سه‌شنبه 6 آذر 1403

حضرت ام‌البنین (س) را با این کتاب بیشتر بشناسید

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
حضرت ام‌البنین (س) را با این کتاب بیشتر بشناسید

کتاب «مادر عشق» که روایت داستانی زندگی حضرت ام‌البنین (س) به قلم عطیه‌سادات صالحیان است، از خوابی آغاز می‌شود که این بانوی صبر و شجاعت می‌بیند.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرگزاری تسنیم، سیزدهم جمادی‌الثانی، سالروز وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها است. به همین مناسبت، مرضیه حق‌خواه، از فعالان کتاب و رسانه، طی یادداشتی بر کتاب «مادر عشق»، این کتاب را معرفی کرده است. «مادر عشق» به قلم عطیه سادات صالحیان بوده و انتشارات مدرسه آن را منتشر کرده است. یادداشت حق‌خواه را می‌توانید در ادامه بخوانید:

انتشارات مدرسه مجموعه‌ای تحت عنوان «ریحانه» دارد که در آن، زندگی زنان شاخص صدر اسلام را با قلمی داستانی به تصویر می‌کشد. کتاب‌های دیگر این مجموعه نیز با عنوان‌های «مهرا»، «همراه بانوی کبریا» و «دختر ماه»، به‌ترتیب درباره فاطمه بنت اسد، بانو فضه و حضرت معصومه (س) به رشته تحریر درآمده‌اند. اکنون، به مناسبت سالروز وفات حضرت ام‌البنین (س)، به سراغ کتاب «مادر عشق» رفته‌ایم و آن را کمی تورق می‌کنیم.

13 جمادی‌الثانی، سالروز وفات فاطمه بنت حزام بن خالد از قبیله بنی‌کلاب است. البته خیلی از ما او را به این نام نمی‌شناسیم؛ چرا که او بیشتر به «ام‌البنین» شهرت دارد. بله. ام‌البنین! مادر پسران! مادر یک ماه و سه ستاره؛ همان چهار پسری که خودِ فاطمه بنت حزام در خواب دیده بود.

خواب دیده بود ماه و سه ستاره از آسمان جدا شدند و بر دامنش نشستند. خوابی که تعبیرش تولد چهار شیرمرد بود که پدرشان، بزرگی از خاندان نبوت بود و مادرشان قرار بود فاطمه بنت حزام باشد. کتاب «مادر عشق» که روایت داستانی زندگی حضرت ام‌البنین (س) به قلم عطیه‌سادات صالحیان است، از همین خواب شروع می‌شود. فاطمه آشفته از خواب برمی‌خیزد و خوابش را برای مادرش، ثمامه، تعریف می‌کند. هم‌زمان، حزام که مشغول پذیرایی از مهمانی عزیز است، خبری برای فاطمه و ثمامه می‌آورد که نه‌تنها حال آن‌ها را دگرگون می‌کند، بلکه زندگی فاطمه را تا ابد با نور پیوند می‌زند. الحق که «مادر عشق» عنوان برازنده‌ای برای این کتاب است.

خانم صالحیان در این کتاب با بیانی شیرین و روان، داستان زندگی این بانوی بزرگوار را برای ما روایت می‌کند. زبان کتاب گرچه داستانی است، قوه خیال بسیار کم در آن دخیل است.

نویسنده از اطلاعات کتب تاریخی و روایی استفاده کرده و آنها را به ترتیب زمانی چیده و در واقع، آن برهه از تاریخ را از دریچه نگاه حضرت ام‌البنین (س) دیده است. از ورود فاطمه بنت حزام به خانه امیرالمؤمنین (ع) و دیدن جای خالی صدیقه طاهره (س) بگیرید تا جنگ صفین و قرآن به‌نیزه‌کردن دشمن و خون‌دل‌خوردن علی (ع) از یاران نادان خود؛ شکافته‌شدن فرق آن حضرت به دست شقی‌ترین خلق روی زمین؛ خون‌به‌جگرشدن امام حسن (ع) و شهادت ایشان؛ راهی‌شدن کاروان خاندان امام حسین (ع) به‌سوی مکه و بعدتر، به‌سمت کوفه و وداع ام‌البنین (س) با این کاروان و چهار پسر رشیدی که با خون دل برای چنین روزی بزرگ کرده بود تا فدا شوند به پای مولایشان، اباعبدالله؛ برگشتن کاروان بدون سالار شهیدان و تمام مردان خاندان، به‌جز فرزند بزرگوار امام حسین (ع) که باید می‌ماند و امامِ بعد از ایشان می‌شد. پس می‌توان تصور کرد که کتاب «مادر عشق» خود می‌تواند روضه‌ای باشد برای ایام عزای هریک از پنج تن آل‌عبا.

البته راوی کتاب دانای کل است؛ دانای کلی که به ام‌البنین (س) محدود است و هر جا را که ایشان حضور دارد، می‌بیند و برای مخاطب نقل می‌کند؛ بنابراین، اگر نگوییم همه، بسیاری از وقایع کتاب را مخاطب قبلاً شنیده یا خوانده است. فقط حالا دارد آن‌ها را با محوریت فاطمه بنت حزام، معروف به ام‌البنین (س)، بازخوانی می‌کند. البته این محور خود حول محوری دیگر می‌چرخد و آن، امیرالمؤمنین (ع) و فرزندان بزرگوار ایشان است.

عشق و ارادت ستودنی و بی‌نظیر این بانو به این خاندان در کتاب «مادر عشق» بسیار زیبا به نمایش گذاشته شده و مخاطب از خواندن هر جمله‌ای که این ارادت را توصیف می‌کند، به وجد می‌آید و هم‌زمان، پر از غبطه و رشک می‌شود. این ارادت و محبت به خاندان نبوت و امامت انگار با خون و گوشت او آمیخته است و از همان لحظه ورود فاطمه بنت حزام به خانه امیرالمؤمنین (ع)، نه، از همان ابتدای کتاب و دیدن آن خواب و شنیدن تعبیرش و بعدتر، شنیدن نام خواستگاری که عقیل‌بن‌ابی‌طالب برای رساندن پیغام او آمده، در وجود فاطمه مشخص است. پیداست که خاندان بنی‌کلاب همگی ارداتی عجیب به خاندان نبوت دارند و وقتی حرف از وصلت بنی‌کلاب با بنی‌هاشم، آن هم با چنین عقدی به میان می‌آید، همه احساس افتخار و غرور می‌کنند و به فاطمه می‌بالند و به او غبطه می‌خورند که چنین جایگاهی پیدا کرده است.

زبان کتاب ساده است و پیچیدگی خاصی ندارد؛ بنابراین، می‌شود گفت بازه وسیعی از مخاطبان، از نوجوان تا بزرگ‌سال، می‌توانند از خواندن کتاب بهره کافی و وافی ببرند. مخاطب علاوه بر گذراندن ساعاتی خوش با خواندن آن، درباره خاندان عترت و طهارت و نیز حضرت عباس (ع) و دیگر فرزندان ام‌البنین (س) اطلاعات خوبی به دست خواهد آورد.

اشعاری در سوگ حضرت ام‌البنین (س): «سر بالین تو جای پسرانت خالی است»

بخش مهمی از کتاب را توصیف رشادت‌ها و شجاعت‌ها و دلاوری‌های حضرت عباس (ع) تشکیل می‌دهد. اصلاً مگر می‌شود کتابی درباره ام‌البنین باشد، ولی از این پسران و در رأس آن‌ها، قمر بنی‌هاشم، حرفی به میان نیاید؟ از همان صفحه‌ای که اولین فرزند ام‌البنین (س) پای به این جهان می‌گذارد و دست و چشمش را پدر بزرگوارش، علی (ع)، می‌بوسند، عباس (ع) می‌شود شخصیت اصلی داستان کتاب. حالا حتی ام‌البنین هم به حاشیه می‌رود. اگر ام‌البنین هم حضور داشته باشد، تمام فکر و ذکرش عباس است و این را می‌توان در قلم زیبای نویسنده به‌وضوح دید.

ام‌البنین که چون پروانه‌ای گرد علی (ع) و فرزندانش می‌چرخد و لحظه‌ای آرام و قرار ندارد، حالا با خود عهد کرده این بی‌قراری را به پسرانش، علی‌الخصوص عباس، منتقل کند. در هر فرصتی که می‌یابد، غلامی و نوکری این خاندان را به عباس یادآوری می‌کند و او را از تنهاگذاشتن مولا و سرورش حسین (ع) برحذر می‌دارد. حضرت عباس (ع) هم دست‌پرورده خوبی است. از همان نوجوانی، رشادتش در جنگ‌های مختلف، از جمله هنرنمایی‌اش در جنگ صفین، برای همه مشخص می‌شود و نویسنده در جای‌جای کتاب، این رشادت و ارادت را به مخاطب می‌نمایاند. در این داستان، مخاطب حتی مطالبی کمترشنیده‌شده را درباره حضرت عباس (ع) می‌خواند؛ اینکه چرا نام دیگر ایشان «ابوالفضل» بود، یا چه‌کسی برای سه برادر کوچک‌تر ایشان اسم برگزید و دلیل این نام‌ها چه بود.

هرجا از داستان نیز که به‌دلیل حضورنداشتن ام‌البنین (س) در جنگ‌ها، امکان روایتش وجود ندارد، شخصیتی فرعی صحنه‌هایی از جنگ را برای او و برای مخاطب روایت می‌کند؛ مثلاً در جنگ صفین، همسر یکی از یاران علی (ع) که زودتر از جنگ برگشته، اتفاقات جنگ را نقل می‌کند. همچنین، بعد از بازگشت کاروان اسرای کربلا به مدینه، حضرت زینب (س) و حضرت ام‌کلثوم (س) و نیز امام سجاد (ع)، هرکدام بخش‌هایی از کربلا را با محوریت جان‌فشانی‌های حضرت ابوالفضل (ع) و فداشدنش برای امام حسین (ع) تعریف می‌کنند. البته در این بخش از داستان، گاهی نقل‌قول به اشتباه به‌جای روایت از زبان شخصیتی مانند حضرت زینب (س)، به روایت از زبان دانای کل تغییر می‌یابد که گرچه کمی قوت داستان را کاهش می‌دهد، می‌توان از آن صرف‌نظر کرد.

کتاب با سوگ مادر در فراق فرزندانش که در رأس آن‌ها نه عباس (ع)، که حسین (ع) قرار دارد، و رفتن ام‌البنین (س) به قبرستان بقیع برای خالی کردن عقده‌های ناتمام دل، تمام می‌شود. در هر صورت، اگر در این ایام به‌دنبال کتابی داستانی درباره زندگی حضرت ام‌البنین (س) هستید، ما کتاب «مادر عشق» را به شما پیشنهاد می‌کنیم.