حاجی علیان: نویسندگان اگر ننویسند حیات ندارند / مشغول کارهای نهایی کتاب جدید هستم
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، اولین نشست و گفتوگوی سورهمهر در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با حضور محمداسماعیل حاجیعلیان در غرفه سوره مهر برگزار شد.
محمداسماعیل حاجیعلیان فارغالتحصیل ارشد حفاظت و مرمت اشیاء تاریخی و فرهنگی از دانشگاه هنر است و نویسندگی را بصورت حرفهای از سال 1384 شروع کرده و با داستان کوتاه بعد به نوشتن نمایشنامه و فیلمنامه و رمان پرداخت.
«سی و یک روز و پنج انگشت»، «آتوننامه»، «ساعت دنگی» و «ایوار» از جمله کتابهای اوست که در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
او با اشاره ب این که این روزها مشغول کارهای نهایی کتاب جدیدش است گفت: ما نویسندگان زندگیمان با خواندن و نوشتن میچرخد. اگر ننویسیم حیات نداریم. معنی نویسنده همین است که نویسا باشد و خداروشکر در این سالها توفیق داشتم که نویسا باشم. در سال جدید قرار است کتاب جدیدی به نام «بیسردار» داشته باشم که در بستر تاریخ سه زن مشروطهخواه در اصفهان را روایت میکند. در واقع ماجرای آزادسازی اصفهان است که دستمایه قصه قرار گرفته است. یکی از این زنها یک هموطن کلیمی است. یکی از دغدغههای من همین است که از اقلیتها بنویسم و در واقع این کتاب، کتاب کلیمیها است. من تلاش کردم که لذت و دانش و سرگرمی کنار یکدیگر باشد.
این نویسنده با بیان این که ما نیاز داریم همه صداهای سرزمینمان شنیده شود اذعان کرد: من تلاش کردم صدای کسانی باشم که در اقلیتاند و صدایی ندارند. اینطور نیست که جنسیتی نگاه کنم اما باید بدانیم که زن فرهنگساز است. اگر زن با تدبیر و با دانش باشد فرهنگ جامعه متحول میشود و اساس فرهنگ هم به این قشر از جامعه برمیگردد. درمورد اقلیتهای دینی هم باید بگویم از دسته افرادی هستند که صدایی ندارند. البته روایتهای من یک دیالوگ مابین اقلیتها و اکثریتها است. من به دنبال چند صدایی هستم.
حاجیعلیان در مورد بازخوردهای اقلیتهای مذهبی بیان کرد: بازخوردهای مثبتی از جانب آنها دریافت کردهام، ببینید جامعه از ترکیب آدمها تشکیل میشود و من به دنبال احیای عدالت اجتماعی هستم.
قطعاً دغدغه نوشتن از اقلیت در بین نویسندگان بوده است اما تعداد آنها بسیار محدود است. نوشتن از این وحدت واقعاً شیرین است و اساس انقلاب اسلامی هم شکل گرفتن چنین وحدتی است.
وی ادامه داد: من در این زمینه بسیار مطالعه و پژوهش میکنم. همین کتاب «بیسردار» دو سال و نیم طول کشیده تا با کلیمیان ایران آشنا شوم. تقریباً تمام کتابهای آنها را خواندهام. افراد کلیمی که این نوشته را خواندند گمان میکردند که من کلیمی هستم. بدین خاطر است که من آنها را از سرچشمه دنبال کرده ام و اطلاعات زلال بود.
نویسنده کتاب «ساعت دنگی» با تأکید بر اهمیت پژوهش و مطالعه نویسنده بیان کرد: چندسال بیش آقای عباس معروفی گفتند که برای این که یک نویسنده یک کتاب بنویسد حداقل باید صد کتاب بخواند. هر ظرفی یک ظرفیتی دارد. تا چیزی وارد ظرف نشود سرریزی نخواهد داشت. نویسنده باید مطالعه و پژوهش داشته باشد. در زمان گذشته کسانی که تجربه زیادی داشتند نویسنده میشدند. اکنون با بیشرفت تکنولوژی تجربهها در اختیار ما قرار دارد و کافی است که مطالعه داشته باشیم تا بتوانیم بنویسیم. ذهن انسان همیشه برای این که تنبلی میکند از فکر کردن به یک موضوع واحد فرار میکند و به سمت فکرهای دیگر میرود. زرنگی نویسنده این است که این فکرها را انباشت کند تا در جای مناسب از آن بهره ببرد. من خودم تا زمانی که سوژههایم را خوب نپزم به سمتش نمیروم. کمی هم با خودم لجبازی دارم که کمک میکند راحتطلبی را کنار بگذارم و در نهایت وقتی چیزی خلق میکنم لذتش را میبرم.
او در پایان افزود: امیدوارم مردم سرگرمی و دانش را در کنار هم ببینند و کتابهای خوب ایرانی را بخوانند. داستان ایرانی خوب معرفی نمیشود. اگر اینطور بود قطعاً مخاطب خودش را پیدا میکرد.
پایان پیام /