یک‌شنبه 4 آذر 1403

توری به نام آزادی

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
توری به نام آزادی

زیاد نیست تعداد دفعاتی که دوربین سینما به سراغ سیاست رفته و توانسته سربلند بیرون بیاید. عاقبت بسیاری از فیلم‌های سیاسی و ایدئولوژیک یا با شعارزدگی گره خورده یا به تصویری کاریکاتوری از جامعه ختم شده است. خوشبختانه این‌بار کیم کی‌دوک توانسته «تور» را از این باتلاق احتمالی بیرون بکشد.

تور (The Net) ساخته‌ی کارگردان عجیب و جنجالی کره‌ای؛ کیم کی‌دوک، در سال 2016 توانست حدود 370 هزار دلار بفروشد که در کارنامه‌ی خود او نیز پرفروش به حساب نمی‌آید. شاید یکی از دلایل آن را بتوان این نکته برشمرد که بر خلاف فضای اخلاقی و اجتماعی اکثر فیلم‌های این کارگردان کره‌ای، تور رنگ و بوی سیاست دارد و در نهایت این مسأله به اظهارت ضد و نقیض منتقدان منتهی می‌شود. اما علی‌رغم تمام جبهه‌گیری‌ها علیه و له آن، بسیاری از صاحب‌نظران معتقدند که در کارگردانی و پرداخت به جزئیات فیلمنامه، این فیلم از سایر آثار کم کی‌دوک، یک سر و گردن پایین‌تر است.

این درام سیاسی - اجتماعی که سابقه‌ی حضور در جشنواره جهانی فیلم فجر را نیز دارد، در پرداخت به صحنه‌های خشونت‌آمیز اصلا وسواسی نیست؛ لذا دیدن آن همراه کودکان توصیه نمی‌شود. اما فیلمی است که لااقل یک بار ارزش دیدن را دارد و امتیاز 100 راتن تومیتوز مؤید این مسئله است. البته امتیاز 7.3 از کاربران سایت آی‌ام‌دی‌بی نیز این فیلم را قابل قبول توصیف می‌کند، هرچند که مخاطبان زیادی طرفدار فیلم‌های این‌چنینی نیستند؛ اما کسانی که حتی یک فیلم از کیم کی‌دوک دیده‌اند، می‌دانند که همیشه باید منتظر شگفتی از او باشند.

تور در موتور قایق گیر می‌کند و همه‌ی گرفتاری‌ها از اینجا آغاز می‌شود. یک ماهی‌گیر از کشور کره شمالی برای صید، با قایق موتوری‌اش به آب می‌زند اما نمی‌تواند مشکل موتور قایق را رفع کند و علی‌رغم میل باطنی‌اش وارد مرزهای کره جنوبی شده و به اتهام جاسوسی مورد بازجویی‌های خشن و بی‌رحمانه قرار می‌گیرد. او که زندگی در دیکتاتوری کره‌ی شمالی را تجربه کرده است، نمی خواهد با دنیای مدرن کره‌ی جنوبی مواجه شود و حاضر نیست چشمانش را در شهر باز کند، اما زمانی که چشم می‌گشاید، ساختمان‌ها و مراکز تجاری لوکس و پیشرفته‌ی کره جنوبی که اندیشه‌های سرمایه‌داری بر آن حاکم است چشمانش را پر می‌کند. او پس از فشار کره شمالی و ناامیدی پلیس کره جنوبی از جاسوس بودنش، آزاد می‌شود و این بار در کشور خودش به جرم خیانت مورد بازجویی و شکنجه قرار می‌گیرد و در نهایت این بار در توری به نام آزادی گرفتار شده و از صفحه روزگار محو می‌شود.

کیم کی دوک در تور کمتر وسواس‌های معروف کارگردانی خود را به خرج داده است و نکته‌ی ویژه‌ای در کارگردانی این فیلم به چشم نمی‌آید که هیچ، هرازگاهی ضعف‌های کوچکی نظیر اصلاح قاب‌های سریع نیز به چشم می‌خورد. هرچند که وی توانسته از پس فیلمنامه‌ی آن تا حدودی برآید و نقدهای جدی خود را در مورد اندیشه‌های سیاسی کشور خودش یعنی کره جنوبی؛ در دل داستان به درستی جاگذاری کند و همین نکته است که باعث نجات فیلم می‌شود. اما انتظارها از این کارگردان بنام کره‌ای بالاست و نمی‌توان از ضعف در شخصیت‌پردازی کارکتر اصلی فیلم یعنی وو چل گذشت. بر خلاف دیگر فیلم‌های این کارگردان که کم دیالوگ است، این بار شاهد حجم زیادی از دیالوگ‌ها هستیم که شاید بتوان با ماهیت سیاسی و لفاظی‌های مرسوم این وادی، آن را توجیه کرد.

تور با اینکه گوشه و کنایه‌هایی را متوجه نظام دیکتاتوری کره شمالی می‌کند اما در نوک پیکان انتقاداتش، سیاست‌های کشور خود را هدف قرار داده است. ماهی‌گیر سرگردان در میان انبوه پیشرفت‌های کره جنوبی، فقر را پیدا می‌کند و متعجبانه می‌پرسد: «زندگی در یک کشور آزاد این‌قدر سخته؟». این دیالوگ تیر خلاص کیم کی‌دوک به سرمایه‌داری کره‌ای است و شاید بتوان ادعا کرد که خلاصه‌ی همه‌ی فیلم است. این ماهیگیر، از طرفی در کشور خودش آزادی ندارد، اما تمام مردم در یک سطح زندگی یکسان؛ حداقل‌های معاش خود را دارند و در طرف دیگر کشوری با ادعای آزادی می‌بیند که در آن افراد بسیاری در فقر مطلق هستند و همان حداقل‌ها را نیز ندارند. جهان سمبلیک کیم کی‌دوک این بار شاید در همان تور خلاصه شده باشد. آزادی همان توری است که همه را در خود گرفتار کرده است و هر کس به شیوه‌ای از آن برای منافع خود بهره می‌جوید. یکی با وعده‌ی آزادی و دیگری با امتناع آن. ماهی‌گیر در هر دو کشور به یک میزان تنها و تحت فشار و شکنجه است و شاید بتوان رودخانه‌ای که مرز بین این دو کشور را در فیلم تعیین می‌کند؛ آینه‌ای دانست که هر دو کشور را شبیه به هم، به‌مثابه‌ی دو روی یک سکه نشان می‌دهد.

*س_برچسب‌ها_س*