«خاطراتی برای تمام فصول» صدای مظلومیت ایران بود که از قلب اروپا پخش میشد

مصطفی رزاق کریمی گفت: اتفاقی که در جنگ علیه ایران رخ داده واقعا باورنکردنی است؛ سعی کردم بخشی از آن را با مستند «خاطراتی برای تمام فصول» به تصویر بکشم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مصطفی رزاق کریمی که مهمان برنامه تلویزیونی نردبان شبکه مستند سیما بود از ایران و ایرانی سخن گفت و ماجرای ساخت 4 فیلم مستندش با موضوع ایران را بیان کرد.
مستند «یاد و یادگار» یکی از ساختههای او به همراه فرهاد ورهرام است که به معرفی مکانهای دیدنی و آداب و رسوم مردم ایران میپردازد. «خاطراتی برای تمام فصول» او نیز روایتگر گوشهای کمتر دیده شده از هشت سال دفاع مقدس است. این مستند اعزام مجروحان شیمیایی جنگ به اتریش برای مداوا را از بدو ورود به این کشور تا مراحل مداوایشان به تصویر کشیده است.
رسانه و دوربین، مثل موشک کار میکند / جنگ 12روزه به مستند تحلیلی نیاز داردرزاق کریمی درباره ساخت مستند «یاد و یادگار» گفت: قصد ساخت این مستند را نداشتم و دو فیلم باعث شد به ساخت یاد و یادگار برسم. خاطرم هست که برادرم به من زنگ زد و مرا برای دیدن روند ساخت متروی تهران دعوت کرد. در آن زمان متروی تهران به تازگی حفاری میشد و عدهای میگفتند چینیها در آنجا حضور دارند. با خودم گفتم آیا من رفتم که از چینیها فیلم بسازم؟ بنابراین تحقیقاتم را آغاز کردم اما هر چه قدر گشتم چینی پیدا نکردم و دیدم اکثر افراد حاضر از کارگران و مهندسین ایرانی هستند. همین اتفاق باعث شد که تصمیم بگیرم هر طور شده فیلم متروی تهران را بسازم. در نهایت هم فهمیدم همه افراد حاضر در ساخت متروی تهران ایرانیها و از قشر قناتکارها بودند.
وی ادامه داد: سپس فیلم دیگری به من پیشنهاد شد و آنهم ساخت مستند از «ایران ایر» بود. باز هم عدهای میگفتند آلمانیها مشغول کاراند اما باز هم تحقیق کردم و فهمیدم ایرانیها در آنجا مشغول زحمت کشیدن هستند. جالب است بدانید شاهکار آنان، تعمیر 4 بخش اصلی از موتور جت بود که کاملا توسط ایرانیان انجام میشد. این 2 فیلم واقعا به من غرور داد و به ایرانی بودنم افتخار کردم. خاطرم هست با یکی از مهندسین ارشد ایران ایر صحبت میکردم و به من میگفت بعد از انقلاب خودمان یاد گرفتیم چگونه از هواپیما نگهداری و آن را تعمیر کنیم.
رزاق کریمی بیان کرد: این مستندها ساخته و نمایش داده شدند و من به وین برگشتم. تصمیم گرفتم که مستندی از ایران بسازم و به دنبال سوژه میگشتم. همانجا بود که با فرهاد ورهرام که در آن زمان پژوهشگر بود آشنا شدم. به صورت مفصل و در 6 جلد درباره تاریخ پیدایش ایران را نوشتیم و همین سناریو تبدیل به مستند یاد و یادگار شد. احساس میکنم ایران و ایرانی این قدر قابلیت دارد که حیف است آن را در قالب متن توصیف کنم و باید بزرگی آن را به تصویر بکشم. این مستند، برای خود من بسیار ارزشمند بود چرا که با آن توانستم ایران را بشناسم.
او دباره ساخت فیلم خاطراتی برای تمام فصول نیز توضیح داد: به یاد دارم که در وین بودم که یکی از دوستانم که متخصص سرطان است به من زنگ زد و گفت: «فردا یک هواپیما به اینجا میآید و چون تو هم کار فیلمسازی انجام میدهی بیا و تصویر بگیر!» آن شب، برایم بسیار عجیب و غریب بود. مدام میگفتند هواپیما الان مینشیند اما نمیآمد. قرار بود ساعت 10 شب بیاید اما در نهایت 2 و 3 بامداد رسید؛ درب هواپیما باز شد و من وارد هواپیما شدم. دیدم که خانم مهماندار در حال گریه است و همانجا بود که فهمیدم ماجرا بسیار جدی است.
وی افزود: همه مجروحین روی برانکارد داخل هواپیمای کارگو خوابیده بودند و صدای آه و نالهشان بالا بود. آنجا بود که تازه فهمیدم چه اتفاقی افتاده است. گاز خردل ناشناخته توسط عراقیها استفاده شده و آن بلا را بر سر رزمندگان ما آورده بود. آن شب تصاویر رزمندگان داخل هواپیما را ثبت و ضبط کردم و بعد از سالها فیلم خاطرات خودم از آن شب را با عنوان «خاطراتی برای تمام فصول» ساختم. این فیلم برخلاف کارهای قبلی من دیگر غرور ملی نبود، بلکه صدای مظلومیت ایران بود که از قلب اروپا پخش میشد. اتفاقی که در جنگ علیه ایران رخ داده بود واقعا باورنکردنی بود. این فیلم بخشی از وجود من بود و به همین دلیل نریشن آن را خودم خواندم و بعد از 30 سال تدوین شد. خیلیها میگفتند درباره این موضوع فیلم نساز اما تصمیم گرفتم بسازم. افتخار میکنم این فیلم را ساختم. جنس غرور ملی با غرور نفرتزدهای که صدام داشت خیلی فرق دارد.
رزاق کریمی در بخش دیگری از صحبتهای خود در مورد روند پژوهش فیلمهای خود گفت: سعی کردم در فیلمهایم حتی یک جمله بدون سند نشان ندهم. برای من تحقیق و پژوهش انبار آذوقه و مواد خام است که برای ساخت فیلم از آنها کمک میگیرم. در گام بعدی از خودم میپرسم چگونه میتوان از این مواد خام فیلم ساخت؟ شاید به همین دلیل است که روند تولید فیلمهایم طولانی میشود. خاطرم هست چند ماهی از تولید بانو قدس ایران گذشته بود که تصمیم گرفتم همه چیز را کنار بگذارم و از نو شروع کنم. چرا که تا آن زمان قهرمان و ضدقهرمان را به درستی پیدا نکرده بودم. من معتقدم فیلم از قصه ساخته شده است و سیر تحول قصه، شخصیتسازی میکند.
