چهارشنبه 7 آذر 1403

جست و جو برای جان یا جسد کولبران در جهنم سرد

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع
جست و جو برای جان یا جسد کولبران در جهنم سرد

امدادگر هلال‌احمر واژه «مرگ» را به زبان نمی‌آورد ولی می‌گوید: «تا نیمه‌شب دوشنبه ممکن بود زنده باشند ولی از بامداد سه‌شنبه دمای هوا به‌شدت افت کرده است.»

روزنامه اعتماد؛ بنفشه سام گیس - نواری از کلمات، حاشیه پایین صفحه تلویزیون و در اثنای پخش برنامه‌های «شبکه خبر» حرکت می‌کند: «هشدار سازمان هواشناسی؛ صعود به ارتفاعات ممنوع است... افزایش شدت سرما و کاهش دما تا روز شنبه.... محورهای روستایی در استان آذربایجان غربی بر اثر کولاک و بارش شدید برف مسدود شد...»

این هشدارها برای چه کسی مهم بود؟ برای آن کولبری که سر جان و نان، شیر یا خط انداخت و راهی قله برفی و دره یخی شد تا شکم خانواده‌اش را سیر کند هم مهم بود؟ برای سه کولبر روستای «باوان» که عصر چهارشنبه، در شیب دره «بنار» ناپدید شدند هم مهم بود؟

هیچ خبر خوشی نیست  6 روز از مفقودی بارزان میهنی، اسعد سیدانی‌فرد و بهلول سیدانی‌فرد؛ سه کولبر ساکن روستای «باوان» (از توابع منطقه مرگور - سیلوانا) که روز چهارشنبه به سمت معبر غیرقانونی منتهی به روستاهای مرزی ترکیه حرکت کردند، می‌گذرد.

بارزان، اسعد و بهلول، آخرین بار روز پنجشنبه با خانواده‌های‌شان صحبت کردند و گفتند که در مسیر برگشت به ایران هستند. ساعاتی بعد از آخرین تماس تلفنی کولبران، دیگر هیچ خبری از آنها نبود. گوشی تلفن‌شان خاموش یا از دسترس خارج شده بود.

هشدارهای روز پنجشنبه سازمان هواشناسی، حکایت از آن داشت که در مناطق کوهستانی استان آذربایجان‌غربی، دمای هوا تا بیش از 15 درجه زیر صفر کاهش خواهد یافت و ساکنان مناطق مرزی باید منتظر وقوع کولاک، بارش شدید برف و بوران باشند.

آزاد یوسفی‌راد؛ روزنامه‌نگار ساکن ارومیه و از اهالی آشنا به شرایط جوی و جغرافیایی منطقه «سیلوانا» در گفت‌وگو با «اعتماد» در شرح رخدادهای بعد از اعلام مفقودی سه کولبر روستای «باوان» می‌گوید: «روز چهارشنبه وقتی این سه نفر عازم معبر کولبری می‌شوند، بارش برف در منطقه سیلوانا و نوار مرزی آغاز شده بود ولی هنوز کولاک نبود. بارزان، اسعد و بهلول، کوله چای و سیگار برده بودند که به مرزنشینان روستای گله‌شم ترکیه بفروشند. از روستاییان هم اجناسی خریده بودند که برای فروش به ایران بیاورند.

روز جمعه، ساکنان روستای مرزی ترکیه تایید کردند که این سه نفر، چای و سیگار را فروخته‌اند و با کوله جدید عازم مرز ایران شده‌اند. طبق گفته روستاییان ترکیه، کولبرها در مسیر بازگشت، به گشتی‌های ترکیه برخورد کرده‌اند و برای فرار از دست گشتی‌ها، کوله همراه‌شان را مخفی کرده و هر سه نفر، متواری شده‌اند.

احتمال پررنگ این است که همچنان در خاک ترکیه باشند. شاید امیدوار بوده‌اند که بتوانند خود را نجات داده و سراغ مخفیگاه بارهای‌شان بروند ولی طبق آخرین اخباری که داریم، تا ظهر دیروز، در روستای باوان که زادگاه این سه کولبر است، بیش از 60 سانت و در روستای گله‌شم ترکیه و مجاور با مرز ایران، بیش از یک متر برف بر زمین نشسته است.»

صبح جمعه، گزارش سه مفقودی در ارتفاعات مرزی ایران و ترکیه و در مجاورت دره «بنار» برای امدادگران هلال‌احمر استان مخابره شد.

محسن رمضانپور؛ امدادگر هلال‌احمر و عضو تیم 10 نفره نجاتگران که از روز جمعه، عملیات جست‌وجو در مسیر تردد کولبران را آغاز کردند، عصر دیروز هم مثل روزهای قبل، دست خالی به قرارگاه برگشت. هیچ اثری از بارزان، اسعد و بهلول در دره «بنار» پیدا نبود.

ویدیوهایی که رمضانپور برایم می‌فرستد، تصویری کدر از هجوم برف و باد و یخ متراکم در شیب دره است و این تصاویر، درجه امید به زنده ماندن کولبرهای «باوان» را بیشتر و بیشتر، تقلیل می‌دهد.

یک منبع آگاه به «اعتماد» می‌گوید که رد تلفن همراه کولبرهای مفقود، در خاک ترکیه پیدا شده و تایید می‌کند که حتما جسد کولبران در خاک ترکیه است و بدون هیچ امیدی به زنده‌ماندن‌شان، می‌گوید: «در دمای 30 درجه زیر صفر، در منطقه کوهستانی، 2 ساعت می‌توانی زنده بمانی. بعد از دو ساعت، اگر نتوانی خودت را به یک جان پناه برسانی، از شدت سرما، خوابت می‌گیرد، لَخت می‌شوی، می‌نشینی، از پنجه‌های پا، بی‌حسی و در واقع، مرگ جسمی آغاز می‌شود و تو در خواب می‌میری. می‌میری چون جریان گردش خونت متوقف شده، یخ زده‌ای.»

یوسفی‌راد تایید می‌کند که منطقه تردد این سه کولبر، هم در خاک ترکیه و هم در خاک ایران، بهمن‌خیز است چنانکه طی چند روز گذشته هم به دفعات، در هر دو منطقه کوهستانی و دره‌ای دو کشور، سقوط بهمن اتفاق افتاده است.

منبع آگاه هم به «اعتماد» می‌گوید که ظهر دیروز، دمای هوا در روستای‌های مرزی منطقه سیلوانا، 15 درجه زیر صفر بوده اما از شامگاه دوشنبه، دما به منفی 40 درجه رسیده است.

یوسفی‌راد می‌گوید: شدت کولاک و سرما در این چند روز، طوری بوده که خانواده این سه کولبر، در یک پیام خطاب به گروه‌های امدادی، خواستند که عملیات جست‌وجو متوقف شود تا مبادا، جان‌های دیگری به خطر بیفتد و بنابراین، روز شنبه با درخواست خانواده کولبران و همچنین با صلاحدید مقامات استان و امدادگران هلال‌احمر، عملیات جست‌وجو متوقف شده است.

ریزش بهمن، سرمای هوا، کولاک منجر به کاهش دید، افزایش خطر گم‌شدن در معبر تاریک کولبری، اینها هیچ‌کدام خبرهای خوبی نیست؛ آیا بارزان، اسعد و بهلول هنوز زنده‌اند؟

روایتی از جست‌وجوی جان  امروز اولین سالگرد دفن‌شدن 5 کولبر روستای «کوران» زیر خروار برف و بهمن است.

پسر یکی از 5 کولبر «کوران» برایم تعریف می‌کند که در این یک سال، این 5 خانواده که بی‌پدر و بی‌برادر و بی‌همسر شدند، به سخت‌ترین شکلی که بتوانم تصور کنم، شکم‌شان را سیر کردند. پسرک می‌گوید که امروز، سر مزار پدر می‌روند و برایش فاتحه می‌خوانند.

پسرک، دیروز، با کمک کارگران راهداری، جاده‌های تا بیخ گلو برف و کولاک ارومیه تا کوران را گز کرد که امروز به فاتحه‌خوانی برای پدر برسد. پسرک، بعد از فوت پدر، شد نان‌آور خانواده؛ شکم 8 نفر باید سیر می‌شد.

