهوم و تعریف قاعده نفی سبیل پرداخته و در ادامه در پایان نیز به حکومت قاعده نفی سبیل میپردازد.
نویسنده در دومین فصل از کتاب حاضر که با عنوان «مستندات قاعده نفی سبیل» نگارش یافته، از قرآن، سنت، عقل و اجماع به عنوان این مستندات یاد شده است.
سومین فصل از این اثر با عنوان «فروعات فقهی و احکام تطبیقی قاعده نفی سبیل»، در این فصل و در بخش فروعات فقهی، مباحثی از جمله ولایت غیرمسلمان بر مسلمان، سقوط حق قصاص غیرمسلمانان، قضاوت غیرمسلمانان، سلطه غیرمسلمانان در عقود و معاملات، ثبوت حق شفعه برای غیرمسلمانان، نکاح زن مسلمان با غیرمسلمان، حق قصاص برای غیرمسلمانان، تبیین شده است.
در ادامه مباحث این فصل، به احکام تطبیقی اشاره شده که عبارتند از: «نفی سبیل به لحاظ رفع و دفع»، «عزت و احترام مؤمن»، «نفی سبیل؛ جهاد دفاعی و هجومی»، «نفی سبیل؛ شئون خاص و عام»، «نفی سبیل مظنون و محتمل»، «نفی سبیل؛ وجوب ضمان و ضرر»، «نفی سبیل و اصل شناسایی دولت غیرمسلمان»، «نفی سبیل؛ شبکههای سایبری و سلطه احتمالی»، «نفی سبیل و صلح جهانی».
در فصل چهارم به «تطبیق قاعده نفی سبیل و قوانین افغانستان» پرداخته شده و در این راستا مبحثی تحت عنوان «نفی سبیل و قانون اساسی» تألیف شده که در این میان، به اسلام، استقلال و آزادی اشاره شده است. سپس، «نفی سبیل و قانون تجارت» مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در ادامه نیز به «نفی سبیل و قانون مدنی» پرداخته شده است.
در ادامه این فصل، نفی سبیل و قانون احوال شخصیه اهل تشیع، قانون مبارزه علیه تمویل تروریزم، پیمان امنیتی آمریکا و افغانستان، نفی سبیل و قانون مبارزه علیه تطهیر پول و عوائد ناشی از جرایم، نفی سبیل در قانون چک، نفی سبیل و قانون مؤسسات غیر دولتی، نفی سبیل و قانون گمرکات، و نفی سبیل و قانون جزا (مجازات) تشریح شده است.
در پایان این اثر و در بخش ضمائم، متن کامل پیمان و سند استراتژیک آمریکا و افغانستان در هشت بخش آمده است.