حجت الاسلام علوی تهرانی: معاویه ابداع کننده جبرگرایی بود
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی در جلسات هفتگی خود در مسجد امیر (ع) چندیست به موضوع جریانشناسی مردم کوفه پرداخته و جامعه کوفه در زمانهای مختلف را مورد بررسی قرار داده است. وی در ادامه بحث کوفه شناسی و ترکیب جمعیتی شهر کوفه در زمان امیرالمومنین (ع) و تشریح انواع طیف مسلمانان به تفاوت بین انواع مردم در دوستی و دشمنی با حضرت علی (ع) پرداخت. شیعه...
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی در جلسات هفتگی خود در مسجد امیر (ع) چندیست به موضوع جریانشناسی مردم کوفه پرداخته و جامعه کوفه در زمانهای مختلف را مورد بررسی قرار داده است. وی در ادامه بحث کوفه شناسی و ترکیب جمعیتی شهر کوفه در زمان امیرالمومنین (ع) و تشریح انواع طیف مسلمانان به تفاوت بین انواع مردم در دوستی و دشمنی با حضرت علی (ع) پرداخت. شیعه عادی پای کار امام نمیایستد وی درباره شیعیان عادی گفت: شیعیان عادی با اینکه قلبا اهل بیت را دوست داشتند، اما به خاطر سیاستهای شیعهزدایی امویان عملاً پای اهل بیت (ع) نمیایستادند. اینها در جامعه کوفه منزوی بودند، اما تعدادشان از شیعیان ممتاز بیشتر بود. اینکه من مکرر به این مطالب اشاره میکنم به این دلیل است که ما از شیعه عادی به شیعه ممتاز تبدیل شویم چرا که شیعه عادی برای امام زمان (عج) خطر است و اگر به دنبال عاقبت بخیری هستیم باید برای رسیدن به کلاس شیعه ممتاز تلاش کنیم. وی تصریح کرد: بافت جمعیتی ساکنان کوفه از نظر سیاسی دچار پراکندگی بود و به چند دسته تقسیم میشد. گروه اول شیعیان، گروه دوم طرفداران بنیامیه که بخشی از آنها جز افراد صاحب منصب و ثروتمند کوفه بودند و سران و شیوخ قبایل و اعضا قبیله آنها نیز جز طرفداران بنیامیه محسوب میشدند. گروه سوم خوارج نهروان هستند. این گروه 12 هزار نفری از مخالفان سرسخت اهل بیت (ع) بودند. ناسازگاری اینها حتی دامن بنیامیه را گرفته بود و دلیل عمده این ناسازگاری بهواسطه بیمبنا بودن آنها بود. گروه چهارم شکاکها بودند. افرادی که تحت تأثیر تبلیغات خوارج قرار گرفتند و با اینکه جز خوارج نبودند، اما به واسطه تبلیغات خوارج مردد در دین شدند. این افراد همان توده مردم هستند. علوی تهرانی تصریح کرد: حضرت امیر (ع) میفرماید: یا دانشمند باشید یا دانشجو. یعنی در زندگی مبنا داشته باشید! اگر انسان اینگونه نباشد آلت دست اخلالگران میشود. گروه پنجم کوفیان سرخپوش بودند، حدود 20 هزار مرد مسلح کوفی که برای هر کسیکه به آنها مزد میداد شمشیر میزدند و تمام افراد این گروه مزدور بنیامیه بودند. تفاوت سیاست با دیانت در اینجا معلوم میشود که امیرالمؤمنین (ع) به هیچ عنوان این دسته از افراد را تطمیع نمیکرد، چون حکومت دینی حکومت ارزشها است ولی سیاست حکومت منافع است. این سخنران مذهبی تصریح کرد: گروه بعدی فرصتطلبان بودند. این گروه در جهتگیریهای سیاسی بیشترین جمعیت کوفه را تشکیل میدادند. اِبنالوقت بودند و قصد آنها چیزی جز دنیا طلبی نبود. در زمان حاکمیت نعمان بن بشیر که حاکم مسامحهگری بود 18 هزار نفر از آنها با جناب مسلم بیعت کردند، اما وقتی عبیدالله حاکم کوفه شد او را تنها گذاشتند. این عده بسیار فرصتطلب بودند و تصورشان این بود که اگر حضرت مسلم پیروز شود اتفاقات خوبی برای آنها میافتد. وی با تاکید بر اینکه این سه گروه آخر کمر هر نهضت آزادیخواهی را میشکنند افزود: اصلاً نمیتوان روی این افراد حساب باز کرد. این پراکندگی در جهتگیریهای سیاسی را باید به پراکندگی در عقاید نیز اضافه کرد. معاویه ابداع کننده جبرگرایی بود علوی تهرانی به بافت جمعیتی ساکنان کوفه از نظر عقیدتی اشاره کرد و بیان داشت: در کوفه طایفهای وجود داشت که ترویج جبرگرایی میکردند. تصور نکنید معاویه آدم کوچکی بوده است بلکه معاویه از نظر سیاسی بسیار آدم مهم و پیچیدهای است. 1400 سال پیش یک عقیده کلامی به نام جبرگرایی را ابداع کرد به این معنا که بروز هر اتفاقی دست خدا است. با همین عقیده عایشه را ساکت میکند. عایشه وقتی میشنود که معاویه برای یزید بیعت گرفته اعتراض میکند، اما معاویه به او میگوید: حکومت یزید دست من نیست خداوند اراده کرده است. آیا شما با اراده خداوند مخالفید؟ معاویه این پیام را به عایشه انتقال میدهد که اگر به مخالفت خود ادامه بدهی تو را ترور میکنیم و میگوئیم که اراده خداوند بوده است. او هم میفهمد و، چون جان خودش را دوست دارد ساکت میشود. در کوفه عدهای دیگر عقایدی مانند عقیده ارجاء، تجسیم و قدریه را ترویج میکردند. خوارج هم گروهی بودند که یک نوع عقیده دیگر را ترویج میدادند. اینها سطحینگرهای قرآن بودند و برداشتهای التقاطی از قرآن داشتند. کوفه با هیچکس سازگار نبود وی تصریح کرد: کوفه با این چهار پراکندگی اختلاف در ملیت، مذهب، جهتگیریهای سیاسی و عقیده با هیچکس سازگار نبود، حتی با مؤسس خود؛ و حتی باعث شد در هیچ دورهای بر روی یک مسئله اجماع نداشتند. مردم کوفه حتی بنیامیه را هم آزار میدادند. منتها بنیامیه با سیاست با مردم کوفه برخورد میکرد، یعنی برای سرکوب کوفیان حاکمان سفاک و خشن را برای کوفه انتخاب میکردند. از این چهار نوع پراکندگی خصایص منفی اهل کوفه حاصل میشود. کوفیان چه خصلتهایی داشتند که ما نباید داشته باشیم؟ تا در زمان ظهور حضرت ولی عصر (عج) ما با ایشان رفتاری شبیه به رفتار کوفیان با امام حسین (ع) را نداشته باشیم؟ خطر این خصایص در دوران ظهور بروز پیدا میکند. نکند نقایص کوفیان در ما وجود باشد و رشد بکند و در زمان ظهور ما را در مقابل امام زمان قرار بدهد.