توصیههایی برای دنیایاقتصاد
در شرایطی که با بیماری مزمن گنگی اندیشه و عدم شفافیت گفتمان دست به گریبان هستیم، برخورداری دنیایاقتصاد از چارچوبی مشخص، برای ارزشمند بودن این رسانه کفایت میکند. بهویژه که این چارچوب، همسو با تفکرات رسوبکرده چپِ پوپولیستی نیست. ضمن اینکه استقلال نسبی از سیاستهای دولتها، این رسانه را از انگ حامی یا ناقد کور بودن، مبرا و منزه کرده است.
اما بهعنوان یک مخاطب قدیمی دنیایاقتصاد انتظار دارم این رسانه جایگاه بلندمدت خود را بازتعریف کند. در دنیایی که رسانهها به سرعت در حال تحول در راستای تامین نیاز و ذائقه مخاطب هستند، غفلت از این مهم، گناهی نابخشودنی خواهد بود. بهعنوان نمونه درحالیکه رسانههای کاغذی به سرعت در حال تحول به رسانههای مجازی هستند، دنیایاقتصاد باید بیندیشد که چرا با این سرمایه عظیم، در حال جا ماندن از رقیبان نوپای خود در عرصه مجازی است (حجم بازدید کانالهای تلگرام و اینستاگرام و... موید این مساله است).
یا درحالیکه فقدان تلویزیون مستقل در کشور فضای مناسبی برای رشد رسانه تصویری اکوایران قرار داده، چرا شاهد درخشش مورد انتظار از این رسانه - متناسب با سرمایه عظیمی که برخوردار است - نیستیم؟
بر این اساس ضروری است مدیران دنیایاقتصاد بیش از پیش، نظر مخاطبان را درباره کم و کیف محصولات متنوع دنیایاقتصاد و حتی صفحات خود روزنامه مورد توجه قرار دهند. بهعنوان نمونه درخصوص هفتهنامه تجارت فردا که انصافا از موفقترین محصولات دنیایاقتصاد بوده است، ترجیح مخاطب بر انتشار هفتگی با محتوای کنونی است یا انتشار ماهانه با محتوای غنیتر؟
مخلص کلام اینکه دنیایاقتصاد دیگر نهالی نوپا نیست. درخت تنومند پُرثمری است که البته بیش از هر زمانی نیازمند هرس، پیوند، نور و بهطور کلی رسیدگی و پایش است وگرنه روند رشد آن، متوقف میشود و در بهترین حالت، وضع موجود خود را حفظ خواهد کرد.
--> اخبار مرتبط