خاطره شهید بهشتی از مواجهه با رئیس ساواک شاه در سال 43
به گزارش مشرق، کانال تلگرامی مرکز اسناد انقلاب اسلامی خاطره شهید بهشتی از ساواک را منتشر کرد.
یکی از خاطراتم که هرگز فراموش نمیکنم، مربوط به یک سخنرانی پرشوری است که درسال 1343 در مدرسه چهارباغ اصفهان داشتیم که روز 17 ربیعالاول بود. در آن سخنرانی مردم را به انقلاب دعوت کردم و ضمن صحبت بحث به اینجا کشید که حضرت رسول (ص) گفت انقلاب را با رساندن پیام خدا و پیام فطرتپذیر آغاز کنید و دنبال کنید، اما هر وقت دشمنان خدا و دشمنان انسانیت سرراهتان ایستادند و خواستند ندای حق شما را در گلو خفه کنند، آن موقع آرام ننشینید، سلاح بهدست بگیرید و با آنها بجنگید. وقتی بحث به اینجا کشید جلسه متشنج شد و مرا دستگیر کردند و بردند به شهربانی و بعد به ساواک اصفهان.
در آنجا رئیس ساواک به من گفت شما مأموریت داشتید بیایید و این شهر را به هم بریزید و مردم را به جنگ مسلحانه دعوت کنید. به او گفتم بگذارید حرفهایی که آنجا نگفتم اینجا برایتان بگویم. گفتم شما به این ملت چه میگویید؟ آیا یک ملت مرده میخواهید در این کشور باشد. ما میگوییم ملت ما باید یک ملت زنده باشد. آن روز برای چندمین بار تجربه کردم که اگر انسان مؤمن مبارز در برخورد با دشمن با قوت و قدرت نفس سخن بگوید، چه جور میتواند او را پشت میز ریاستش مرعوب کند.
این آقای سرهنگ پس از اینکه دید من با قاطعیت و صراحت میگویم که این انقلاب برای آن هست که از این مردم انسانهایی بسازد که در برابر هر دشمنی از خودشان دفاع کنند و این بحث را بیپروا ادامه دادم، تحتتأثیر قرار گرفت و گفت که اگر روحانیون با این شیوه با مسائل برخورد کنند، این برای ما یک معنی دیگر پیدا خواهد کرد. بعدها شنیدم که بالاخره ساواک نتوانست ایشان را تحمل کند و بعد از دو سه سال ایشان را بیرون کرده بودند.