یک‌شنبه 20 مهر 1404

حافظ؛ صدای قرآن در جام شعر فارسی

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
حافظ؛ صدای قرآن در جام شعر فارسی

در یک نگاه سطحی شاید «حافظ بودن» او از قرآن، تنها یک لقب شاعرانه به نظر برسد، اما تأمل در سروده‌هایش نشان می‌دهد که این لقب، ریشه در واقعیتی عمیق دارد.

فرهنگی

گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم: هر سال که پاییز می‌رسد و مهرماه از نیمه می‌گذرد، در میان برگ‌ریز فصل و هوای شاعرانه شیراز، اندیشه‌ها به سوی شاعری می‌رود که نامش نه فقط در ادبیات، که در جان ایرانیان جاری است. شاعری که دیوانش در کنار قرآن در اغلب خانه‌های این سرزمین جا دارد؛ گویی ایرانیان از دیرباز قرآن را با او و او را با قرآن شناخته‌اند.

در هر بیستم مهرماه، علاقه‌مندان فرهنگ فارسی بار دیگر به یاد مردی می‌افتند که شعر را از کلمه با وحی و معنا پیوند داد. سخن از کسی است که شعرش را نمی‌توان تنها با ذوق ادبی فهمید، بلکه برای درک کامل آن باید به زبان وحی آشنا بود. چراکه در لایه‌های پنهان غزل‌های او، نشانه‌های بی‌شماری از قرآن کریم و احادیث نبوی به چشم می‌خورد.

اینکه او چگونه توانست در مرز میان شعر و قرآن، عرفان و عقل، غزل و وحی، چنین هماهنگی حیرت‌انگیزی پدید آورد، پرسشی است که قرن‌ها ذهن خوانندگانش را به خود مشغول کرده است. در یک نگاه سطحی شاید «حافظ بودن» او از قرآن تنها یک لقب شاعرانه به نظر برسد، اما تأمل در سروده‌هایش نشان می‌دهد که این لقب، ریشه در واقعیتی عمیق دارد.

در میان صدها غزل او، بیتی هست که قرن‌هاست کلید این راز به شمار می‌رود:

عشقت رسد به فریاد گر خود به سان حافظ

قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت

همین یک بیت، دروازه‌ای است برای فهم نسبت او با قرآن، زیرا نشان می‌دهد که شاعر نه‌تنها به آیات الهی دل بسته، بلکه بر چهارده روایت قرائت قرآن نیز آگاهی داشته است؛ دانشی که تنها در میان اندک شمار حافظان کامل قرآن رواج داشته و نیازمند سال‌ها ممارست و تسلط بر علم قرائت بوده است.

منظور از این «چهارده روایت» چیست؟

پس از عصر نزول وحی، به دلیل تفاوت لهجه‌ها و گویش‌ها در میان قبایل عرب، قرائت قرآن به اشکال گوناگونی رواج داشت. در قرون نخستین اسلام، علمای قرائت این تفاوت‌ها را گردآوری کردند و در نهایت هفت قرائت رسمی را برگزیدند که هر یک به دست دو راوی نقل شد.

حاصل این نظام آموزشی، 14 روایت قرآنی بود که در سراسر جهان اسلام از اندلس تا بغداد، مورد آموزش و استفاده قرار گرفت.

حافظ قرآن بودن در هر یک از این قرائت‌ها کار سختی و زمان‌بر بود، چه رسد به کسی که هر 14 روایت را در حافظه داشته باشد. چنین تسلطی تنها از انسان‌هایی برمی‌آمد که ذهن و روح‌شان با آیات الهی عجین شده بود.

در دوران گذشته، حافظان کمی بودند که توانستند این مرحله را طی کنند و گاه نامشان در تاریخ به عنوان حاملان قرائت‌های چهارده‌گانه ثبت شده است.

اینکه شاعر شیراز هم در شمار آنان بوده، از شواهد درونی دیوانش برمی‌آید. در هر غزل او ردی از کلام وحی دیده می‌شود؛ نه در ظاهر آیات، بلکه در معنا و بافت اندیشه. او قرآن را تنها حفظ نکرده بود، بلکه در جان خود نشاند و به زبان شعر جاری کرد. در نگاه او، قرآن کتاب تلاوت نبود، بلکه منشور زندگی و نجات بود.

پیوند شعر حافظ با آیات قرآن

هرکس با دقت به ابیات حافظ بنگرد، درک می‌کند که در پس هر مصراع، روحی قرآنی موج می‌زند. هنگامی که می‌گوید:

گر رنج پیشت آید و گر راحت ای حکیم

نسبت مکن به غیب که اینها خدا کند

انعکاس صریح آیه‌ای از قرآن را می‌توان شنید که می‌فرماید: «قُل کُل مِن عِندِ اللَهِ».

یا آنجا که می‌سراید:

بر این رواق زبرجد نوشته‌اند به زر

که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند

بازتاب کلام خداوند را می‌بینیم که می‌فرماید: «اِن أَحسَنتُم أَحسَنتُم لِأَنفُسِکُم».

چنین هم‌نشینی قرآن و شعر، تصادفی نیست. شاعر در لحظه آفرینش شعر، در حال گفت‌وگو با وحی است. در واقع او زبان شعر فارسی را به مرتبه‌ای از طهارت رساند که توانست آیات را بی‌آنکه ترجمه کند، بازآفرینی کند.

شاید همین پیوند عمیق میان شعر و قرآن است که سبب شده دیوان او در خانه ما ایرانی‌ها، کنار مصحف شریف جا بگیرد.

برخی بر این باورند که این شاعر تنها به صورت نمادین از حافظ بودن قرآن سخن گفته است، اما حقیقت در خط به خط غزلیات او پیداست. روح او چنان با کلام وحی درآمیخته بود که در هر بیت، طنین آیه‌ای شنیده می‌شود. او به‌جای آنکه آیات را در شعر خود بگنجاند، شعرش را در فضای آیات سرود.

اهمیت آموزش روایت‌های گوناگون قرآن

در قرن‌های گذشته دانش قرائت قرآن، دانشی زنده و پویا بود. در مدارس اسلامی، قرآن نه فقط برای تلاوت، بلکه برای فهم روایت‌های گوناگونش آموزش داده می‌شد. هر قاری و حافظ، یکی از قرائت‌ها را انتخاب می‌کرد و به روایت خاصی تلاوت می‌کرد. با گذشت زمان قرائت «حفص از عاصم» به روایت غالب در بیشتر کشورهای اسلامی تبدیل شد و در ایران همین روایت رواج پیدا کرد.

اما در مناطقی از شمال آفریقا مانند مراکش و الجزایر، قرائت‌های «ورش» و «قالون» از «نافع» معمول شد و در سودان هم روایت «دوری از ابوعمرو بصری» جریان پیدا کرد.

شناخت و حفظ این قرائت‌ها نیازمند سال‌ها تمرین و ممارست بود و تنها کسانی که ذهنی استوار و روحی مأنوس با وحی داشتند می‌توانستند به مرتبه حفظ 14 روایت برسند. همین دشواری، ارزش معنوی حافظ بودن قرآن را دوچندان می‌کرد.

حافظ شیراز بی‌تردید در کنار شاعری، سالک طریق معرفت و عاشق قرآن بود. او در سایه کلام الهی زندگی کرد، شعر گفت و جاودانه شد. شعرش هم از قرآن تأثیر گرفته و هم در خدمت تبیین و تفسیر آن قرار دارد. اگر دقت کنیم، خواهیم دید که بسیاری از مفاهیم قرآنی مانند صبر، رضا، توکل، عشق، تقوا، قضا و قدر و رجوع به خداوند در غزل‌های او حضوری زنده دارند.