تخریب آرامگاه صائب تبریزی در پایتخت فرهنگ و هنر اسلامی زیر سایه اختلافات ادارات و نهادها
معاونت سازمان بسیج هنرمندان استان اصفهان با انتشار یادداشتی نسبت به رها شدن و عدم نگهداری از آرامگاه صائب تبریزی، شاعر بزرگ فارسی زبان، در اصفهان که سبب شده محل اجتماع معتادان متجاهر شود، در سایه اختلافات نهادها و ارگانها انتقاد کرد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ حجت الله سلطانی، معاون فرهنگی هنری سازمان بسیج هنرمندان استان اصفهان: تیرماه بهانهای شد تا یادی کنیم از یکی از بزرگترین مفاخر ادبی کشورمان که در سده یازدهم هجری میزیسته و امروزه جزئی از تاریخچه فرهنگی هنری کشور پرافتخار ایران و استان اصفهان است.
میرزا محمدعلی صائب تبریزی، متخلص به صائب را میتوان از سرمایههای شهر اصفهان به حساب آورد. وی در شعر پایهگذار سبک اصفهانی است. تأثیرگذاری وی در شعر فارسی چنان است که هنوز نیز در انجمنهای شعری که در گوشه و کنار این شهر تاریخی تشکیل میشود، سبک وی همچنان صدرنشینِ محفل بسیاری از شاعران است؛ به شیوه وی مضمونهای نو میآفرینند و آرایههایی همچون اسلوب معادله را زیورِ عروسِ شعر خویش میسازند.
شهرت جهانی میرزا محمدعلی صائب تبریزی باعث شده است در حال حاضر کمتر کسی باشد که صائب را نشناسد؛ مردی که او را خلاق المضامین میخوانند و به سبب تعدد شعرها و عمق دانستههایش شهرتی جهانی پیدا کردهاست.
او حدود 80 سال زندگی کرد و حدود سال 1081 هجری قمری در اصفهان دیده از جهان فرو بست. بیش از 340 سال پیش، در محله «لنبان» اصفهان، در باغچهای بزرگ و در خیابانی که امروزه به نام «صائب» آشناست، به خاک سپرده شد؛ اما در حال حاضر این آرامگاه چندان وضعیت مناسبی نداشته و رو به تخریب است. شاید سرنوشت صائب تبریزی نیز همین بیتی بوده که روی سنگ مزارش نوشته است: «محو کی از صفحه دلها شود آثار من / من همان ذوقم که مییابند از گفتار من».
متاسفانه هنوز شاهد ناملایمات گذشته نسبت به آرامگاه این شاعر بزرگ هستیم؛ آن هم در استانی که آن را پایتخت فرهنگ و هنر جهان اسلام مینامند. روز گذشته به بهانه ایام سالروز درگذشت این هنرمند نام آشنای کشورمان سری به آرامگاه ایشان در خیابانی که سالهاست به نام ایشان مزین است زده و متاسفانه با صحنه های نامناسبی رو به رو شدم. علی رغم سالها مطالبه اهل قلم و هنرمندان و دلسوزیهای سینه سوختگان فرهنگ و هنر این مرز بوم اوضاع را به مراتب بدتر از سالهای قبل دیدم و ظاهرا بناست این کشمکشهای بین ادارههای مختلف بر سر مسائل پیش پا افتاده مالکیتی که فقط و فقط تیشه به ریشه داشتهها و سرمایههای فرهنگی این کشور میزند، این بار موجب نابودی این میراث بزرگ گردد
ای کاش مسئولین عزیزمان در هیاهوهای روزمره خود بر سر تصاحب املاک و متعلقاتی که قانون آنان را مسئول حفظ و نگهداری و بهینه سازی این مستقلات جهت استفاده عموم قرار داده است، این روزها سری به این مکان میزدند بلکه ببینند میراثی که روزی محل رجوع و حضور اهالی فرهنگ و هنر کشور بوده امروزه شده حیات خلوتی برای حضور متجاهرین و بیخانمانان این شهر که سیاهی دیوارهای بیرونی این مکان نشان از زبانههای آتش آنها دارد که نه تنها زندگی آنان را نابود کرده بلکه در سایه غفلت ما در حال نابودی این میراث گرانبهاست.
با دوستان اهل هنر تماس گرفته و خواستار پیگیری و مطالبه جدی این موضوع شدم ولی گویا موجب باز شدن یک زخم کهنه شد. گفتند قبلا به سراغ شهرداری اصفهان رفتیم و دوستان قول مساعدت در بازسازی این اثر را منوط به رفع اختلاف با اداره اوقاف اصفهان دادند و سرخوش از این قول و قرارها به سراغ اداره اوقاف رفته که متاسفانه از برخورد برخی از این مدیران دریافتیم که سالها به خاطر پرداختن به مسائل شعری و اجرای محافل شعری در مجموعه صائب جرمی نابخشودنی انجام دادهایم!؟ و فرمودند که این آرامگاه و مجموعه فرهنگی پیرامون و کلیه زمینهای اطراف آن تا شعاع چند کیلومتری از موقوفات مربوط به مسجد لنبان اصفهان بوده و بهره برداری از آن در اختیار هیئت امنای این مسجد میباشد و تصاحب آن را گناهی بزرگ میدیدند و احساس کردیم چنانچه بیشتر بمانیم و اصرار کنیم شاید در لیست ابر بدهکاران قرار بگیریم!! لاکن فرار را بر قرار ترجیح داده و گذشتیم از سر این تکلیف.... بیشتر که صحبتها طول کشید متوجه بُعد دیگر این ماجرای تکراری در خیابان کمال شدیم جایی که آرامگاه شاعر نام آشنا کمال تبریزی در آن قرار داشته و آنجا نیز به اذعان اهالی ان منطقه وضعیتی بهتر از صائب ندارد.
از شنیدن حرفهای این دلسوزان متوجه شدم که اختلاف همان اختلاف همیشگی است و ظاهرا بنا نیست باور کنیم حکومت واحدی تشکیل شده و تاسیس و ایجاد نهادهای مختلف به منظور سهولت در خدمات است نه ایجاد مانع. البته منکر ضوابط و قوانین نیستیم و نخواهیم بود ولی مطمئنم این قوانین قطعا در راستای تسهیل در امور وضع شده است و نه برای گره انداختن در امور. لذا انتظار میرود مدیران محترم دلسوزانهتر با موضوع برخورد کنند.
برای اهالی هنر فرقی نمیکند این اماکن تحت مسئولیت چه نهاد و ادارهای است. تنها خواسته به حق شان رسیدگی به این سرمایه هاست تا مبادا روزی در حسرت از دست رفتن داشتههایمان باشیم.
انتهای پیام /