چهارشنبه 7 آذر 1403

جشن تولد سیاه در ویلای اجاره‌ای

خبرگزاری خبرنگاران جوان مشاهده در مرجع
جشن تولد سیاه در ویلای اجاره‌ای

رسیدگی به پرونده دختری بنام بیتا که گرفتار نقشه شوم پسر جوانی در یک ویلای اجاره ای شده بود.

هیچ وقت فکر نمی‌کردم سهراب که دم از عشق و عاشقی می‌زد یک روز بخواهد مرا این‌طور رهایم کند و بی‌آبرویم کند. این جملات دختر 17ساله‌ای است که در دادگاه کیفری استان البرز در مقابل قضات ایستاد و از پسر جوان 26ساله که او را فریب داده است به شکایت پرداخت. رفتار شیطانی

رسیدگی به این پرونده از یک ماه پیش از وقتی شروع شد که مادری همراه دخترش بیتا به پلیس آگاهی مراجعه کرد و از پسر جوانی به نام سهراب که دخترش را گرفتار نقشه شیطانی‌اش کرده بود شکایت کرد. این مادر که نمی‌خواست باور کند دخترش در دام دسیسه شومی گرفتار شده است خواستار بازداشت این پسر و مجازات او شد. بازداشت خواستگار

وقتی با دستور قضایی تیمی از مأموران وارد عمل شدند طولی نکشید پلیس با تحقیقات فنی و اطلاعاتی پسر جوان را در عملیات پلیسی دستگیر کرد.

همزمان دختر جوان تحت تحقیق گرفته شد و مأموران دریافتند او فریب چرب زبانی‌های خواستگارش را خورده است و درحالی که نمی‌دانست چه توطئه‌ای پیش رویش است پای در خلوتگاه او گذاشته است. در دادگاه

این پسر جوان که متهم بود به بیتا در یک ویلای اجاره‌ای تعرض کرده است در دادگاه کیفری شعبه یکم پای میز محاکمه ایستاد.

درابتدای جلسه دادگاه قاضی پس از مطالعه پرونده و تکان دادن سرش از دختر جوان خواست در جایگاه قرارگیرد و ماجرا را تشریح کند.

بیتا که صدایش می‌لرزید در برابر قاضی دادگاه ایستاد و با نشانه گرفتن انگشت اشاره به سوی پسری که چند صندلی آن طرف ترنشسته بود و دستبند بر دستانش بود، گفت: این پسر زندگی من را سیاه کرد. او با بهانه ازدواج با من دوست شد و بعد به بهانه اینکه مرا به یک جشن تولد می‌برد به خلوتگاه شیطانی خود که یک ویلای اجاره‌ای بود برد و در آنجا به من تعرض کرد و حالا از او شکایت دارم.

درحالی که حرف‌های دختر جوان به پایان نرسیده بود مادرش مدعی شد که این پسر دخترم را فریب داده و ربوده است. پیامک‌ها و عکس‌های رازگشا

آنگاه رئیس دادگاه پس از بررسی پیامک‌های دختر و پسر جوان و عکس‌هایی که باهم داشتند به مادر دختر گفت چطور دختر شما قبل ازآنکه شرعاً همسر این پسر جوان شود با او به سفر‌های مختلف رفته و این عکس‌ها را دارد. دفاعیات پسر جوان

سپس پسر جوان به‌عنوان متهم در جایگاه محاکمه ایستاد و در دفاع از خودش گفت: آقای قاضی من قبول دارم با این دختر رابطه داشتم، اما همه این رابطه‌ها و دوستی‌ها با خواسته خودش همراه بوده است و می‌دانم چرا او الان از من شکایت کرده است! من ابتدا قصد ازدواج داشتم، اما وقتی دیدم او دختری است که براحتی با یک غریبه دوست می‌شود دیگر او را به‌عنوان همسر قبول نداشتم و از وقتی قید ازدواج را زدم او و مادرش از من شکایت کردند.

وی گفت: ما با هم سفر‌ها و تفریحات زیادی رفتیم جشن تولدی هم در کار نبود ویلای اجاره‌ای برای این بود که من و بیتا آنجا کنار هم باشیم قبل از آن هم بار‌ها گردش رفته بودیم، اما وقتی نظرم درباره ازدواج عوض شد از من یک متجاوز ساختند درحالی که قبل از آن مرا پسر خوبی می‌دانستند و برای او می‌توانستم شوهر خیلی مناسبی باشم.

قاضی با بررسی پرونده پزشکی قانونی و با توجه به قرائن و شواهدی که وجود داشت دستور بازداشت موقت متهم را صادر کرد تا با تحقیقات انجام شده، حکم صادر شود.

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی