چهارشنبه 7 آذر 1403

جانباز «پلس پولیسی»: از همت تنها اتوبانش را شناختیم! + ویدیو

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع
جانباز «پلس پولیسی»: از همت تنها اتوبانش را شناختیم! + ویدیو

او نه تنها نمی‌تواند راه برود که حتی نمی‌تواند بشنود، اما اگر غم دنیا را بر دل می‌کشید، یک ساعت که کنارش بنشینید، شادی همراهتان می‌شود و این بمب روحیه با شما چنان می‌کند که رزمندگان در دوران جنگ گلوله می‌خوردند، لبخند می‌زدند.

اگر تاکنون به تماشای یکی از بازیهای پرسپولیس رفته باشید، شاهد حضور یک جانباز در کنار زمین بوده‌اید که شادی هایش به سنگینی شادی‌های قهرمانان جنگ پس از فتح سنگر به سنگر خاک کشورمان و بیرون راندن دشمن از این دیار قهرمان پرور است؛ مردی که لهجه عربی اش نه حاصل عرب بودن که محصول اقامت طولانی در عراق به همراه خانواده است؛ اما وقتی ناقوس جنگ به صدا درآمد، اصالت و غیرت ایرانی اش او را به نبرد با دشمنی برد که سالیانی در خاکش سکنی گزیده بود و همین مهارت بزرگی برایش شد تا از بچه های اطلاعات و عملیات باشد. به گزارش «تابناک»؛ شهید زنده «موسی سلامت» نه تنها نمی‌تواند راه برود که حتی نمی‌تواند بشنود، اما اگر غم دنیا را بر دل می‌کشید، یک ساعت که کنارش بنشینید، شادی همراهتان می‌شود و این بمب روحیه با شما چنان می‌کند که رزمندگان در دوران جنگ گلوله می‌خوردند، لبخند می‌زدند. با هیجان درباره جنگ سخن می‌گوید و با همان هیجان در مدار ورزش نیز از دلبستگی اش به تیم محبوبش می‌گوید: «پلس پولیس»! جنگ و عوارض نتوانسته او را از پای درآورد اما توانسته به حنجره اش نیز همچون گوش‌هایش آسیب وارد کند تا ته لهجه عربی قهرمان ما با چرخش ناقص زبانش همراه شود. درباره حضورش در جنگ که سخن به میان می‌آید، رگ گردنش متورم می‌شود و یادش می‌آید که چه خط سرخی دور تا دور ایران کشیده شد تا نقشه این مملکت پس از تهاجمی بزرگ، یک میلیمتر کوچک تر از قبل نشود. از همت سخن می‌گوید و از بزرگی اش حکایت‌ها تعریف می‌کند و در آخر نیم نگاهی به مخاطبان صحبت‌هایش می‌اندازد و تاکید می‌کند که مردم از همت تنها اتوبانش را می‌شناسند! با این حال ذره ای قابل توقف بر سر یک موضوع نیست و از فرماندهان جنگ، به پرسپولیس و فوتبال می‌رود و دوباره از زمین فوتبال به میدان رزم باز می‌گردد. از علی کریمی و علی دایی و علی پروین سخن می‌گوید و در پشت تصاویر دایی و کریمی، تصاویر شهدا را قرار داده و با همین تصاویر است که در بازی های شهرستانی پرسپولیس هم رفته و تیمش را تشویق کرده؛ اما در عین حال از اینکه مسئولان پرسپولیس تحویلش نمی‌گیرند، گرفته است. توقع داشته، حداقل در سفر کربلا همراه پرسپولیسی ها باشد: «فکر می‌کردم مرا هم می‌برند اما رفتند و آمدند...». این جانبار در آسایشگاه ثارالله آنچنان ظاهر شده که اتاقش هر روز محل رفت و آمد دسته دسته مردم باشد، پس اگر در این هفته دلتان خواست یادی از جانبازان بکنید، به هوای دیدار او، به دیگر جانباز علی الخصوص جانبازان قطع نخایی، اعصاب و شیمیایی که در آسایشگاه ها و بیمارستان‌ها، شرایطی را سپری می‌کنند و حاضر نیستیم یک ثانیه ای را در عوض تمام ثروت های دنیا تحمل کنیم، سری بزنید و یادی از قهرمانان‌تان کنید که همان روحیه دوران جنگ را دارند و بیش از سنگرهای خاکی، روزهای حماسه را برایتان زنده می‌کنند. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
جانباز «پلس پولیسی»: از همت تنها اتوبانش را شناختیم! + ویدیو 2