پسرک، یک هفته مانده به نوروز، راهی ارومیه شد برای کارگری. کارگری در هر جا و به هر شکل؛ ساختمان، رستوران، مغازه.... پسرک یادش افتاد آخرین خداحافظی پدر را: «اون شب، پسر عموم هم اومد خونه ما که صبح باهم راه بیفتن. پدر بزرگم گفت، نرو پسرجان. کولاکه. سخته. من این راهو 30 سال رفتم. می‌دونم خطر مرگ داره. بذار فردا که هوا خوب شد. بابام انگار کر شده بود. هیچی نمی‌شنید. گفتم بابا. بذار من برم. به من نگاه کرد، رو به پدربزرگم گفت، این گناه داره. خودم میرم. ساعت 4 صبح ریسمانشونو بستن به کولشون. پدربزرگم رفت آسمون رو نگاه کرد گفت نرو پسر. ببین آفتاب هم گم شده توی این کولاک. بابام و پسرعموم، کر شده بودن. یه نگاه به من و مادرم انداختن، بی‌خداحافظی رفتن. اون آخرین باری بود که پدرم رو دیدم.»

پسرک می‌گوید که «باوان» تا «کوران» حداقل دو ساعت راه است. می‌گوید کولبرهای «کوران» برای رسیدن به خاک ترکیه، باید 15 ساعت پیاده می‌رفتند ولی کولبرهای «باوان» باید 20 ساعت پیاده بروند آن‌هم از مسیری سخت‌تر، از کوه‌های تیزتر و از دره‌هایی عمیق‌تر.

رمضانپور می‌گوید: زنده ماندن کولبرهای «باوان»، یک معجزه است. رمضانپور، یکی از امدادگرانی بود که پارسال هم، جسد 5 کولبر «کوران» را از زیر خروار بهمن بیرون کشید. رمضانپور می‌گوید همراهانش؛ 9 امدادگر عضو تیم «نجات»، نمی‌خواهند به مرگ بارزان، اسعد و بهلول فکر کنند، نمی‌خواهند امیدشان یخ بزند.

«محل مفقودی این کولبرها، دره بنار است، این دره از نوار مرزی ایران و ترکیه شروع می‌شود و تا روستای باوان ادامه دارد. از روستای باوان تا نوار مرزی حدود 30 کیلومتر راه است. مسیری که کولبران از آن تردد می‌کنند، معروف به سه‌راهی سه شاخ و همان معبر غیرقانونی است که فاصله این مسیر تا نوار مرزی هم حدود 20 کیلومتر مسافت دارد.

این مسیر، دره‌های فوق‌العاده خطرناک با شیب 35 الی 40 درجه دارد. روز جمعه که عملیات جست‌وجو را آغاز کردیم، سه بار بهمن ریزش کرد که ما از بهمن فرار کردیم و در حاشیه‌های ریزش پناه گرفتیم. عملیات امداد و جست‌وجو، صبح تا بعدازظهر جمعه، یکشنبه و دوشنبه انجام شد اما هر بار دست خالی برگشتیم چون کولاک در مسیر در حدی بود که هیچ دیدی نداشتیم و 10 نفر امدادگر، دست یکدیگر را گرفته بودیم که گم نشویم. ما هر سه بار، عملیات را از ساعت 6 صبح آغاز کردیم اما قبل از ساعت 4 بعد از ظهر باید برمی‌گشتیم چون در این منطقه، ساعت 5 عصر، هوا به‌طور کامل تاریک می‌شود.»

رمضانپور در جواب سوالم که «آیا بعد از 6 روز و با هوای منفی 15 یا 30 یا 40 درجه زیر صفر، می‌شود امیدوار بود که بارزان و اسعد و بهلول زنده باشند»، از خطر مرگ بر اثر سرمازدگی می‌گوید، از سرد شدن بدن‌های خسته‌ای که هیچ انرژی برای تولید گرما هم ندارند، از خطر یخ‌زدگی به دلیل خیس شدن لباس‌های نازک و بی‌مقاومت‌شان می‌گوید، از دوبرابر شدن شدت سرما به دلیل سرعت وزش باد می‌گوید و از ارتفاع قله 2500 متری که مثل دیواری سنگی و تیز، معبر ناپیدای کولبری را به دو نیمه کرده است.

رمضانپور می‌گوید تا امروز 6 بار به جست‌وجوی کولبران مفقود در گردنه‌ها و معابر کولبری رفته و هر بار هم جسد بیرون آورده.

رمضانپور، واژه «مرگ» را به زبان نمی‌آورد ولی می‌گوید: «تا نیمه‌شب دوشنبه ممکن بود زنده باشند ولی از بامداد سه‌شنبه دمای هوا به‌شدت افت کرده است.»

نظرات کاربران لینک کوتاه: asriran.com/003S3y